دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید | نشست دوم

کارگروه سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه‌السلام به مناسبت در پیش بودن انتخابات زودهنگام چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری اسلامی ایران، دومین نشست دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید را برگزار کرد.

دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید | نشست دوم
دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید | نشست دوم
دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید | نشست دوم
[price] [lowprice] [highprice]

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام)، دومین نشست از سلسله نشست‌های دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی با توجه به در پیش بودن انتخابات زودهنگام چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری اسلامی ایران برای انتخاب نهمین رئیس‌جمهور، به همت کارگروه سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) برگزار شد.

 

در این نشست علی محمدی رئیس مرکز علوم نوین اسلامی، علیرضا بلیغ عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، اسماعیل نوده فراهانی مدیرگروه دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش‌های مجلس، محمدرضا مالکی بروجنی پژوهشگر علوم اجتماعی و محمد طلایی مدیرگروه تاریخ و سیره پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) حضور داشتند که ماحصل سخنان آنان تقدیم مخاطبان می‌شود.

 

محمدرضا مالکی بروجنی: «خدمت» واسطه بازتولید «امر ملی»

بعد از سقوط بالگرد رئیس جمهور، مردم در یک وضعیت تألّم عمیق و در عین حال سوگ فعالانه جمعی قرار دارند که ظهور امر ملی است. ما در پیامد رخدادهای درون انقلاب باید به اینها فکر کنیم. در این رخدادها بسیاری از امور ظهور و بروز می‌کنند. در رخدادها امور شفاف‌تر عیان می‌شوند و می‌توان نقاط ثقل را پیدا کرد. در سوگ جمعی برای عالی‌ترین مقام سیاسی اجرایی جمهوری اسلامی که ظاهراً نه توسط منافقین و دشمنان که در یک اتفاق به شهادت رسید، امری واسطه این سوگ فعالانه بود که از قضا کلید فهم امر ملی است.

 

جمع شدن فعالانه مردم برای آن سوگ و ذیل آن اتفاق و رخداد، بخاطر وجه سلبی آن نبود. تفاوت واقعه شهادت حاج قاسم با سقوط بالگرد حامل شهید رئیسی در اینجاست؛ آنجا اتحاد ذیل یک خصم بیرونی است که مردم بخاطر سلب و نفی آن دورهم جمع شدند و این دورهم جمع شدن بسیار راحت‌تر اتفاق می‌افتد؛ در سلب امور بسیاری میتواند به راحتی رخ دهد، اما این‌که شما بدانید امور را با یک وجه ایجابی گردهم بیاورید، بسیار سخت‌تر است و این اتفاق در شهادت شهید رئیسی رخ داد. ما باید بفهمیم که این وجه ایجابی در دولتی که شهید رئیسی نماینده آن و نماینده قدرت سیاسی است، چگونه است که توانسته آن اتفاق را رقم بزند؟

 

این وجه ایجابی بخاطر کارآمدی بود. بخاطر این بود که فردی فارغ از قوم، نژاد و فرهنگ در این کشور برای حل مشکل عموم و جامعه تلاش می‌کرد. این نشان می‌دهد که قوم، نژاد و همه چیز را می‌توانید ذیل این خدمت جمع کنید و رئیس جمهور فقید تلاش داشت که این اتفاق را رقم بزند. ایشان فرمودند که ما مکتبی را میپسندیم که باور ما می‌توانیم را به تبعیت از امام راحل و رهبری به جامعه القا کند. ما پیرو مقتدای بصیرت آفرینی هستیم که تأکید کرد با همراهی مردم هیچ مشکل حل ناشدنی در کشور نداریم. به همه تأکید می‌کنم که دچار حاشیه نشوید و بدانید موفقیت در خدمت به مردم و خدمت به مردم برای خدا است و این تنها راه رفع مشکلات کشور است.

 

این خدمت چه ویژگی‌هایی دارد؟ این خدمت یک مفهوم اخلاقی نیست، این خدمت از سر جلب رضایت مردم یا در جهت افزایش محبوبیت نیست، بلکه خدمتی صادقانه و خالصانه است که برای رضایت خداوند متعال به مردم صورت می‌گیرد. این یعنی سیاست شیعی که در آن خدا و مردم به واسطه سیاست پیوند می‌خورند؛ وقتی یک سیاستی باشد که در آن خدا وجود دارد، مردم هم وجود دارند، شما چگونه می‌توانید آن امر متعالی را به این مردم روی زمین، اینها را با همدیگر بتوانید با یک توجیهی جمع کنید که نه به آن سیاست ماکیاولیستی بیفتید و نه به یک سیاست توتالیتر مسیحی کاتولیک آن مدلی که شما همه امور را به واسطه کلیسا جمع کنید.

 

بنابراین الهیات شیعه جدید با امر اجتماعی و سیاسی در پیوند است. از این رو است که امکان تفکر در مسئله ملی قرار می‌گیرد و تشیّع سیاسی می‌شود که به امکانات این دنیا رضایت نمی‌دهد. از امکان این جهانی رو برمی‌تابد و به دنیای دیگری که باید در قالب این همین جهان ایجاد شود چشم می‌دوزد. یعنی هم یک وجه نسبت یافتگی با امر متعالی دارد که آن نیتی است که در دل آن قدرت وجود دارد و آن نیت الهی است و آن را با امر متعالی و امر مطلق پیوند می‌زند و از آنطرف بدون هیچگونه چشم داشتی و خالصانه به همه مردم، با هر نژاد و قومیتی خدمت می‌کند و آن مردم را با خدمت دور خودش و ذیل خودش جمع کرده است.

 

خدمت در اینجا یک مفهوم اخلاقی نیست، مفهومی نیست که فرد کاری برای دیگری انجام دهد یا لطفی کند، بلکه خدمت مفهومی است که امر سیاسی را به امر اجتماعی و امر ملی پیوند می‌زند. وقتی خدمت توسط دولت رقم می‌خورد در حقیقت دولت در حال پیوند زدن اقتدار و جامعه در محدوده سرزمینی و در حقیقت تقویت امر ملی است. بنابراین این مفهوم از خدمت اولاً یک وجه الهیاتی دارد، ثانیاً این وجه الهیاتی پیوند دهنده امور است اما نه به نحو مکانیکی. وجه الهیاتی خدمت با اینکه مفهومی ذاتی دینی دارد، اما امور را به دینی و غیر دینی تفکیک نمی‌کند و همه را ذیل خودش جمع می‌کند؛ از همین رو توانائی پیوند امر سیاسی و امر ملی را دارد.

 

محمدطلایی: مروری تاریخی بر اثر معنویت بر نحوه سیاست‌ورزی

حضرت امام خمینی (ره) در سال 1332، متن قیام لله را منتشر می‌کنند و آسیبشناسی اجمالی اما بسیار مهم از تاریخ معاصر ایران و وضعیت اسفناک آن زمان ارائه می‌دهند. زمان رضاخان تمام شده و محمدرضا پهلوی تازه بر سر کار آمده است؛ وضعیت کشور به لحاظ‌های مختلف نابسامان است، آسیب‌شناسی حضرت امام در آن زمان بسیار جالب بود. ایشان می‌فرمایند که ما ترک قیام برای خدا کردیم و قیام لنفس کردیم.

 

بعضی وقت‌‌ها اولین چیزی که به ذهن می‌رسد این است که چرا این ملت خموده است، چرا قیام نمی‌کنند، وحدت ندارند که در مقابل این سخنان می‌توان گفت اینها به لحاظ سیاسی آموزش ندیده‌اند، و یا عقب‌مانده سیاسی هستند، اما امام آنجا می‌فرمایند اتفاقاً شما مردم قیام کردید و اتفاقات مهمی هم به لحاظ سیاسی در جامعه ایران افتاده که مهم‌ترینش مشروطه است، اما این قیام‌ها قیام لنفس است و قیام لله نیست و اگر قیام لله در یک جامعه‌ای اتفاق بیفتد، این قیام لله شرط تضمین پیروزی و سعادت در این دنیا و در آخرت است.

 

آخرت برای ما واضح است که کار برای خدا انجام می‌شود. اما درباره این دنیایش، حضرت امام (ره) می‌فرمایند که اگر می‌خواهید به سعادت در دنیا نیز برسید، قطعاً، یقیناً و حتماً باید قیامتان قیام لله باشد. هم باید آحاد مردم قیام بکنند که این قیام مردم از بحث لله بودن خارج می‌شود و هم اینکه باید قیام واقعاً لله باشد. این بحث هنوز برای ما، برای توده‌های مردم، برای بخش خوبی از تحصیلکردههای ما، برای بخش خوبی از مدیران جمهوری اسلامی جا نیفتاده است.

 

در چنین فضایی که هنوز تقابل بین سیاست و معنویت وجود دارد، مردم میگویند که آقای رئیسی آدم خوبی بود اما دولت‌داری یک چیز دیگر است، دولت‌داری برای آدم‌های با سواد، دانشگاهی یا بالأخره کسی است که توانسته باشد در فضای اداره خودش را اثبات بکند. شهید رئیسی توانست چند گام رعایت جهات اخلاقی و توحیدی را در جامعه به پیش ببرد و آن اینکه اگر می‌خواهید به یک کشوری خدمت بکنید و در سطح کلان کنش سیاسی اجتماعی داشته باشید، مقدمه‌اش این است که برای خدا کار کنید. در حالی که ما تا قبل از دوره ریاست جمهوری شهید این قیام لله را در لایه اجرایی کشور به صورت ملموس درک نکرده بودیم.

 

علی محمدی: سه گانه سیاست شیطانی، سیاست حیوانی و سیاست الهی در اندیشه امام خمینی (رحمة‌الله)

حضرت امام خمینی (رحمةالله) در مورد مسأله سیاست می‌فرمایند که ما سه نوع سیاست داریم: سیاست شیطانی، سیاست حیوانی و سیاست دینی. براساس سخنان امام راحل، سیاست شیطانی سیاستی است که فسادآفرین است، می‌خواهد استثمار کند، می‌خواهد چپاول کند، می‌خواهد طبقه مستضعف و تهیدست را به نفع خودش مصادره کند و میخواهد در عالم فساد برانگیزد، ظلم کند.

 

حضرت امام درباره سیاست حیوانی یک توضیحی میدهند می‌فرمایند که حالا ممکن است سیاست‌مدارانی در عالم پیدا بشوند که اهل فساد نیز نباشند، واقعاً دوست داشته باشند به امت خودشان و به ملت خودشان خدمت کنند ولی خب ولو اینکه نخواهند ظلم نیز کنند چالش این نوع سیاست این است که بیشتر از نشئه دنیا نمی‌تواند محاسبه کند و اگر صلاحی نیز بخواهد رعایت کند و دوست دارد خیری نیز برساند به آن مردم خودش در حد بعد مادی و بعد حیوانی انسان است.

 

بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران بر اساس این دوگانه سیاست، تعریف اصلی خودشان را از سیاست دینی ارائه می‌دهند و معتقدند یک سیاست، سیاست الهی است که آن حاکم، آن کسی که در منزلت امامت مینشیند خیرخواه است، به صلاح مردم رفتار میکند و البته این صلاح منحصر در امور دنیوی نیست و مسائل دنیوی و اخروی را با هم میبیند، جامع الاطراف است، همه ابعاد انسان را در نظر میگیرد؛ سیاستی که به انبیاء واگذار شده چنین سیاستی است.

 

امام راحل در ادامه به یک دوگانه دیگر نیز توجه میکند و آن دوگانه، دوگانه سیاست روحانی ـ سیاست اجرایی است که جناب آقای رئیسی در این دوره الگویی برای این سیاست بود. حضرت امام از ابتدا که آمدند بنا بر این بود که روحانیت تا می‌توانند در امور اجرایی دخالت نکنند. بعضیها فکر میکردند این جزء اصول اصلی و لایتغیر سیاست حضرت امام است که ایشان در جمع ائمه جماعت سراسر کشور در تاریخ سوم دی 1359 در این زمینه توضیح می‌دهند که اگر ببینیم مانع تحقق اسلام در عینیت می‌شود این قابل رفع است و روحانیت می‌تواند وارد فضای اجرایی شود.

 

تعبیر امام چنین است: «الان همه حیله‌ها در کار است که شما را از سیاست کنار بزنند، شما را نگذارند در امور اجتماعی دخالت بکنید، شما را نگذارند در حکومت هیچ دخالتی بکنید. بله، یک وقتی که در نجف بودیم این کلمه را گفته‌ام که علما مرتبه‌شان بالاتر از این است که داخل در امور اجرایی بشوند. لکن در وقتی که افرادی باشند که آن افراد متعهد به اسلام باشند و بتوانند کارها را روی موازین اسلامی اجرا کنند، نه اینکه اگر هیچ کس هم نباشد و اشخاصی باشند که نتوانند روی مجاری اسلام عمل کنند یا نخواهند روی مجاری اسلامی عمل کنند باز هم آقایان بروند کنار بنشینند و تماشاچی باشند که آن‌ها ما را بکشانند به آن جایی که خودشان می‌خواهند».

 

علیرضا بلیغ: سیاست رییسی؛ تعهد واقعیت به آرمان

شهید رئیسی اگر توانست وارد صحنه ریاست جمهوری شود به این دلیل نبود که لزوماً چهره علمی حوزوی تراز اولی داشته باشد. البته که ایشان در بُعد فقهی و بحث‌های حقوقی و قضائی صاحب ابتکارات و خلاقیت‌هایی بود، اما به نظر من همان مواردی هم که به دست آمده حاصل تجربه ایشان در فرآیند فعالیت‌های حقوقی و قضائی و از بُعد دیگر فعالیت سیاسی او و در نسبت با ارکان جمهوری اسلامی یعنی دولت است.

 

ورود رئیس جمهور شهید به صحنه سیاسی حاصل آن تجربه زیسته‌ بوده است. بسیاری از پرونده‌های بزرگ فساد و تخلف در جمهوری اسلامی، صفر تا صد به جریان افتادن تا به نتیجه رسیدن پرونده را ایشان در پست‌های مختلفی که در قوه قضائیه داشتند به نتیجه رساندند که نمونه آن بحث اعدام‌های سال 67، پرونده آقای رفیقدوست و پرونده آقای کرباسچی بود.

 

تفاوت یک چهره‌ای که صرفاً کار علمی و فرهنگی کرده با چهره‌ای که بین چرخدنده‌های جمهوری اسلامی حضور داشته و تمام سرد و گرم و بالا و پایین فعالیت و حرکت جمهوری اسلامی را چشیده است، در همینجا مشخص می‌شود. آقای رئیسی در شکل سیاست‌ورزی خودش می‌تواند در موقعیتی بایستد که مثل دیگر رؤسای جمهور نشود که تجربه آنها را حداقل در چهار رئیس جمهور داشتیم که بین آنها با رهبری یک تنشی وجود داشت، یا جایی تصریح می‌شد یا به همان تلویح و کنایه و به اشکال مختفی این اختلاف خودش را نشان می‌داد.

 

دولت درگیر اداره وضع موجود است، باید پاسخگوی امور روزمره مردم باشد، باید پاسخگوی نرخ تورم باشد، باید پاسخگوی افزایش قیمت‌ها باشد، باید پاسخگوی تنش‌های اجتماعی و فرهنگی باشد، مسئولیت همه اینها بر عهده دولت است، برای همین ایستادن رئیس جمهور در نقطه‌ای که بتواند خودش را تراز کند با آن جهت‌گیری کلی نظام و در عین حال این را با چهارچوب کارهایی که برای اداره امور روزمره انجام می‌دهد تنظیم کند بسیار کار دشواری است و این که دولت‌های قبلی همواره در یک نقطه‌ای از کار خودشان به این تنش می‌رسیدند دلیل آن این بود که نمی‌توانستند اینها را باهم تراز کنند.

 

دولت آقای رئیسی سعی می‌کرد با وجود تنش‌هایی که بین امر روزمره و امر آرمانی به عبارتی یا افق آینده جمهوری اسلامی وجود دارد، تنش‌ها را پذیرا باشد و در درون خود هضم کند، برای این‌که بتواند به تدریج این را در راستای آن افقی که به صورت کلان جمهوری اسلامی و انقلاب ما را در آن مسیر قرار دادند، او هم قرار بدهد؛ بر اساس آن الگو و ویژگی شخصیتی و تجربه زیستهی طولانی بود که در طول سال‌های انقلاب در مراوده با چهره‌ها و جریان‌های سیاسی داشت.

 

آقای رئیسی اگر در مناظرات انتخاباتی در مورد شخصیت‌های نظام افشاگری نکرد، براساس آن ویژگی‌های شخصیتی که ما این روزها از آقای رئیسی می‌شنویم، این‌که آدم اخلاقی بود، تقوا به خرج می‌داد، خلق خوشی در مراوده با اطرافیان و حتی با مخالفان خودش داشت، نبود و بخاطر این هم نبود که نمی‌خواست وارد چنین منازعات بی‌جهتی شود، بلکه این همان شکل از سیاست‌ورزی است که ایشان برای استمرار حرکت کلی جمهوری اسلامی لازم می‌دید.

 

اسماعیل نوده فراهانی: سیاست‌ورزی مؤمنانه و دیالکتیک عمل و نظر

در دوره اخیر تلاشی در جامعه ما و در بین سیاست‌مداران صورت گرفته است که مسائل را به سمت عمل‌گرایی سوق می‌دهند و تصور می‌کنند عمل‌گرایی می‌تواند یک راه حل یا راه نجاتی در این لحظه باشد. اگر بخواهم از این سر عمل‌گرایی به عنوان یک چهارچوب برای حکومت ماجرا را آغاز کنم باید بگویم که ما درباره دو موضوع صحبت می‌کنیم، عمل به دانسته‌ها و عمل به ندانسته‌ها.

 

یکی از مهم‌ترین خصلت‌های دولت آقای رئیسی همین عمل به دانسته‌ها است. این ایده عمل به دانسته‌ها در حکمت عامیانه ما ریشه دارد. چیزی که ما مجموعاً می‌بینیم در رفتار و منش رئیس جمهور شهید تلاش برای کار بوده است و کمتر سخنرانی. ماجرای عمل به دانسته‌ها یک گفتار عرفانی و اخلاقی هم دارد. همانطور که می‌دانید برخی افراد به علما مانند آقای بهجت و دیگران مراجعه کرده و راهکار خواستند، بزرگان فرمودند به همان‌هایی که می‌دانید عمل کنید یا سعی کردند چهارچوب‌ها را خیلی روشن کنند، گفتند مثلا نماز اول وقت گره‌گشا است یا فرض بفرمائید مثلا انجام واجبات و ترک محرمات. این مصداق آن عمل به دانسته‌ها است.

 

یک گفتار ایده آلیستی داریم که شاید برای کسانی که در سیاست مقداری جلو می‌آیند عجیب باشد ولی ایده استفاده از همه ظرفیت‌ها همیشه مطرح می‌شد ولی انگار در عمل نمی‌شود خیلی به آن تن داد یعنی در عمل استفاده از همه ظرفیت‌ها دشوار است کما این که بدخواهانی دولت آقای رئیسی را متهم کردند به این‌که یک طور سهم خواهی در آن است یا حتی لفظ شرکت سهامی را بکار بردند.

 

این عمل به دانسته‌ها در چهارچوب‌های دینی ما، در حکمت عامیانه ما، در گفتارهای ایده آلیستی که وجود دارد و در گفتار کارشناسی ما، آن بخش غیر سیاسی آن که شکل گرفته است و شاید نماد آن سازمان برنامه باشد دائماً وجود داشته است ولی کمتر مسئولی توانسته است به این ماجرا تن بدهد یعنی معمولاً ما سعی کردیم با rhetoric مسائل را حل کنیم، سعی کردیم دنبال راه حل‌های عجیب و غریب بگردیم، ایده‌های نو و حتی آزموده نشده را طرح کنیم. یکی از مهم‌ترین خصلت‌هایی که ما در این دولت دیدیم عمل به دانسته‌ها بوده که نتیجه قابل احترامی را هم به دنبال داشته است.

 

مسئله دوم درباره الگوی سیاست‌ورزی بحث رجل سیاسی است. از یک دوره‌ای به نظر ما کسی که rhetoric دارد، پاسخ‌های گزنده و کوبنده می‌دهد و مرد مناظره است، رجل سیاسی است، در حالی که به نظر می‌رسد کسی که شرح صدر دارد، کسی که سینه گشاده دارد، در برابر حرف و کنایه دیگران، در حفظ اسرار دیگران، در حفظ منافع ملی آن جایی که می‌شود به خطر انداخت ولی خود را نجات داد، اما چنین نکرد، او رجل سیاسی است.

 

براساس تجربه‌های گذشته، قدرت بر اساس تمرکز بر گسل‌ها رخ می‌داد، یعنی جریان‌های سیاسی و افراد گسل‌هایی را پیدا می‌کردند، ممکن است این گسل‌ها طبقاتی باشند مثلا به نفع یک طبقه‌ای و علیه یک طبقه دیگر یا گسل‌ها حزبی و سیاسی بودند، گروه من و گروه رقیب، یا گسل‌ها فرهنگی سیاسی بودند، خودی و غیر خودی‌هایی که بر اساس امور فرهنگی سیاسی تعریف می‌شدند. در دوره‌هایی گسل‌های قومی مذهبی در مناطقی فعال می‌شد برای این‌که شخصیت‌هایی رأی بیاورند و از یک جایی به بعد هم در قالب معاونت‌های زنان یا محیط زیست و اینها رخ می‌داد که حتی سعی می‌کردند گسل‌های جنسیتی را فعال کنند که نقطه مقابل این موضوع در دولت آقای رئیسی است که ایشان سعی می‌کرد گسل‌ها را بپوشاند و دست کم هیچ گسلی را تقویت نکرد.

 

توحید اسماعیل پور: سیاست ورزی آیت‌الله رئیسی ارتقای  الگوی حکمرانی در ایران برای دولت‌سازی

شهید رئیسی و دولت ایشان از جهت حکمرانی قابل بررسی و دقت است؛ چرا که تحولاتی را در این سه سال و در این دوره جدید توسط ایشان و دولت ایشان می‌بینیم. یک بخشِ تحوّل که ایشان با نوع ظهور و بروز خودشان در عرصه سیاست‌ورزی و سیاست‌گذاری انجام دادند، در لایه منش حکمرانی است. ایشان فرمان و جهت‌گیری منش حکمرانی را در دوره سه ساله کوتاهی که داشت عوض کرد.

 

آقای رئیسی فرهنگ سیاسی که جنسی از دولتمرد و سیاست‌گذار را در این دهه‌های اخیر تعریف می‌کرد و الگوی خاصی از مدیر بودن، سیاست‌مدار بودن و سیاست‌ورزی را بر اساس انسان توسعه‌گرا و منفعت‌گرا می‌دید، تغییر داد و مبتنی بر ارزش‌ها، اصول و اتمسفر انقلاب اسلامی که دنبال فعال کردن یک نوع جوهره توحیدی و الهی و بالفعل کردن آن است، سعی کرد این جوهره توحیدی را محور ظهور و بروز شخصیت سیاسی و تعریف شخصیت سیاسی خودش قرار بدهد.

 

توجه به جوهره توحیدی انسان و توجه به خدا به شکل حقیقی و نه خیالی و توهمی یک شخصیتی را ظهور و بروز می کند که ما این شخصیت‌ها را در صحنه‌های مختلف انقلاب اسلامی دیدیم ولی در این برهه تاریخی این شخصیت در صحنه سیاست که انسان‌ها و سیاست‌مداران ما کمتر تصویری از سیاست‌ورزی غیر منفعت‌گرا و سیاست‌ورزی توحیدی از خودشان نشان می‌دادند، ما در قد و قامت ریاست جمهوری و برخی از دولتمردان دیدیم. مردم افرادی را در صحنه سیاست و صحنه حکمرانی دیدند که دنبال منافع مادی فردی نیستند.

 

رئیس جمهور شهید در منش حکمرانی و مبتنی بر این فضا در مرتبه دوم در جهت‌گیری‌های حکمرانی تحول ایجاد کرد. انقلاب اسلامی و اسلام صرفاً یک آدم خوب می‌سازد؛ آدم خوب یک بحث است، سیاست‌مدار خوب یک بحث دیگر. سیاست مدار در تلاطم منافع فردی، شخصی، قبیله‌ای، سیاستی، سیاسی و موقعیتی قرار دارد. رئیسی توانست احیا کند که می‌شود سیاست‌مدار انقلاب اسلامی بود و حاشیه احمدی نژاد را هم نداشت، یعنی این نقطه طلائی است که رئیسی نشان می‌داد.

 

مبتنی بر این جوهره توحیدی ما می دیدیم در کنش و منش حکمرانی آقای رئیسی آن چیزی که خودش را نشان می‌داد اخلاق و توجه به اصالت اخلاق سیاسی بجای بازاریابی‌های سیاسی بود. آنجا که برای گرفتن رأی تنها دنبال آنالیز رفتاری مردم هستیم؛ چه چیزی بگوییم، چگونه حمله کنیم، چگونه کنش کنیم که رأی را به هر قیمتی بگیریم، ولی آقای رئیسی اصالت را به اخلاق سیاسی می‌دهد و همان اصالت به اخلاق سیاسی افکار عمومی را می‌تواند متوجه خودش کند، کاری که امام کرد، کاری که انقلاب اسلامی کرد.

 

عنصر بعدی مشورت‌گرایی و مشورت‌مداری برای فهم راه حل بود. وقتی که ایشان جهت‌گیری اصلی خودش را صادقانه برای به صحنه آوردن آن انسان انقلابی قرار می‌دهد و این جوهره توحیدی محور می‌شود، حق‌گرایی محور وجودی او خواهد شد و در عنصر حق‌گرایی توجه به مشورت و آراء دیگران و عبور از رأی خود باعث می‌شد ما یک تصویری مشورت‌گرا و مشورت‌مدار برای فهم راه حل از ایشان ببینیم.

 

قاطعیت در تصمیم‌گیری و پیگیری عنصر دیگری است که شهید رئیسی در عرصه حکمرانی به ما نشان داد. ایشان دنبال حل مسائل مردم بود. دنبال تأثیرگذاری وجودی در سطح جامعه و کشور بود، دنبال افزایش قدرت مردم و جمهوری اسلامی بود؛ بنابراین آن‌جایی که مشورت می‌گرفت و راه حل را حاصل از خرد جمعی می‌دید، با قاطعیت تصمیم می‌گرفت و پیگیری می‌کرد.

 

عنصر بعدی، عمل‌گرایی و حرکت جهادی است. حاصل از همان ویژگی که دنبال اثرگذاری حداکثری در عرصه کشور بود، این شهید فرصت را غنیمت می‌شمرد و از لحظه لحظه‌ی زمانی که در اختیار او قرار گرفته بود برای حرکت و اثرگذاری وجودی در سطح کشور استفاده می‌کرد. ویژگی‌های شهید رئیسی باعث شد که عیار شخصیت سیاسی در جمهوری اسلامی در چهارچوب انقلاب اسلامی دوباره احیا و یک تصویر صحیح و درستی از شخصیت سیاسی دولتمرد جمهوری اسلامی ارائه شود.

 

شهادت شهید رئیسی در حالی که شاهد ضعف فضای رسانه‌ای کشور و حرکت‌های رسانه‌ای معاند برای تخریب چهره ایشان نزد مردم بودیم، سبب آشنایی و فرصت آفرینی شد که این شخصیت خودش را به ظهور و بروز برساند. ما نیز باید از شخصیت سیاسی ایشان دفاع کنیم.

دولت فردا و الگوی سیاست‌ورزی شهید | نشست اول

  • برچسب‌ها
  • پایگاه اطلاع رسانی, پورتال رسمی, پژوهشکده باقرالعلوم(ع)،تبلیغ،اطلاع رسانی،گلشن ابرار

مطالب مرتبط