آیا آمریکا و رژیم صهیونیستی جرئت حمله مجدد به ایران اسلامی را دارند و اگر جنگی آغاز شود به سود آمریکا و اسرائیل پایان مییابد؟
قطعا هم آمریکا و هم رژیم صهیونیستی در صورت جنگ به 3 مساله توجه دارند:
1️⃣وضعیت منطقهای: شبکه نیروهای همپیمان ایران در لبنان، عراق، یمن و حتی سوریه که هر جنگ مستقیم، فوراً به جنگ چندجبههای تبدیل میشود.
2️⃣وضعیت فراسرزمینی: توانایی ایران در ضربه وارد کردن به تمامی نقاط رژیم صهیونی و تمام پایگاههای آمریکا در منطقه (حدود ۳۵ پایگاه) با استفاده از موشکهای نقطهزن و پهپادهای دوربُرد.
3️⃣وضعیت داخلی: وجود رهبری مقتدر و انسجام دفاع سرزمینی و بسیج عمومی.
این سه مساله «هزینه آغاز جنگ» توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی را به سطح بازدارندگی راهبردی میبرد و در ادامه به بررسی ابعاد آن میپردازیم:
قدرت موشکی و پهپادی بهعنوان ستون بازدارندگی سخت
در مساله موشکی ما پنج محور مهم داریم که دشمنان را به هراس انداخته است:
۱_تنوع برد: از ۳۰۰ تا بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر.
۲_حجم تولید انبوه و امکان شلیک همزمان صدها موشک.
۳_طیف جدید «هایپرسونیک» و «شبهبالستیک» همراه با تغییر مسیر.
۴_فناوری پهپادهای رادارگریز (شاهد، غزه، ابابیل).
۵_شبکه ادغامی پدافند و رادارهای چندلایه.
اما در مقابل این نقاط قوت ایران، نقطه آسیب دشمن کجاست؟
رژیم جعلی صهیونیستی وسعت کوچکی دارد و تحمل برخورد موشکهای فراوان ایرانی را ندارد. آمریکا نیز نمیتواند همه پایگاههایش را همزمان محافظت کند.
پهنای جغرافیای ایران و دشواری عملیات زمینی و هوایی
جغرافیا دو نقش ایفا میکند:
۱_وسعت بیش از ۱.۶ میلیون کیلومتر مربعی ایران : هیچ بمبارانی نمیتواند قدرت نظامی ایران بزرگ را از کار بیندازد.
۲_وجود چند نقطه راهبردی در منطقه: تنگه هرمز، خلیج فارس، دریای سرخ و... که ایران با توجه به ظرفیت نیروهای مقاومت اسلامی آن را «اهرم های فشار ژئواستراتژیک» میداند.
هزینه سیاسی و جهانی جنگ برای آمریکا و رژیم صهیونی
سه هزینه کلیدی برای واشنگتن و تل آویو وجود دارد:
۱_ایجاد بیثباتی جهانی در بازار انرژی (تعطیلی بخشی از صادرات خلیج فارس).
۲_خطر کشیده شدن قدرتهای دیگر (روسیه، چین) به حمایت سیاسی–اقتصادی از ایران.
۳_نبود اجماع داخلی در آمریکا و رژیم صهیونی برای جنگی پرهزینه و بدون تضمین پیروزی.
تجربههای عملی: جنگ ۱۲ روزه، عینالاسد، العدید و آرامکو
قبلا در چند رخداد واقعی آمریکا و رژیم صهیونیستی طعم شکست را از ایران چشیده اند که برخی از آنها عبارتند از:
۱_حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد (۲۰۲۰): اولین ضربه مستقیم به پایگاه آمریکایی که بدون پاسخ نظامی متقابل باقی ماند.
۲_حمله پهپادی یمن با مدیریت ایران به آرامکو (۲۰۱۹): اثبات آسیبپذیری شدید سامانههای دفاعی آمریکا در عربستان.
۳_جنگ تحمیلی۱۲ روزه: قدرت فوق العاده موشکی ایران و شکست سیستم دفاعی رژیم صهیونی و آمریکا و غرب.
۴_حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی العدید: حملات موشکهای ایرانی سیستم دفاعی پوشالی آمریکا را شکست داد.
در نتیجه ثابت شد: «اسرائیل و آمریکا در برابر سلاحهای ارزان و انبوه ایرانی از نظر پدافندی ناتواناند.»
عنصر رهبری و انسجام داخلی
در این بخش چند نکته مورد توجه جدی است:
۱_«وجود امام خامنه ای بعنوان رهبری مقتدر و واحد» و تصمیمگیری بدون شکاف.
۲_«انسجام قومی–مذهبی» در موضوع تهدید خارجی.
۳_شبکه گسترده بسیج، نیروهای داوطلب، و تجربه جنگ گذشته.
لذا جامعه ایران استحکام فوق العاده ای در جنگ خواهد داشت اما آمریکا و اسرائیل جامعهای تحملناپذیر در برابر تلفات دارند.
محاسبه نهایی: جنگ محدود، برد کوتاه دارد؛ جنگ گسترده، پایان اسرائیل است
در این جنگ چند فرض متصور خواهد بود:
۱_فرض حمله محدود دشمن: ایران پاسخ شدید منطقهای میدهد؛ اسرائیل آسیبپذیرتر است.
۲_فرض حمله گسترده دشمن: «سیل موشکی و پهپادی» علیه مناطق شهری و زیرساختهای رژیم جعلی صهیونیستی + ورود تمام قد جبهه مقاومت اسلامی به صحنهو استفاده از تمام ظرفیت ها=حذف رژیم جعلی از روی زمین.
۳_فرض اشغال ایران: ناممکن تلقی میشود و آمریکا و رژیم صهیونیستی توان اشغال ایران را ندارند و بدون اشغال، تغییر حکومت ایران ناممکن است؛ پس جنگ بیهدف میشود.
در نتیجه: در حمله به جمهوری اسلامی ایران هیچ فرضی برای رژیم صهیونیستی و آمریکا بازدهی مثبت ندارد اما در مقابل تمام پایگاه های آمریکا در آتش جبهه مقاومت خواهند سوخت و دیگر نامی از رژیم جعلی صهیونیستی هم باقی نخواهد ماند، لذا این جنگ را آنها ممکن است شروع کنند اما پایانش را ایران و جبهه مقاومت اسلامی تعیین خواهند کرد.