به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، فضائل امام علی(علیهالسلام) دو دستهاند: فضائل اختصاصی و فضائل مشترک با دیگر اهل بیت(علیهالسلام): آیه ولایت، آیه شِراء، آیه انفاق، حدیث غدیر، حدیث طیر مشوی، حدیث منزلت، مولود کعبه و خاتمبخشی از فضائل اختصاصی او بهشمار میآیند. آیه تطهیر، آیه اهلالذکر، آیه مَوَدّت و حدیث ثقلین هم از فضایل مشترک او با دیگر اهلبیت(علیهالسلام) است.
در دوره بنیامیه از نشر فضائل امام علی(علیهالسلام) جلوگیری شد. در این دوره کسانی که فضایل او را نقل میکردند، کشته یا زندانی میشدند. همچنین بهدستور معاویه کسانی که در مقابل فضائل امام علی(علیهالسلام)، برای خلفای سهگانه فضیلت جعل میکردند، تشویق میشدند. برخی همچون ابنتیمیه پیشوای سلفیه و شاگردانش ابن کثیر و ابن قیم جوزی، پارهای از آیات و احادیث در فضیلت امام علی(علیهالسلام) را مخدوش یا مجعول دانستهاند.
باوجود تمام تلاشهای مخالفین در جلوگیری از نشر فضائل امام علی(علیهالسلام)، در جوامع حدیثی شیعه و سنی، فضایل بسیاری از علی بن ابیطالب نقل شده است. عالمان دو مذهب کتابهایی مستقل هم درباره فضائل او نوشتهاند. فضائل امیرالمؤمنین ابن حنبل، خصائص امیرالمؤمنین نسائی و عُمْدَةُ عُیونِ صِحاحِ الأخْبار فی مَناقبِ إمامِ الأبرار ابن بطریق از جمله آنها است.
دوازده فضيلت کوتاه و گویا از حضرت اميرالمومنين علی (عليهالسلام)
۱. حضرت اميرالمومنين علی (علیهالسلام) در هیچ جنگ و جهادی شرکت نکرد مگر این که پیروز برگشت. (۱)
۲. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) میگفت: «عَلی اَشْجَعُ النّاسِ قَلْبا علی، شجاع ترین و قویدل ترینِ مردم است.» (۲)
۳ .حریف را فقط با یک بار زدن میکشت و در حدیث است که: «کانت ضرباتة وترا ضربت شمشیر او همیشه تک ضرب بود.»(۳)
۴. پیامبر اسلام میفرمود: «علی سیفُ اللّه عَلی اَعْدائِهِ / علی، شمشیر خدا است که بر روی دشمنان خدا کشیده می شود.»(۴)
۵. حضرت اميرالمومنين علی (علیهالسلام) بیشتر پیاده میجنگید و اگر هم سوار اسبی میشد، چندان برایش مهم نبود.
به حضرتش گفته شد که چرا سوار اسب نمیشود؟ پاسخ داد: اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد و یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد و من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت تعقیبش کنم. پس اسب را برای چه می خواهم؟(۵)
۶. حضرت زرهش تنها سینهاش را میپوشاند و هرگز پشت نداشت. از او پرسیدند که چرا زرهش پشت ندارد؛ آیا نمیترسد که کسی از پشت به او ضربتی بزند؟ در پاسخ فرمود: من هرگز به دشمن پشت نمیکنم و از میدان نمیگریزم و خدا هرگز آن روز را نخواهد آورد.(۶)
۷. شجاعت و استواری حضرت علی (علیهالسلام) در جنگها چنان بود که هرگاه مشرکان و کافران او را در جنگ میدیدند به همدیگر وصیت میکردند مثل این که مرگ را با چشم خود دیده باشند.(۷)
۸. هرگاه که دو صف برای جنگ مقابل هم صف میکشیدند، مردم به یکدیگر میگفتند: ملک الموت در همان صفی باید باشد که علی با آن صف است و صف مقابل خواهی نخواهی باید خود را برای مرگ آماده کنند.(۸)
۹. روزی یکی از سرداران سپاهش به او گفت که اگر اسبها آشفتند و ما از همدیگر دور شدیم، تو را کجا بیابیم؟ در پاسخ فرمود: در همان جایی که از من دور شدهاید. حاکی از این که در همین جایی که هستم خواهم بود.(۹)
۱۰. وقتی که در جنگ جمل پرچم را به پسرش محمّد حنفیه داد، به او چنین فرمود: «کوهها هم از هم بپاشند، تو از خود مپاش؛ دندانهایت را به هم بفشار؛ کاسه سرت را به خدا بسپار؛ پاهایت را چون میخ به زمین بکوب؛ به انتهای سپاهیان دشمن چشم بدوز؛ و از تنگ نظری و دون همّتی چشم بپوش؛ و بدان که پیروزی بیگمان پیش خداوندِ سبحان است.»(۱۰)
۱۱. حضرت اميرالمومنين علی (علیهالسلام) از نان دنیا به نان جو بسنده کرده بود و از نان گندم نمیخورد تا آنجا که مردم از تعجّب میپرسیدند: پسر ابوطالب با این غذا و خوراک اندک چگونه در کشتن هم آوردان و پهلوانان ناتوان نمیشود؟! مولا علی (علیهالسلام) در پاسخ فرمود: بدانید آن درختی را که در بیابان خشک میروید، شاخهاش سختتر باشد. ولی سبزهها و گیاهان خوشنما را پوست نازکتر باشد. آری خارها و بوتههای صحرایی را آتشی افروختهتر باشد و خاموشی آنها دیرتر رخ دهد، ولی گیاهی که در ناز و نعمت روییده باشد، چون بیدی به هر بادی بلرزد(۱۱)
۱۲. از سخنان آن حضرت است که میفرمود: «وَ اللّه لَو تَظاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلی قِتالی لَمّا وَلَّیتُ عَنها… / به خدا سوگند اگر همه عربها پشت به پشت هم دهند و به جنگ با من بشتابند، هرگز از آنان روی برنتابم و اگر فرصتی دست دهد، به پیکار همه بشتابم.»(۱۲)
منابع
(۱) – طبرانی، معجم الاوسط ۳/۸۷ (۲۱۷۶)؛ مسند احمد ۱/۱۹۹ (۱۷۲۰).
(۲) – ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب / ۱۴۳ (۱۸۸).
(۳) – ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ۱ / ۲۰.
(۴) – شیخ صدوق، الامالی / ۶۱.
(۵) – ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ۳ / ۲۹۸.
(۶) – ابن بکار، الاخبار الموفقیات / ۳۴۳ (۱۹۴)؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ۲۰ / ۲۸۰.
(۷) – ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب / ۱۴۰ (۱۰۹)؛ زمخشری، ربیع الابرار ۳ / ۳۱۹.
(۸) – راغب اصفهانی، المحاضرات ۳ / ۱۳۸.
(۹) – ابشیهی، المستطرف ۱ / ۱۷۸ باب ۴۱.
(۱۰) – نهج البلاغه، خطبه ۱۱.
(۱۱) و (۱۲) – نهج البلاغه، نامه ۴۵.