به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، در نشست تخصصی «فقه نظامساز در ساختار فرهنگ» که به همت گروه فقه فرهنگ پژوهشکده فقه و علوم انسانی امام رضا (علیهالسلام) برگزار شد و به بحث و بررسی چالشهای ناشی از پدیدار شدن مسائل فرهنگی نوین اختصاص داشت، حجتالاسلام والمسلمین سید علی موسوی در سخنانی به نقد و بررسی مفهوم «فقه فرهنگ» و چالشهای بنیادین پیش روی آن پرداخت و به ضرورت تدوین ساختاری تازه در حوزه فقه فرهنگ اشاره کرد.
استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم با تشریح رویکردهای متمایز به فقه فرهنگ، بر ضرورت تحول در مبادی و غایات این حوزه و حرکت به سوی ساختارسازی تمدنی بر اساس نظام اولویتهای اسلامی تاکید کرد.
فقه فرهنگ؛ پاسخی به مسائل دنیای مدرن
حجتالاسلام موسوی در ابتدای سخنان خود، فقه فرهنگ را پدیدهای برآمده از مواجهه دنیای اسلام با مسائل نوظهور تمدن مدرن دانست و با اشاره به اینکه فقه فرهنگ در ابتدا به مثابه مجموعهای از پاسخهای موردی به مسائل خرد و چالشهای دنیای مدرن شکل گرفت، این رویکرد را به دلیل عدم توجه به مبانی و ساختارهای کلان تمدن غرب، ناکارآمد و دچار انفعال در برابر آن خواند.
رویکردهای چهارگانه فقه فرهنگ
ایشان در ادامه به تشریح چهار رویکرد متمایز در حوزه فقه فرهنگ پرداخت:
رویکرد اول: پاسخگویی به سؤالات دنیای مدرن
در این رویکرد، فقه فرهنگ به مجموعهای از پاسخها به سؤالات دنیای مدرن تقلیل داده میشود. به عبارت دیگر، فقه فرهنگ در این دیدگاه، صرفاً به دنبال پاسخگویی به مسائل و چالشهای نوظهور دنیای مدرن است، بدون آنکه توجهی به مبانی و نظام ارزشی اسلام داشته باشد.
استاد درس خارج فقه فرهنگ در این زمینه توضیح داد: «در این رویکرد، فقه فرهنگ صرفاً به دنبال ارائه پاسخهایی برای سؤالات و چالشهای دنیای مدرن است. این رویکرد، فقه فرهنگ را به مجموعهای از احکام و دستورات محدود میکند که صرفاً برای پاسخگویی به مسائل خاص و موردی دنیای مدرن وضع شدهاند. در این دیدگاه، فقه فرهنگ فاقد هرگونه چارچوب نظری و مبنای فلسفی است و صرفاً به دنبال ارائه راهحلهای فوری و سطحی برای مسائل است.»
حجتالاسلام موسوی این رویکرد را به دلیل انفعال در برابر تمدن غرب و عدم ابتناء بر مبادی و نظام ارزشی اسلام، ناکارآمد دانست و گفت: فقه فرهنگ نباید صرفاً به دنبال پاسخگویی به سؤالات دنیای مدرن باشد، بلکه باید با ابتناء بر مبانی و نظام ارزشی اسلام، به بازسازی جامعه و تمدن اسلامی بپردازد.
رویکرد دوم: دستهبندی مسائل جدید در قالب ابواب فقهی
این رویکرد، تلاش میکند مسائل جدید را در قالب دستهبندیهای سنتی فقهی جای دهد. به عبارت دیگر، مسائل جدید و نوظهور، با استفاده از ابواب و دستهبندیهای موجود در فقه سنتی، مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند.
رئیس پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام) اظهار داشت: «در این رویکرد، مسائل جدید و نوظهور، به زور و اجبار در قالب ابواب و دستهبندیهای سنتی فقهی جای داده میشوند. این امر، منجر به تحریف و تفسیر نادرست مسائل جدید و عدم ارائه راهحلهای مناسب برای آنها میشود.»
وی این رویکرد را نیز به دلیل عدم توجه به تحولات بنیادین تمدن مدرن و محدود ماندن در چارچوبهای سنتی، ناکافی دانست و تصریح کرد که مسائل جدید و نوظهور، نیازمند رویکردی نو و متناسب با تحولات دنیای مدرن هستند.
رویکرد سوم: اسلامیسازی علوم انسانی
این رویکرد، به دنبال بازسازی علوم انسانی بر اساس مبانی اسلامی است. به عبارت دیگر، علوم انسانی غربی، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و تلاش میشود تا با استفاده از مبانی و آموزههای اسلامی، علوم انسانی جدیدی بنا شود.
استاد حوزه و دانشگاه درباره رویکرد سوم گفت: «این رویکرد، با نقد و رد علوم انسانی غربی، به دنبال ارائه علوم انسانی جایگزین بر اساس مبانی اسلامی است. در این دیدگاه، علوم انسانی اسلامی، نه تنها به تبیین و تحلیل مسائل جامعه اسلامی میپردازد، بلکه به ارائه راهحلهای مناسب برای آنها نیز میپردازد.»
وی این رویکرد را نیز به دلیل عدم توجه به مبادی الهیاتی و نظام ارزشی اسلام و نیز عدم ارائه بدیلی جامع برای علوم انسانی غربی، ناکافی دانست و افزود: علوم انسانی اسلامی، باید بر مبادی الهیاتی و نظام ارزشی اسلام استوار باشد و بتواند بدیلی جامع برای علوم انسانی غربی ارائه دهد.
رویکرد چهارم: ساختارسازی اجتماعی بر اساس نظام اولویتهای اسلامی
این رویکرد، به دنبال بازسازی جامعه بر اساس نظام ارزشی و اولویتهای اسلامی است. به عبارت دیگر، فقه فرهنگ، نقش مهمی در تعیین نظام ارزشی و اولویتهای جامعه ایفا میکند و تلاش میشود تا جامعه بر اساس این نظام ارزشی، بازسازی شود.
حجتالاسلام والمسلمین موسوی با بیان اینکه این رویکرد، با تاکید بر نظام ارزشی و اولویتهای اسلامی، به دنبال بازسازی جامعه در تمامی ابعاد آن است، توضیح داد: «در این دیدگاه، فقه فرهنگ، نه تنها به مسائل فرهنگی، بلکه به مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... نیز میپردازد و تلاش میکند تا جامعه را بر اساس نظام ارزشی اسلام، بازسازی کند.»
حجتالاسلام موسوی این رویکرد را به دلیل ابتناء بر مبادی وحیانی و توجه به نظام ارزشی اسلام، رویکردی جامع و کارآمد برای حل مسائل جامعه اسلامی دانست و اظهار داشت: این رویکرد میتواند راهگشای بسیاری از چالشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه اسلامی در دنیای معاصر باشد.
از مسائل خرد تا ساختار کلان تمدن
حجتالاسلام موسوی در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به اهمیت پرداختن به مبادی و نظام اولویتهای اسلامی در فقه فرهنگ، به تشریح چگونگی تاثیر این مبادی بر مسائل مختلف از جمله خانواده، مسجد، بازار و غیره پرداخت و تاکید کرد که بدون توجه به این مبادی، نمیتوان به راهحلهای بنیادین برای مسائل جامعه اسلامی دست یافت.
فقه فرهنگ؛ از انفعال تا کنشگری
سخنان حجتالاسلام موسوی نشان میدهد که فقه فرهنگ در اندیشه ایشان، صرفا مجموعهای از احکام و پاسخها به مسائل جدید نیست، بلکه رویکردی جامع و کلان برای بازسازی جامعه بر اساس مبادی و نظام اولویتهای اسلامی است. این رویکرد، میتواند راهگشای بسیاری از چالشهای فرهنگی و اجتماعی جامعه اسلامی در دنیای معاصر باشد.
چالشهای فقه فرهنگ در دنیای مدرن
رئیس پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام) در ادامه سخنان خود به چالشهای فقه فرهنگ در دنیای مدرن اشاره کرد و افزود: «امروزه با پدیدههای نوظهوری مانند سینما، موسیقی، سبک زندگی، فضای مجازی و... مواجه هستیم که نیازمند پاسخگویی فقه فرهنگ هستند. اما فقه فرهنگ، همچنان با این پدیدهها بیگانه است و نمیتواند پاسخ مناسبی برای آنها ارائه دهد.»
فقه فرهنگ و نظام اولویتهای اسلامی
حجتالاسلام والمسلمین موسوی با تاکید بر ضرورت توجه به نظام اولویتهای اسلامی در فقه فرهنگ، گفت: باید ابتدا مبانی و نظام ارزشی اسلام را در نظر بگیریم و سپس بر اساس آن، به مسائل فرهنگی جامعه پاسخ دهیم؛ چراکه بدون توجه به این مبانی، نمیتوانیم به راهحلهای بنیادین برای مسائل فرهنگی جامعه دست یابیم.
وی با اشاره به اهمیت تحول در فقه فرهنگ، گفت: فقه فرهنگ باید از رویکرد منفعلانه پاسخگویی به مسائل مدرن، به رویکرد فعالانه ساختارسازی تمدنی بر اساس نظام اولویتهای اسلامی تغییر جهت دهد.
استاد درس خارج فقه فرهنگ با تأکید بر این نکته که آینده فقه فرهنگ، وابسته به همکاری میان نخبگان، پژوهشگران و سیاستگذاران است، خاطرنشان کرد: «فقه فرهنگ باید بتواند نهتنها به سؤالات امروز جامعه اسلامی پاسخ دهد، بلکه آیندهنگری داشته باشد و برای چالشهای پیش رو راهحل ارائه کند.»
وی در پایان، خواستار افزایش گفتوگوهای علمی و بینرشتهای در حوزه فقه و فرهنگ شد و تأکید کرد که مهندسی فرهنگی بر پایه اصول اسلامی، یکی از مهمترین نیازهای امروز جامعه اسلامی است.