پژوهشکده باقرالعلوم (علیه السلام)
گزارشی از جلسه اول نشست عقلانیت حجاب 26 اسفند 96
شناسنامه
واحد تولیدکننده: واحد شبهات
|
تنظیم کننده: حجت حاجی کاظم
|
تاریخ جلسه: 26/12/96
|
تاریخ تنظیم: 2/2/97
|
شرح گزارش جلسه
اولین جلسه نشست عقلانیت حجاب در روز 26 اسفند 96 از ساعت 15 الی 20:30 در محل پژوهشکده باقرالعلوم (ع) برگزار شد. هدف از شکلگیری چنین گفتگوهایی، بررسی منصفانه و همراه حرّیت درباره مسئله حجاب است. استاد محترم در این جلسه به بررسی قرارهای گفتگو پرداختند.
اولین قرار این بود که ابتدا لازم است مسئله برای خود شرکت کنندگان حل شود. استاد اشاره کردند که قرار نیست برای توجیه کردن و توضیح دادن به دیگران بیاموزیم. آنچه اهمیت دارد، این است که دغدغههای واقعی را کشف کنیم و در قدم اول، سوالاتی را که از نظر خودمان اهمیت دارد بررسی کنیم. بنابراین شروع کار، خودمان هستیم. (علیکم انفسکم: به خودتان برسید)
قرار دوم، این مورد بیان شد که باید از حق دفاع کنیم و نه هر گزارهای و نیز در دفاع از حق لازم است که با روشی حقمدارانه این کار را انجام دهیم. نباید حقیقت برای چیزی غیر از حقیقت فدا شود. میبینید در جبهه مقابل گاهی ابراز میشود که پوشش صرفاً سلیقه است و ما کاری به خوبی یا بدی آن نداریم و آن وقت از زبان دیگر همفکرهای آنان میشنویم که می گویند حجاب پوشش نیست بلکه نمادی است که موجب اسارت زن است و باید با آن مبارزه کنیم. اینان ابراز کردهاند که با عادی شدن حجاب در اروپا نیز مخالف هستند و این نماد را به آتش میکشند. این مواضع نشان میدهد که ابراز آن جبهه نسبت به فقط سلیقه بودن پوشش، منافقانه بوده است و با طراحی بازی رسانهای، نگاه خود به پوشش حجاب را پنهان میکنند. البته آنان را از این جهت که بندگان خدا هستند، دوست داریم و امید داریم همه به حقیقت نزدیک شویم. بنابراین باید قرار همیشگی ما این باشد که از باطل دفاع نکنیم و بلکه از حق با راههای باطل هم دفاع ننماییم.
قرار سوم چنین بیان شد که مبنای شروع ما و مبنای اتکایمان عقل است. در این مورد که آیا عقل نسبی است و با روحیات تغییر مییابد؟ آیا مرتبه مرتبه است و مرتبههای پایین آن در فهم حقیقت ناتوان است و آیا اصولاً قابل تکیه است و ... بحثهایی مطرح شد که در نهایت بیان شد که چارهای جز اتکای به آن نیست. چارهای جز تکیه بر عقل نداریم پس نباید نگران اندیشیدن باشیم. تکیه گاهمان، تمایلاتمان و نگاههای سنتی و خانوادگی نباید باشد. البته رجوع به متخصص هم کاملاً عقلانی است. میتوان از منابعی استفاده کرد اما باید عقل قبل از استفاده از آن منابع، تکیه گاه بودن و صحتشان را تأیید کرده باشد.
ایشان در توضیح اهمیت عقل گفتند که باید پایینترین مرتبه عقل هم بتواند برای درک حقیقت روزنهای را باز کند و محل اتکا باشد وگرنه سنگ روی سنگ بنا نمیشود. اگر اتکای به عقل ناپسند باشد، نمیتوانیم توقع داشته باشیم کسی به سوی حق حرکت کند. یافتن انبیا با عقل است و بدون عقل نمیتوانیم به آن برسیم. قرار است احتمال دهیم در مواردی اشتباه فهمیدهایم و با این فرض سراغ جستجوی حق برویم و به هر نتیجهای رسیدیم، فصل الخطاب باشد. باید به این نتیجه برسیم که اندیشیدن اشکالی ندارد و باید مبنای ما قرار گیرد. منظور ما از عقل، همان فهم روشن درونی ماست.
ایشان با طرح این سؤالات که «آیا راهی جز عقل میتوانیم پیدا کنیم؟ اگر عقل را کنار بگذاریم، معیارمان چه خواهد شد؟ آیا به قرعه به جای عقل میتوانیم اتکا کنیم؟»، گفتند: اگر بشود چیز دیگری را جایگزین عقل کنیم، جایگزین میکنیم اما به نظر میرسد کسی چنین چیزی را نمیتواند پیدا کند که نقش جایگزینی عقل را برایش بازی کند؛ مگر اینکه از طریق خود عقل جایگزین دیگری معرفی شود. آنچه اتکای اصلی است، درک و فهم درونی ماست که عقل نام دارد. نکته دیگر که در اتکا به عقل اهمیت دارد، این است که مخاطب نیز درکی در درون خود دارد که میتوان در مورد آن درکها وی را مواخذه و منقاد کرد و به او دلسوزانه تنبه داد و یادآوری کرد.
جناب استاد مزروعی ادامه دادند: عقل ممکن است تضعیف شود اما صفر نخواهد شد. به عبارت دیگر همه ما این احتمال را میدهیم که شاید گاهی اشتباه کرده باشیم و تنها خط قرمز ما لجاجت و نپذیرفتن حق است. و همچنین ما شاهد این مطلب هستیم که گاهی مخاطب ما تعقل کردهاست و شاید به نکتهای رسیده باشد که از جهاتی آن نکته صحیح باشد؛ اینها همه دلالت بر شدت و ضعف عقول دارد. در روایات اشاره شده که حکمت گمشده مؤمن است. بنابراین باید در جستجوی حکمتها حتی در بیان دیگران باشیم.
قرار چهارم این است که تحمل گفتگوی با یکدیگر را داشته باشیم و نگران تضارب ها، مخالفتها و ... نباشیم و بلکه از سؤالات و نظرات دیگران استقبال کنیم. شاید برخی جوابها نامربوط باشد اما از جهتی شاید بتوان گفت سؤال نامربوط نداریم.
ایشان اشاره کردند در موضوع حجاب دو محور کلی وجود دارد که یکی مرتبط با اصل حجاب است و دیگری مرتبط با الزام اجتماعی آن. گرچه جبهه مقابل حجاب روی الزام اجتماعی تمرکز داشته است اما به نظر میرسد به دلایل ذیل، لازم است ابتدا درباره اصل آن به گفتگو و بررسی بپردازیم:
- وقتی میخواهیم درباره الزام صحبت کنیم اول باید ببینیم اصلاً خودش قابل دفاع است یا خیر زیرا الزام به غلط، غلط است. اگر اصل آن نادرست باشد، زودتر روشن خواهد شد که الزام به آن ناحق است.
- ببینم حجاب و عفاف چقدر ارزش دارد و از چه جهتی اهمیت دارد که روی آن بایستم؟ در مواردی مسئلهای با مسئله دیگر تزاحم پیدا میکند و با فهم اهمیت آن میتوانیم میزان معقول بودن الزام را تعیین کنیم. اگر مسئله کم اهمیت باشد، شاید الزام به آن پسندیده نباشد. (میگوید من نیازی ندارم برای حفظ خود از کلاه ایمنی استفاده کنم؛ اگر واقعاً نقش کلاه ایمنی کم باشد، نباید برای الزام وی هزینههای اجتماعی پرداخته شود.)
ایشان ادامه دادند: وقتی او میگوید کاری به اصل حجاب ندارم، بدون تأمل از او نمیپذیریم. بررسی میکنیم که آیا سخن وی دلالت ضد حجاب دارد یا خیر. ببینیم چقدر ارزش دارد که از آن دفاع کنم؟ حتی وقتی این مسئله حل شود، ممکن است به این نتیجه برسم که برخی سخت گیریهایم در خانواده نادرست است. شاید به این برسیم و شاید نه.
یکی از حاضران به آیهای اشاره کرد که از آن شیطانی بودن برهنگی لااقل درباره حضرت آدم ع فهمیده میشود: یا بَنِی آدَمَ لا یفْتِنَنَّکمُ اَلشَّیطانُ کما أَخْرَجَ أَبَوَیکمْ مِنَ اَلْجَنَّةِ ینْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیرِیهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یراکمْ هُوَ وَ قَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنّا جَعَلْنَا اَلشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ ﴿الأعراف، 27﴾
در این جلسه درباره فطری بودن و نبودن اصل پوشیدگی گفتگو شد اما با توجه به جهتگیری سؤالات مخاطب، قرار شد در جلسه بعد به بررسی میزان اعتبار عقل در بررسی موضوعات و سناریوهای شکاکانه نسبت به آن بپردازیم و سپس ادامه دلایل دفاع از حجاب را بررسی کنیم.