به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، این نشست با حضور علیرضا نیکبین (نویسنده و پژوهشگر اثر) و حجتالاسلام دکتر پورنوروز (رئیس اداره برنامهریزی و پشتیبانی مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی) در مقام ناقد و به همت کارگروه تجربهنگاری پژوهشکده باقرالعلوم (علیهالسلام)، با مدیریت علمی دکتر علیرضا مؤمن و دبیری علمی حجتالاسلام حامد عبداللهی، برگزار شد.
کتاب «قبیله غریب» به بازخوانی و تحلیل تجربههای فرهنگی حجتالاسلام صادقیفر در شهر نِکا میپردازد؛ شهری که به واسطه جاذبههای خود، میزبان مهاجرانی شده که از سوی جامعه بومی پذیرفته نشدهاند و در نتیجه با آسیبهای اجتماعی متعدد مواجه بودهاند. در این میان، حضور چندماهه صادقیفر در منطقه و اقدامات مؤثر او، چنان تأثیرگذار بوده که حتی در صحن علنی مجلس شورای اسلامی نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
در ابتدای نشست، علیرضا نیکبین به مدت ۱۰ دقیقه به معرفی کلی کتاب پرداخت و سپس حجتالاسلام پورنوروز در بازهای ۱۵ دقیقهای، نقد محتوایی خود را ارائه داد. در ادامه، نویسنده به پاسخگویی درباره نکات مطرحشده پرداخت.
حجتالاسلام حامد عبداللهی، دبیر علمی نشست، در آغاز برنامه با اشاره به رویکرد نوین پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، گفت: پژوهشکده باقرالعلوم (علیهالسلام) با توجه به مقتضیات روز، جهتگیری پژوهشها و فعالیتهای تبلیغی خود را بهروز کرده است. در سالهای اخیر به پیشنهاد حجتالاسلام والمسلمین موسوی، رئیس پژوهشکده، تمرکز بر حوزه تجربهنگاری بهعنوان یک روش علمی برای ثبت و انتقال فعالیتهای میدانی و تبلیغی انقلاب اسلامی در دستور کار قرار گرفته است.
او همچنین به نقش واحد نشر پژوهشکده در این فرایند اشاره کرد و گفت: واحد نشر مسئولیت تدوین و پیگیری منشورات پژوهشکده را بر عهده دارد. در همین راستا، سلسله نشستهای نقد و بررسی برای تولیدات علمی، بهویژه در حوزه تجربهنگاری، برگزار میشود.
معرفی کتاب «قبیله غریب» | تجربهای میدانی از کاهش آسیبهای اجتماعی در نکا
در ادامه این نشست، علیرضا نیکبین، نویسنده کتاب «قبیله غریب» درباره روند نگارش این اثر گفت: پروژه این کتاب با الهام از سخنرانی خردادماه سال ۱۳۹۹ حجتالاسلام والمسلمین قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، در مجلس شورای اسلامی شکل گرفت. وی در آن سخنرانی بر نقش فعالیت فرهنگی در حل آسیبهای اجتماعی تأکید کرده بود و مثالی از یک روحانی در شهرستان نکا زده بود که در کاهش آسیبهای اجتماعی مؤثر واقع شده بود.
وی افزود: البته بخشهایی از آن سخنرانی به دلیل نبود اطلاعات دقیق، نیاز به اصلاح داشت؛ از جمله اطلاعات نادرستی درباره وضعیت مالی و استخدامی شخصیت محوری تحقیق، حجتالاسلام صادقیفر. همین موضوع انگیزهای شد برای پیگیری میدانی موضوع و تبدیل آن به یک پروژه پژوهشی.
نیکبین ادامه داد: این پروژه در اواخر سال ۱۴۰۰ به سفارش پژوهشکده باقرالعلوم (علیهالسلام) کلید خورد. پیش از آغاز رسمی کار، سفری مقدماتی به منطقه مورد نظر در نکا انجام دادم تا شناخت اولیهای از بافت اجتماعی و فرهنگی آنجا بهدست آورم.
وی با اشاره به شرایط خاص منطقه تصریح کرد: ورود به محلهای که در گذشته به نام عباسآباد قدیم شناخته میشد، آسان نبود. در زبان محلی اسامی خاصی برای این محله بهکار میرفت و در اصطلاح فارسی آن را "غربتی" میخواندند. فضای آن منطقه امنیتی و بسته بود و نیاز به صرف زمان و ایجاد اعتماد میان اهالی داشتیم.
نویسنده کتاب قبیله غریب تأکید کرد: برای جلب اعتماد مردم، از گفتوگوهای چهرهبهچهره، هدیههای کوچک و همراهی با بچههای فرهنگی منطقه استفاده کردیم تا بهتدریج حلقههای مدیریتی و میانی این بافت اجتماعی به روی ما باز شود.
وی در تشریح سؤال اصلی تحقیق گفت: پرسش اصلی این بود که حجتالاسلام صادقیفر چگونه توانسته بود آسیبهای اجتماعی منطقه را کاهش دهد؟ برای رسیدن به پاسخ، پرسشهای فرعی زیادی مطرح شد؛ از جمله اینکه مهمترین معضلات منطقه چه بوده؟ اولویتبندی آنها چگونه صورت گرفته؟ نقش نهادهای رسمی و ظرفیتهای مردمی چه بوده؟ و چگونه مشارکت عمومی در این مسیر جذب شده است؟
نیکبین با اشاره به روش تحقیق اظهار کرد: کار ما تلفیقی از مطالعه میدانی و کتابخانهای بود. بیش از ۲۰۰۰ خبر و گزارش از منابع رسانهای گردآوری و تحلیل مضمون شد. در کنار آن، از مشاهدات میدانی، اسناد محلی و گفتوگوهای عمیق نیز بهره گرفتیم.
وی افزود: برای چارچوببندی تحقیق، چهار مرحله اصلی در نظر گرفتیم: زمینهسازی، کادرسازی، استمداد از ظرفیتهای محیطی و نهادی و در نهایت عمل فرهنگی هدفمند. ساختار کتاب نیز براساس همین منطق طراحی شد.
نویسنده کتاب با اشاره به محتوای کتاب گفت: فصل نخست به معرفی شهرستان نکا و اقوام ساکن در آن اختصاص دارد. سپس به بررسی ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی محله مورد نظر پرداختم. در ادامه، به زندگی و شخصیت حجتالاسلام صادقیفر و فعالیتهای فرهنگی وی، بهویژه در پانزدهماهه پایانی سال ۱۳۹۹، پرداختهام.
وی خاطرنشان کرد: آسیبهای اجتماعی در این منطقه گسترده و متنوع بود؛ از مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی گرفته تا سرقت، ساختوساز بیضابطه، کمبود مراکز آموزشی، ضعف باورهای دینی و حتی ممنوعیت دفن امواتشان در قبرستان عمومی. این سطح از تبعیض، ریشههای عمیقی در روح و روان مردم منطقه دوانده بود.
نیکبین با اشاره به نقش حجتالاسلام صادقیفر در این فضا اظهار کرد: رویکرد او، برخلاف بسیاری از طرحهای مشابه، صرفاً عمرانی یا دولتی نبود. او با تکیه بر ظرفیتهای فرهنگی، تبلیغی و مردمی، اقداماتی مؤثر انجام داد که نتیجهاش، بهبود محسوس وضعیت منطقه در مدتزمانی کوتاه بود.
وی افزود: گرچه تلاشهایی از سال ۱۳۸۸ برای بهبود این منطقه آغاز شده بود، اما نگاه فرهنگی و میدانی حجتالاسلام صادقیفر، باعث شد این تلاشها به نتیجه برسد. فعالیتهای وی در قالب یک تجربه زیسته و عینی، موضوع محوری کتاب شد.
علیرضا نیکبین در پایان گفت: کتاب قبیله غریب تلاشی است برای مستندسازی یک تجربه موفق فرهنگی در حل مسائل اجتماعی. این کتاب میتواند به عنوان الگویی بومی برای مبلغان و فعالان فرهنگی، بهویژه در مناطق کمبرخوردار، مورد استفاده قرار گیرد.
تجربیات فرهنگی در حل معضلات اجتماعی
حجتالاسلام پورنوروز، ناقد کتاب قبیله غریب، در ابتدای سخنان خود از زحمات نویسنده کتاب تشکر کرد. وی بیان کرد که این کار ارزشمند، در حوزه تجربهنگاری از سوی پژوهشکده آغاز شده و در حال پیشرفت است.
پورنوروز به اولین نکتهای که میخواست به آن اشاره کند، یعنی بحث شناسی، پرداخت و گفت: یکی از اتفاقات مبارک در این پروژه این است که موضوعات آن ارتکازی و انتزاعی نیستند بلکه از دل میدان و جامعه گرفته شدهاند. یکی از مشکلات جدی در حوزه اقدامات فرهنگی این است که معمولاً برنامهها بر اساس ارتکازات فکری و نظریات شکل میگیرند و این منجر به عدم تطابق با نیاز واقعی جامعه میشود. اما این پروژه از دل جامعه و بهعنوان یک ایده از سوی یک طلبه برای حل معضلات فرهنگی شکل گرفته که بسیار ارزشمند است.
وی همچنین به نکته دوم اشاره کرد و گفت: تجربهنگاری به تبدیل دانش ضمنی به دانشی قابل الگوبرداری برای سایر کنشگران کمک میکند. این اقدام میتواند راهگشایی برای کسانی باشد که در تلاشند کارهای فرهنگی را بهدرستی انجام دهند. پورنوروز با اشاره به نقدهای جدی به علوم انسانی غربی در سالهای اخیر، افزود که تجربهنگاری میتواند این خلا را پر کند و به عملیاتی شدن نظریات مبتنی بر مبانی دینی و معرفتی کمک کند.
وی در ادامه به نکته سوم پرداخت و گفت: پژوهشگر محترم، که هم طلبه و هم مهندس است، دغدغههای اجتماعی دارد و همین امر به قوت این اثر کمک کرده است.
پورنوروز به انتخاب عنوان کتاب، قبیله غریب، اشاره کرد و آن را انتخابی هوشمندانه و هنرمندانه دانست که به فضای قبیلهای جامعه ما نزدیک است.
وی درباره طراحی جلد و کیفیت چاپ کتاب گفت: ظاهر کتاب نخستین چیزی است که مخاطب میبیند و باید با محتوا تناسب داشته باشد. به اعتقاد وی، طراحی جلد باید بهگونهای باشد که محتوای فرهنگی و اجتماعی کتاب را به خوبی منتقل کند.
این ناقد همچنین به ژانر تلفیقی کتاب اشاره کرد و گفت: این کتاب باید از حالت پژوهشی خارج شده و به یک روایت داستانی نزدیک شود. وی پیشنهاد داد که فصلهای مقدماتی و کلیات کوتاهتر شوند تا مخاطب کمتر دچار سردرگمی شود.
پورنوروز همچنین درباره محتوای کتاب اظهار کرد: فصل اول و دوم کتاب، بهویژه بحث قوم غریب، با ریشهشناسی و آسیبشناسی دقیق نگاشته شده است. او بر رعایت انصاف در ذکر نقاط مثبت و منفی تأکید کرد و گفت: نکته مثبت این فصلها این است که بهجای نگاه تهدیدمحور، به فرصتها نیز پرداخته شده است.
وی به بررسی آسیبها در کتاب اشاره کرد و گفت: دستهبندی دقیق این آسیبها و توصیف مراحل مختلف آنها کار بسیار خوبی است. همچنین بر اهمیت هماهنگی میان اقدامات مدیریتی و فرهنگی تأکید کرد و گفت: اقدامات فرهنگی باید در کنار اقدامات عمرانی و مدیریتی قرار گیرد.
پورنوروز به شخصیت حجتالاسلام صادقیفر نیز پرداخت و گفت: رویکرد ایشان در حوزه شخصیتشناسی و آسیبشناسی بسیار خوب و مؤثر است.
وی در پایان، به ضرورت تقدیر و تشکر از افرادی که در این پروژه نقش داشتهاند، اشاره و پیشنهاد کرد که کتاب به کلیپهایی تبدیل شود تا امکان دسترسی به محتوای آن برای مخاطبان فراهم گردد.
اهمیت حضور حاکمیت در حل آسیبهای اجتماعی
علیرضا نیکبین، نویسنده کتاب قبیله غریب، در بخش پایانی این نشست، به نکات مطرحشده از سوی ناقد پاسخ داد و ضمن تشکر از نظرات حجتالاسلام پورنوروز، به چند نکته مهم اشاره کرد و گفت: بسیاری از نکات مطرحشده، وارد و قابل پذیرش است. بهعنوان مثال، متوجه شدم که یکی از مضافها، مضافعلیه عدالت اجتماعی در ادبیات دینی و فرهنگی ما حضور نداشته که باید در کارهای آینده حذف شود.
وی به تأثیر حضور حاکمیت در روند کار اشاره کرد و افزود: هرچند که من تمایل داشتم بحث فرهنگی را بهعنوان هدف اصلی قرار دهم، اما واقعیت این است که در دو دهه ۸۰ و ۹۰، تغییر فرماندار و سیاستهای دولتی بهطور مستقیم بر کاهش آسیبهای اجتماعی تأثیر داشت. بهعنوان مثال، در سال 1400 یا 1401، زمانی که رئیسجمهور وقت قرار بود به مازندران سفر کند، پیشنهاد دادم که آقای صادقیفر با این دولت جدید نامهای بنویسند و مشکلات محله را در دیدار مردمی مطرح کنند، اما او دلسرد بود.
نیکبین سپس به الگوی سهگانهای که در این پروژه دنبال شده است، اشاره کرد و گفت: این الگو شامل سه گام است: نخست، زمینهسازی و شناخت مشکلات؛ دوم، هدفگذاری و ایجاد مقبولیت و محبوبیت در محله؛ و سوم، کادرسازی که به ایجاد کارگروههایی منجر میشود که مشکلات را شناسایی و راهکارهایی ارائه میدهند.
وی افزود: گام سوم شامل استمداد از ظرفیتهای مردمی و اداری است. در محلهای که کمبرخوردار است، نمیتوان همه مشکلات را با نگاه درونزا حل کرد. آقای صادقیفر از خیرین و افرادی که توان مالی داشتند، کمک گرفت و همچنین برای درخواست خدمات به ادارات مختلف مراجعه کرد.
نیکبین در پایان چند پیشنهاد برای بهبود کارهای آینده مطرح کرد و گفت: یکی از پیشنهادات این است که فصل کلیات حذف شود تا خوانندگان بدون دغدغه ریزهکاریها، به نتیجهگیری برسند. امیدوارم در ادامه این مسیر، بهبودهایی حاصل شود.
کتاب «قبیله غریب» در قطع رقعی، ۲۴۰ صفحه و شمارگان ۳۰۰ نسخه توسط انتشارات پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام) منتشر شده و از فروشگاه اینترنتی پژوهشکده به این نشانی قابل دریافت است.