به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، حجتالاسلام رضا سامان، مدیرگروه مطالعات فضای مجازی پژوهشکده، در چهارمین کنفرانس ملی فضای سایبر که به همت دانشگاه تهران برگزار شد، به ارائه «طرحی نو در طراحی سکوهای مجازی» پرداخت و با نقد مدلهای موجود پلتفرمها که باعث تنهایی و فقدان تشخص در عین برون گرایی افراطی غیرکارآمد انسان شدهاند، راهحل را در تغییر پارادایم از الگوی شبکهای به الگوی اخوت، تعارف و مرابطه و دستیاری پلتفرمها برای احیای پیوندهای اصیل اجتماعی، همچون ارتباط با خویشاوندان، همسایگان، اهالی محله، اساتید و مومنین و احیای فضاهای اصیل همچون بیت، محله، مسجد، کانون و بازارچه های محلی دانست.
نقد انسانشناختی سکوها و بحران روابط انسانی در شهر مدرن
حجتالاسلام سامان در ابتدا، سکو یا پلتفرم را یک سیستم فنی و اجتماعی تعریف کرد که بر بستر فناوری دیجیتال، زمینهای برای تسهیل ارزش و ارتباطات جمعی فراهم میکند. او تأکید کرد که ایجاد این فضا صرفاً با دانش فنی ممکن نیست، بلکه نیازمند طراحی اجتماعی و شناخت عمیق از جامعه و نیازهای آن است.
مدیر گروه مطالعات فضای مجازی با ارائه یک تبیین فشرده از انسان در نگاه توحیدی، بیان داشت که انسان اصالتاً روح است که در سیر نزول از عالم عقل به مثال و به عالم ماده رسیده است و چون جسم مادی سایه سایه حقیقت انسان است، فضای مجازی سایهی سایهی سایهی حقیقت انسان است، افزود: شدت اتصال روح ما به کاراکتر مجازی ضعیفتر از اتصال جسم به روح است؛ لذا ارتباطات در این فضا، آن روح و عمق ارتباط انسانی اصیل را ندارد.
وی در ادامه به آسیبهای گسترش این ارتباطات در عصر پلتفرمی پرداخت و گفت: فناوری با خاصیت فرازمانی و فرامکانی، انسان را در اکناف عالم توسعه داده و باعث یک برونگرایی شده است.
حجتالاسلام سامان تأکید کرد: انسانی که برای انس و فرار از تنهایی از این پلتفرمها استفاده میکند، تنهاتر شده و این برونگرایی، برای فربه کردن نفس و منیت است که در مراتب پایین نفس واقع شده و به تزاحم منجر میشود، زیرا همه به دنبال منفعت خود هستند.
حجتالاسلام سامان فضای مجازی را در استعارهای، شهر مجازی خواند که ریشه در شهر مدرن دارد و بر گمنامی استوار است. وقتی انسانها همدیگر را نمیشناسند، ظرفیتهای درونی انسان برای همیاری، همجوشی و یاریگری فعال نمی شود و از دیگر سو عنصر شرم نیز تولید نمیشود و منشأ انواع آسیب میشود.
وی شهر و زیست مجازی را تابع شهر و زیست شهری مدرن دانسته و در تبیین مصادیق گمنامی و فردگرایی ابتدا بر حاکم بر شهر مدرن، به عوارضی چون تنهایی، عدم انس و الفت و روابط حبی و زوال اعتماد اشاره کرد و افزود این امر در انواع مشکلات تاثیر مستقیم میگذارد: از جمله ترافیک و آلودگی ناشی از جابهجاییهای ناشی از عدم تامین نیازها در محل زندگی در اثر عدم تعارف و ترابط، عدم تعادل و صعوبت جمع میان وظایف همسری، مادری و وظایف اجتماعی در فضای مدرن، پیدا نکردن مورد ازدواج در سایه از بین رفتن همسایگی و روابط خویشاوندی، مشکلات روحی در اثر عدم وجود ارتباطات حقیقی و اصیل، بیکاری، فروپاشی خانواده، مهاجرت راحتتر کسانی که از زمان و مکان کنده شده اند، سرای سالمندان، قطبی شدن جامعه و حاشیه نشینی.
وی پس از بیان آثار مستقیم تنهایی و دور شدن از زندگی جمعی و پیوندهای اصیل در شهر به بیان آثار مستقیم این خصیصه در فضای مجازی در امتداد زیست مدرن پرداخت.
نقد الگوی شبکهای و ارائه طرح دستیار زیست کالبدی
حجتالاسلام سامان با اشاره به پیامدهای روانی، گفت: سکوها با مشتعل کردن وهم و رویافروشی، انسان را به ناامیدی میکشانند.
وی پلتفرمها را مدل جدید بازاریابی و ویترین عرضه دانست که کارشان تولید اثر شبکهای و دلالی است، و نتیجه آن، کالا شدن همه چیز (علم، فضیلت، چهره) و حاکمیت رفتار مگسوار مصرفی است که در آن، پلتفرم به کاربر میگوید «چی بخور؟ چی ببین؟».
این پژوهشگر فضای مجازی با نقد الگوی ارتباطی شبکهای و بیان نقطه مزیت های الگوی انسانی ارتباطات در شش عنصر فرد، محتوا، ارتباط، زمان، مکان و فضا و بیان ضعف و ناکارآمدی الگوی شبکه ای؛ این نوع ارتباط را سست معرفی و تأکید کرد: در این الگو، عمق و جنس ارتباط فدای عدد اتصالات میشود و به تضعیف پیوندهای اصیل انسانی و در نتیجه ناکامی مادی و روحی انسان می انجامد.
وی با طرح این سؤال که آیا ۱۰۰ میلیون فالوور جای مادر یا همسایه را میگیرد؟، بر لزوم بازگشت به فضاهای اصیل تأکید کرد و افزود: پلتفرمها از زمان تقویمی و ریشههای تاریخ ما را کنده و ساعت ۳ شب را هم برای سود، زمان مصرف قرار میدهند.
حجتالاسلام سامان با بیان اینکه این نحوه از الگوی ارتباطی مناسب انسان نیست، تصریح کرد: لازم است پارادایم زیست تغییر کند و از منطق تولید شبکه برای سود به منطق تقویت ارتباطات و فضاهای اصیل تغییر مسیر دهیم.
وی تشریح کرد: پلتفرمها باید دستیار زیست کالبدی و در خدمت فضاهای اصیل باشد. فضاهای اصیل مانند خانه، مسجد، حسینیه و محله و بازارچه محلی و .. هستند که انسان را پر میکنند و پیوندهای عمیق اجتماعی مبتنی بر تعارف، ترحم و مواسات را شکل میدهند.
مدیر گروه مطالعات فضای مجازی برای اجرایی شدن این رویکرد، توجه سکوهای موجود به تاکید بر زمان طبیعی، زمان تقویمی، مکان و خرده فرهنگ ها و تاکید بر محله ها، تاکید بر ارتباطات اصیل، کمک به فضاهای اصیل را الزامی دانست و همچنین به ضرورت ایجاد سکوهای جدید برآمده از این ایده پرداخت.
وی در پایان تأکید کرد: حتی اگر اجتماعات مؤمنین در فضای مجازی مبتنی بر الگوی شبکهای شکل گیرد، عموماً مولد نیستند و به مصرفگرایی مذهبی منجر میشوند؛ زیرا زیست مجازی توان و کشش ایجاد ارتباطات عمیق و نقشآفرین را ندارد. لذا، تمام سیاستگذاریها، طراحیها و الگوریتمهای پلتفرمها باید با این منطق جدید تغییر یابد.