گارگاه آموزش گزارش راهبردی 22
/9/1396
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
انا اعطیناک الکوثر فصل لربک
وانحر ان شانئک هو الابتر
صدق الله العلی العظیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
سلام علیکم ورحمه الله
ما جلسه ای که خدمت عزیزان هستیم با عنوان بحث روش
تدوین گزارش راهبردی
تا اذان انشا الله مطالبی خدمتون ارائه کنیم یک
وقتی هم اگر باشد نکات و ملاحظات شما مطرح بشود احیانا این هم ما خدمتون خواهیم
بود مطالبی که انشاالله توی این بازه زمانی سعی می کنم خدمتون مطرح کنم یک مقدمه
است و یک تعاریفی است بعد وارد ارکان گزارش راهبردی میشویم شش پرسش مبانیی در باره
گزارش راهبردی که شاکله گزارش راهبردی می شود تشکیل می دهد در ادامه مطرح می کنیم
که از مخاطب شناسی و موضوع شناسی اهداف گزارش راهبردی روش یا عرض کنم کیفیت و چگونگی
تدوین گزارش راهبردی و موقعیت شناسی و مکانیزم ارائه گزارشات راهبردی
توی مقدمه من اصل بحث و مسئله را مطرح بکنم که با
هم به یک وفاقی برسیم در مورد گزارش راهبردی و اینکه گزارش راهبردی چه اهمیتی دارد
برای سیستم های علمی و اجرایی ما یک اصلی توی مدیریت سیستمی
یا بهتر بگم جی اس تی ژنرال سیستم تئوری نظری
سیستم نظری عمومی سیستم ها داریم تحت عنوان اکویی فاینالیتی یا همپایانی میگوییم
یک سیستم برای اینکه به هدفی برسد خیلی وقت ها راههای زیادی دارد همه راهها او را
به مقصد می رساند باید ببیند کدام راه راه مطلوبتری کوتاهتری مناسبتری است به
تعبیر بهتر همیشه یک راه دومی وجود دارد برای اینکه ما نگاه کنیم ببینیم هر
فعالیتی که داریم در هر سیستمی انجام می دهیم آیا بهتر از این میشود انجام بشود یا
نه؟ راه دومی که اگر بخواهیم این قاعده را روی موسسات پژوهشی کاربردی مثل همین
موسسه ای که الان درش حاضریت بعنوان پژوهشکده کاربردی در حوزه تبلیغ دین بیاییم
ببینیم برای انجام ماموریت هایش مثلا این موسسه پژوهشی قالبی که همیشه و بتبع سایر
موسسات پژوهشی پژوهشکده ها و پژوهشگاهایی که داریم در ان قالب ماموریتش را انجام
میداده طرح های پژوهشی بوده دیگه یعنی ما می رفتیم ما مثل سایرین پروپوزال می
نویسیم و مجری پیدا ار اف پی مینویسیم بعد در ار اف پی مجری و پروپوزال تدوین
تصویب پروزال اولیه یا اجمالی یا تصویب پروپوزال تفصیلی و بعد اجرای کار بحث سر این
است که راه بهتری نیست برای این موسساتی که عمدتا موسسات پژوهشی کاربردی اند یعنی
پژوهش های بنیادین هدف اینها نیست یا پژوهش های توسعه ای هدف اینها اینست پژوهش
های کاربردی ناظر به یک مسئله اجتماعی اینها دارند یک پژوهشی می کنند در جهت ان
مسئله به تعبیری از یک وضعیت موجود به یک وضعیت مطلوب به نظر می رسد راه دومی که برای
موسسات می شود پیشنهاد داد همین راه گزارشات راهبردی چرا برای اینکه طرح های
پژوهشی اینکه عرض می کنم با یک گپ و گفتی که با مسوولین نهادهای مختلف که عمدتا هم
تو حوزه پژوهش های دینی هستند من این آمار را می گویم میانگین حدودا چهار سال یک
طرح پژوهشی طول می کشد از زمانیکه ما تدوین می کنیم ان طرح نامه را و بررسی می شود
رفت و برگشتهایی که بین مجری و کارفرما هست تا نهایتا با ان موانعی که هست ان طرح
پژوهشی ایا به ثمر بنشیند یا باز توی مراحل اخر کار یا مراحل اصلاحی رها بشود که
این چهار سال مدت زمان زیادی است برای یک پژوهش کده مثلا مثل خود ما پژوهش کده
باقر العلوم که دغدغه پشتیبانی از دین دارد دغدغه پاسخگویی به مسائلی که در حوزه
تبلیغ دین است را دارد علاوه بر این بحث منابع مالی که معمولا برای طرح های پژوهشی
صرف میشود این منابع منابع هنگفتی است یعنی ما برای طرح پژوهشی بنسبت ممکن است
میلیونها تومان هم هزینه کنیم این دو تا محذوریت یعنی دغدغه هزینه ها و دغدغه زمان
یک مسائلی است که ما را می رساند به اینکه آیا راه بهتری پیش روی این موسسات هست
برای اینکه ان اهدافی که دارند از روش دیگری استفاده کنند یا نه؟ معمولا این زمان
بر بودن این نکته را هم بگم باعث شده مدیران این مملکت که متمولیان حوزه فرهنگ و
عرض کنم که دین هستند اصلا قید تکیه بر پژوهش جهت پشتیبانی از تصمیماتشان بزنن بگن
اقا ما هر وقت خواستیم منطقی عقلایی یک تصمیم بگیریم برای یک مسئله فرهنگی اجتماعی
گفتیم به یک پژوهشکده ای یک سفارشی بدیم دو سه سال چهار سال ما را سر اخرم مثلا
دیگه ان موقعیتی که بودیم سالبه بانتفاء موضوع شد یعنی مسئله اصلا از بین رفت لذا
اصلا زده می شوند نمی ایند یعنی این باعث میشود که می گفت لا تری الجاهل الا مفرطا
او مفرطا دیگه اصلا سراغ عقلایی تصمیم گرفتن یا به تعبیر دقیقتر تصمیم گیری مبتنی
بر اطلاعات قید این را می زنند میگن اقا ما با همین تجارب خودمان که عمدتا هم
تجارب نیست بلکه ذهنیت های خودمان می ایند تصمیم می گیرند در مورد مسائل
استراتژیکی که داره توی حوزه فرهنگ و دین می گذره که این خیلی خطرناک است و یک قدر
زیادی از این شرایطی که ما امروز درگیرش هستیم این است یعنی نظام پژوهشی ما تکیه
اش به حوزه طرحهای پژوهشی است که این طرح های پژوهشی با این ساز و کارهای که الان
داره تعریف می شود اصلا اینها نمی تواند پشتیبانی کند از این تصمیم گیری فلذا
میبینیم تصمیماتی که گرفته می شود اصلا تکیه بر اطلاعات و مطالعات اینجوری ندارد
از این دهه میان باز گزارشات راهبردی به ما کمک می کند هم بلحاظ هزینه و هم بلحاظ
زمان ما بتوانیم صرفه جویی جدی داشته باشیم یعنی شما فرض کنید ممکن است یک گزارش
راهبردی یک طرح پژوهشی اگر با بیست میلیون انجام میشه ما می توانیم طرح پژوهشی را
به مراتب مثلا بشکنیمش در قالب سه یا چهار تا گزارش راهبردی ان هزینه را جهت
مدیریت پژوهش ارزون کنن و در بازه های زمانی اگر قرار است بازه زمانی چهار ساله
نمی دانم این بازه جواب بده ما تو ان گزارش راهبردی را بتوانیم سه ماه شش ماه بسته
به ان باز گسترده موضوعی گزارش ارائه بدیم به مراجع موثر این مقدمه ای بود در مورد
اینکه اصلا چرا ما این قالب را مطرح می کنیم.
گزارش راهبردی به بیان ساده اگر بخواهیم تعریفش
کنیم تحلیل راهبردی درباره موضوعی است که در تعاملات و مناسبات محیطی یک سیستم
فرهنگی به هر دلیلی اهمیت پیدا کرده است این تعریف تعریفی است که درست است ساده
است ولی کاملا مبنای علمی دارد یعنی در مطالعات استراتژیک ما اساسا واژه استراتژیک
را کجا بکار می بریم وقتی داریم ناظر بر یک مقوله محیطی اظهار نظر می کنیم حرف یا
در مورد یک مسئله درونی حتی حرف می زنیم این مسئله درونی به جهت اینکه اهمیت محیطی
دارد برایمان در تعاملات سیستم با محیطش اثر گزار است این مسئله برای ما اولویت
استراتژیک پیدا کرده است لذا گزارش ما در قالب حتی ان مسئله درونی هم از این جهت می
تواند گزارش راهبردی اطلاق شود
ما توی کشورمان می دانیم معنای راهبرد من به بعضی
از دوستانی که قبلا با هم نشستیم گفتم این جز مبانی خیلی مظلوم است واژه راهبرد
بعضی وقتها به معنای واژه عرض کنم که گزارش راهبردی به معنای گزارش جامع به معنای
گزارش کلان گزارش بلند مدت یعنی این سه تا معنا بکار می رود یا به گزارش خیلی مهم
خیلی ضروری می گیم این گزارش راهبردی خیلی گزارش مهم است یعنی این تعاریف تعاریف
غیر فنی است گزارش راهبردی تعریف دقیقش این است ناظر به تعامل سیستم با محیطش است یعنی
فرض کنید شما توی همین پژوهشکده باقر العلوم در یک گروهی کار می کنید گزارش
راهبردی می خواهید بنویسید راجع به یک مسئله محیطی که مثلا ما گروه مان گروه تبلیغ
و ارتباطات دینی است یک مسئله خاصی از حوزه مخاطب خاص ماست مثلا فرض کنید که
مبلغان زن اند این یا مجالس خانگی زنان است برای ما اولویت پیدا می کند چرا اولویت
پیدا می کند اینجا عرض کنم به هر دلیلی حالا ان دلیل می تواند چه باشد این دلیل
این باشد ان داره انحراف در تبلیغ دین ایجاد می کند هر دلیلی من میایم در ضمن ان
مسئله یک گزارش راهبردی می نویسم اما این واژه راهبرد من توی تعاریفم از مقدمه
بگذریم بیایم سراغ تعاریف عرض کردم جزء واژه های است که اتفاق نظر در موردش توی
کشور ما نیست ولی در ادبیات علمی دانش ما بحث های مفصلی شده است ما پنج تعریف را
از دیدگاه اقای مینس بگ در مورد راهبرد داریم که راهبرد به عنوان پلن یا برنامه
یعنی وقتی می گوییم استراتژی پلن یعنی بر فعالیت آگاهانه ای که بر مقابله بر وضعیت
یا رخدادی خاص در اینده یا به ما کمک می کند گزارش راهبردی می تواند گزارشی باشد که
دارد برای ما یک پلن ترسیم می کند خوب دقت کنید این تعاریف را تو چهار چوب گزارش
راهبردی میبینیم یعنی اوج پلن می شود همین تحلیل اس دبلیو تی که بعضی از دوستان اشنا
هستن ما محیط درون خودمان را با چهار چوب قوت و ضعف و محیط بیرون را با چهارچوب فرصت
و تهدید در قبال ان مسئله می بینیم و نهایتا توی گزارش راهبردی پلن یا برنامه ها
یا طرحهایی جهت خروج از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب می بینیم این می شود یک
معنای از راهبرد که عمدتا انهایی هم که به معنای عملی گزارش راهبردی توی کشور بکار
می برند خیلی تکیه شان به این معنای اول شاید بگم نود درصد منظورشان همین تعریف
است ولی ما چهار تعریف دیگر هم داریم یعنی می توانیم گزارش راهبردی بنویسیم ولی
توش پلن ندهیم تحلیل اس دبلیو تی یا سوات انجام ندهیم الزام نداریم.
دومین تعریف از استراتژی استراتژی به معنای عرض
کنم که پلوی به معنای یک حالا مانور فریب کارانه در مقابل دشمنان که توی این
ادبیات ما خیلی وقتها با منطق قدرت سعی می کنیم تحلیل کنیم جریانات مختلفی که در قبال
ان مسائل اجتماعی فرهنگی است و نهایتا گزارش راهبردی خیلی نزدیک می شود به
گزارشهایی که در قالب جریان شناسی های سیاسی نوشته می شود یعنی ما توی گزارش
راهبردی جریانات سیاسی مختلف راتحلیل می کنیم منافعش را می بینیم تاثیر گذاری و
مکانیزم های تاثیر گذاریشان بر ان مسئله محیطی بررسی می کنیم این چهار چوب را می
گوییم گزارش راهبردی بعنوان یک تحلیل سیاسی تعریفی که میکند ازش می گوید پولی به
معنای فریب مکر.
گزارش سوم قالب گزارش راهبردی نزدیک می شود به
پترن الگو یعنی ما توی گزارش راهبردی نه پلن می دهیم نه تحلیل سیاسی می کنیم بلکه
تجارب اندوخته شده استراتژیک توی ان حوزه را می یایم چه کارش می کنیم میاییم طبقه
بندی می کنیم در قالب عرض کنم یک دانش استراتژیک به ان مخاطبمان عرضه میکنیم یعنی
کاری انجام شده است این کار کاری بخردانه بوده است در یک حوزه ای توسط یک جریانی
نهادی این کار را ما می اییم نظامند در قالب یک پترن در گزارش راهبردیمان عرضه می
کنیم
پنجم استراتژی بعنوان جایگاه است گزارش راهبردی
اگر از این مبنا به استراتژی نگاه کند می پردازد به اینکه موقعیت شما را در محیط و
قلمرویی که قرار دارید نسبت به رقبا دشمنان تنظیم کند این گزارشات راهبردی گزارشات
راهبردی است که توی عرصه نظامی خیلی وقتها استفاده می شود یعنی این سنخ گزارشات را
ما زمانی می نویسیم که در یک داریم توی چهار چوب عرض کنم تهاجمی یک میدان جنگ این
جنگ می تواند جنگ فرهنگی باشد یک دیگری است یک دشمنی است به ما حمله می کند ما
گزارش راهبردی می نویسیم نسبت به تحلیل استراتژیهای او منابع او ظرفیتهای او و
داشته و منابع خودمان و نهایتا ان گزارش راهبردی به ما می گوید تو موقعیتت چه باشد
تنظیم منابعت چه باشد تا بتوانی به هر حال ان جایگاه مطلوب را در میدان نبرد بدست
بیاوری و منفعت و مصلحتی که مد نظرت است لحاظ بشود بعد گزارش راهبردی به عنوان
نگرش که شما ایده خودتان را یا ایده برخی صاحب نظران را سعی می کنی در یک گزارش
راهبردی مطرح کنی در قبال یک موضوع یک مسئله که به تعبیر مینس بگ حالا مکتبی که
متناظر با این استراتژی می گوید مکتب کار افرینی یعنی توی گزارش راهبردی اینجا
ظرفیت ایده پردازی خیلی برجسته است یعنی گزارش راهبردی نزدیک می شود به گزارش های
ایده پردازانه می بینی برای ما ایده پردازی می کنه که در قبال این مسئله که چطور
می توان مسئله را از ابعاد دیگری دید و چه راه حل های عرض کنم بدیعی می توان توی
این مسئله ارائه داد که اصلا و تا به الان هیچ کس ممکن توی این حوزه نیاندیشیده هیچ
ایده ای به این شکل مطرح نشده است اقای مینس بگ ده تا مکتب متناظر با این تعاریف
از استراتژیک میده که من ازش عبور می کنم.
اما نمی دانم این مشخص هست ارکان گزارش راهبردی ما
اگر بخواهیم یک خورده از کلیات بگذریم و قویتر بپردازیم به اینکه خوب حالا گزارش
راهبردی خواستیم بعنوان بدیل طرح پژوهشی تعریف کنیم و ان را انجام بدهیم برای
اینکه حمایت کنیم از یک تصمیم استراتژیکی که داره گرفته می شود ارکانش چیست؟
اینجا ما شش رکن ذکر کردیم که هر کدام از این
ارکان را با هم باید بررسی کنیم.
رکن اول
که مهمترین رکن در هر گزارش راهبردی است محیط بینی
است یک گزارش راهبردی
باید
کاملا مبتنی بر مطالعات محیط شکل بگیرد اگر این رکن وجود نداشته باشد اصلا واژه
راهبرد عرض کردم ان خمیر مایه اصلیش بحث محیط بود دیگه یعنی هر حرفی که می زنیم در
قبال محیط و بعد محیطی باید باشد نسبتی داشته باشد بنابراین در گزارشات راهبردی
باید مطالعات محیطی متقنی پشتوانه باشد برای گزارشات راهبردی.
دومین
رکن
بحث این
بحث بحث مهمی است حالا چقدر می توانیم ازش استفاده کنیم بحث علیحده است اینده پژوهی
است یعنی ما در گزارش راهبردی اگر ما بتوانیم اینده پژوهی کنیم کاری بسیار بسیار
مهمی انجام داده ایم
سومین
رکن
تمرکز و تعمیق است
چهارمین
رکن
رعایت اصل
پارپتو است
پنجمین
رکن
رویکردی
سیستمی داشتن در تدوین گزارش راهبردی است
ششمین
رکن
عینیت
گرایی است
این شش رکن را توضیح می دهیم
رکن اول محیط بینی است
اگر می خواهیم برای یک گزارش راهبردی انجام تدوین
کنیم اولین رکن این است که محیط را ببینیم محیط را ببینیم یعنی چی را ببینیم محیط
یک واژه کلی است من برای دوستانی که به هر حال با این ادبیات کمتر اشنا هستند یک
خورده بحث را باز کنم ببینید ما توی تفکر سیستمی می گوییم هر سیستمی اعم از سیستم اقتصادی
فرهنگی اجتماعی سیاسی در یک محیطی قرار داره که از ان محیط ورودی می گیرد و به ان
محیط خروجی هایش را پس می دهد شما بعنوان یک نهاد می خواهد یک نهاد پژوهشی باشد
نهاد اجرایی باشد محیط را باید همیشه توی تصمیم گیری ها و فعالیت هایی که دارید
تحلیلش کنی حالا ما داریم بحث را ناظر به محیط نهاد پژوهشی است می گوییم یک نهادی
که می خواهد یا یک پژوهشگری که می خواهد ورودی بنویسد برای یک جایی این اولین گامی
که باید بکنه اینکه که محیط ان سیستم را بشناسه مثلا من در پژوهشکده باقر العلوم
دارم در عرصه تبلیغ دین فعالیت می کنیم محیط من محیط نزدیک من میگوییم شبکه شبکه
فعالان میان سازمانی اینها کی هستند توی گام اول اینها را تحلیل می کنم مثلا توی
پژوهشکده باقر العلوم توی این سطح بخواهد محیطش را ببیند باید کیا را بیاد ببینه
باید بیاد معاونت تبلیغ حوزه را ببیند باید معاونت تبلیغ دفتر تبلیغات را ببیند
اوقاف ببیند نهاد های تبلیغی مختلفی که توی عرصه تبلیغ با ما کار می کنند خود
سازمان تبلیغات بعنوان اینکه یک نهادی که ما در دل او تعریف شده ایم باید اینها
تحلیل بشود لذا من ان مسئله ای را که دارم تحلیل می کنم اگر مسئله می خواهد خوب
پردازش بشود اول باید ببینم توی این محیط در قبال ان مسئله چه می گذرد یعنی این
نهادها در قالب ان مسئله چه موضعی دارند فقط بحث نهاد هم نیست ممکن است بعضی ها
فرم حقیقی داشته باشند مراجعی باشند که در قبال ان مسئله موضع دارند بنابراین توی
تحلیل محیط نزدیک هم باید ان ذی نفعان خاصی که در قبال ان مسئله دخیل اند در گام
اول تحلیل شوند
دومین عرض کنم سطح محیط محیط عمومی است ما محیط
عمومی را در قالب محیطهای فناورانه اجتماعی اقتصادی محیط زیست و سیاسی تحلیل
میکنیم می گوییم شما اگر می خواهی گزارش راهبردی تدوین کنی در قبال مسئله مثلا فرض
کنم همین مسئله که مثال زدم مثلا یک فرقه انحرافی بحث وهابیت بحث احمد الحسن دارید
تحلیل می کنید اولین بحث توی محیط نزدیکت بود محیط نزدیکت چی بود؟ محیط نزدیک این
بود فرقه می خواهیم یک گزارش راهبردی بنویسم این در حوزه محیط نزدیک من چه کار
داره می کنه توی حوزه کیا به اون پیوسته اند چه جریاناتی توی حوزه دارند با این
مقابله می کنند چه نهادهایی دارند باهاش مقابله می کنند این یک سطح
سطح دوم که باز توی سطح محیط بینی یک خورده بحث میارم
بالاتر میایم تحلیل به تعبیر ما اس تیب وی یا استیب انجام می دهم یا پنجگانه یا
ششگانه از محیط یعنی چه؟ یعنی میایم می گوییم در قبال این پدیده مثلا احمد الحسن
یا مسئله محیطی که من انتخاب کردم در قبالش گزارش راهبردی بنویسم محیط اقتصادی
اولا بحث های اقتصادی این جریان چی است ؟ منابع اقتصادیش چیست؟ و این جریان چطور
از این جریان اقتصادی و محیط اقتصادی بعنوان یک فرصت برای خودش استفاده می کند
مثلا حالا احمد الحسن یا جریان وهابیت چطور از شرایط اقتصادی مثلا مناطق مرز نشین
ما استفاده می کند برای ترویج وهابیت این توی کجا می اید عینک محیط اقتصادی توی
تحلیل محیطی درجه دو در بحث اکانمیک اقتصادی می اید جاهایی که بیکاری هست اصلا خود
داعش وقتی می خواهم داعش را تحلیل کنم داعش کجا ها شکل گرفته یکی از بحث هایش
تحلیل اقتصادی دیگه هست این محیط اقتصادی را تحلیل کنم جایی شگل گرفته که مثلا
اینها نان ندارند بخورند می رن از سودان جذب می کنند و اینها را شستشوی مغزی هم می
دهند وارد می کنند مثلا جنگ
عوامل فرهنگی و محیط فرهنگی این پدیده چیست توی چه
محیط فرهنگی زمینه رشد این پدیده که عرض کردم هر کدام از این فرق یعنی خوب مثلا
توی محیط فرهنگی عرض کنم ان فرق مختلف اهل سنت کدام یکی از اینها خوب تو جریانات
شافعی کمتر مجال هست برای این جور بحث ها تا جریانات عرض کنم حنبلی خوب توی حنبلی
ها با توجه به ان موانع فقهی شان سنخیت بیشتری داره برای پذیرش این حرف ها نگاه و
نگاه سلفی گری زمینه بیشتری داره اینها توی عوامل فرهنگی و محیط فرهنگی ان پدیده
من این جور متغیر ها را برجسته می کنم
عوامل فناورانه توی برخی از مسائل جنبه های
فناورانه و محیط فناورانه برای ما برجسته می شود یعنی می بینیم تغییر توی یک محیط
فناورانه یکباره تاثیر چشمگیری بر یک مسئله فرهنگی که موضوع گزارش ما هست داره می
گذره و ما نمی توانیم غفلت کنیم از ان پدیده مثلا فرض کنید سبک زندگی زنان الگوی
تعامل والدین با فرزندان این مسئله من است این حوزه فناوری و این شبکه های اجتماعی
اصلا اینجا باید به نحو خاص برجسته بشود محیط فناوری اینجا یک متغیر تعیین کننده
است وزنش خیلی بالاست من نمی توانم غفلت بکنم
چهارم محیط سیاسی است
بسیار بسیار مهم است یعنی در چه فضای سیاسی یک
جریان یک پدیده فرهنگی به یک سمت و سوی خاصی می رود چطور تحت تاثیر جریانات قدرت و
سیاست قرار می گیرد همین فرقی که عرض کردم همین جریاناتی که عرض کردم طبعا توی
برخی فضاهای سیاسی با برخی از مسئولین استانی ممکن است با برخی از این اقدامات
تشدید بشود یا مقابله باهاشون بشود یعنی فضاهای چه سطح کلان کشور چه در سطح ان
منطقه ای که داری ان مسئله را تحلیل می کنی برای ما تو گزارش راهبردی خوب تحلیل
بشود
و نهایتا بحث عوامل زیست محیطی است
عوامل زیست محیطی امروز توی گزارشات راهبردی خوب
موضوعیت پیدا کرده مخصوصا با توجه به اگر من مثال عینی بزنم مثلا بحران ابی که ما
داریم این مسائل مسائلی است که روی مسائل اجتماعی و فرهنگی قطعا اثر می گذارد همین
بحران ریزگردها شما حالا خواهم گفت بحث اینده پژوهی را اگر ضمیمه کنید می توانید
بگویید در ده سال اینده آیا ما واقعا عرض کنم که در خوزستان همین سبک را داریم
اصلا خوزستانی هست به این معنایی که ساکن باشه کسی درش یعنی با این بحرانی که ما
داریم در مورد این ریزگرد ها من یک از این دستگاه ها یک مدیر خیلی موفقی هم داشتیم
توی این دفتر تبلیغات اخیرا مدیر بخاطر بیماری فرزندش انصراف داد گفت من نمی توانم
بمونم از خوزستان با اینکه بومی انجا بود مهاجرت کرد به قم یعنی می خواهم بگم این
پدیده پدیده جدی است من دیدم بعضی از افراد که تمکن مالی هم دارند یک بنده خدایی
بود کارمند بود هنوز بازنشست نشده بود مال وزارت نفت امده بود تو قم خانه می خرید
دنبال خانه توی قم می گشت می خواهم که بعد از بازنشست می خواهم بگم یک پدیده ای
است که خوب این پدیده تبعات خاصی روی مسئله فرهنگی ما داره می گذاره مسئله محیط
زیست یک مسئله تشریفاتی بقولی دست دوم نیست چه ابعاد فرهنگی سیاسی جدیی داره فلذا
ما توی برخی از گزارشهای راهبردی همین مقوله را باید بجد تحلیلش کنیم.
خوب سطح سوم محیط
ما دو سطح را گفتیم سطح سوم می شود محیط بین الملل
یعنی تلاقی حالا این استیپ که عرض کردم توی بین کشورها تلاقی همه اینها با همدیگر
حالا هژمانی غالب در این استیپ می توانیم بگوییم ان چیزی است که داره از جهان غرب
به ما تحمیل می شود یعنی ان جریان غالب توی همه این حوزه های فرهنگی اقتصادی
اجتماعی سیاسی برای ما موضوعیت دارد یعنی این را ببینیم چه فرصت هایی و چه
تهدیدهایی توی محیط بین الملل نزدیکمان که می شود منطقه چه شرایطی در قبال ان
پدیده عرض می کنم ان پدیده ما سر نخ ماست در قبال ان پدیده چه فرصتهایی ایجاد می
شود و چه تهدیداتی در محیط فراروی ما ایجاد می شود اگر گزارش راهبردی بخواهد این
را نبیند نکته می خواهم خیلی عینی و الزامی حرف بزنم خطرناک است خطرناک میشود می
دانید چه خطری دارد یعنی سطح تحلیلش سطح تحلیل فقط داخل کشور باشد یک نکته مثال
عینی برایتان بزند اشکار شید ما در قبال تصوف موضعمان چیست ؟ معلوم است منفی است
همایش داریم می گذاریم در حالیکه شما تو همین نمی خواهم محیط را خیلی بزرگ کنم
ببرم توی افریقا می دانید تو افریقا همزبان ترین جریان ها با ما دوستانمان هستند
می گویند همزبانترین افراد با ما همین فرقه های تصوف در اهل سنت است تو خود سوریه
ای که هستیم سوریه یک نظام لائیکی دارد و مردمانش مردمان متدینی نیستند ما فکر
نکنیم توی سوریه حالا رفقایمان رفتند ما با یک مردم اکثریت مردم انطور پایبندی اگر
ما انهایی که جنبه دینی دارند ان نگاه های باطنی گرایی و راههای تصوف ورود پیدا می
کنند با ما می نشینن حرف می زنند شما سپاه قدس را انجا دارید می خواهی یک استراتژی
بدی بعد از این سمت الان چیزی برای کسی مخفی نمی مانه یک همایشی اینجا میزاری
نشستی میزاری در این ما اقا جان تو سطح تحلیل محیطت رو بزرگ کن یعنی ببینم الان تو
این شرایط فعلی انجا برای شما عرض کنم اصلا موضوعیت ندارده یعنی شما نباید بری به
این سمت بلکه باید از این حمایت کنی یا اگر حمایت نمی کنی نکن بهش چیزی نگو در
قبالش ساکت باش یعنی خودمان داریم وقتی سطح تحلیلت می شود محیط نزدیکت بعضی وقتها
شما باید بشناسی بعضی وقت ها از ابزار هایی که در داخل اینها برایت تهدید اند ولی
در خارج علیه همدیگر از اینها بتوانی استفاده کنی یک گزارش راهبردی قدر یک محیط
بینی گسترده داشته باشد از این ابزارها استفاده می کند احمد الحسن را شما حالا
بعضی چیز ها را ضبط می کنند نمی شود گفت با یک جریان دیگری بیا که با ان جریان توی
قم مخالفیم ولی توی انجا اگر از این ابزار استفاده کن علیه خنثی کردن این توی ان
سطح قبول یعنی می خواهم بگم این وقتی سطح تحلیل عرض می کنم می بری بزرگش می کنی یک
دفعه می بینی اصلا خیلی استراتژی هایی که تو سطح داخل اصلا نمی توانی فی حد نفسه توی
همین محیط قم ازش حرف بزنی وقتی انجا می ره می بینی باید این اینرا ببینم الان
مقوله بسیار مهم است سطوحی که ما تحلیل می کنیم برای تدوین گزارش راهبردیمان
اما نکته بعدی این است که رکن بعدی این است که:
بحث اینده پژوهی
من در
مورد اینده پژوهی بگم اینده پژوهی خیلی دشوار است حقیقتا دشوار است ولی اگر
بتوانیم ما از ظرفیت اینده پژوهی تلفیقیش کنیم با این بحث ها یعنی این بحث های که
الان در مورد محیط گفتم همه اینها را نه در وضعیت موجود بلکه با یک نگاه به این که
حالا چه اتفاقی خواهد افتاد دو سال دیگه پنج سال دیگه توی ان چهار چوب گزارش
راهبردیمان یک افق هایی را باز می کنه به اینده ارزش گزارش راهبردی میرود بالا شاید
نشود به این بعد رکن گفت چون خیلی وقتها دشوار است واقعا ما با این محیط متغیری
همراهیم پیچیده است سخته دشواره است اینده پژوهی بکنیم بگوییم واقعا چه اتفاقی
منتهی البته اینده پژوهی انواعی دارد اینده پژوهی توصیفی داریم اکتشافی داریم
هنجاری داریم اینده پژوهای هنجاری اگر توی گزارش راهبردی باشه می تواند برای ما انجام
بدهد برای ما خلق می کند اینده را ان گزارش راهبردی می گوید این اینده را من برایت
می سازم و این اینده را با این شیوه می توانی محققش کنی این باز ارزش کاملا مضاعفی
پیدا می کند
اما اصل بعد مان رویکردی سیستمی بود
رویکردی سیستمی در مقابل رویکرد جزئی نگر و کلان
نگر یعنی گزارش راهبردی خیلی وقتها این نگاه سیستمیش به ما بشدت کمک می کند ما
قرار نیست کلی گویی کنیم تو گزارش راهبردی قرار هم نیست یک موضوعی را فارق از
نسبتش با سایر مسائل ببینیم یعنی موضوع را می ببنیم در نسبت با سایر مسائل به این
نسبت می گوییم رویکرد سیستمی یعنی هم جزء را دیدیم هم نسبت جز با کل سیستم را
دیدیم
و گزارش راهبردی ویژگی دیگه ای که رکن دیگری که
دارد این است که:
گزارش راهبردی مخصوصا هم تو بعد موضوع شناسی هم اگر
گزارش گزارش تجویزی هست توی بعد راه حل هایی که به ما پیشنهاد میدهد ان اصل 8020
پاربتو را رعایت می کنه اشنایی دارید قانون 8020 می گوید که همواره بیست در صد
مسائل هشتاد در صد نقش را در شکست یا موفقیت دارد توی گزارش راهبردی تاکید می شود
قرار نیست که همه مسائل در یک سطح گفته بشود ما مسائل استراتژیک می گوییم و برجسته
می کنیم و رویش تمرکز می کنیم گزارش راهبردی که این مسائل استراتژیک را ما همیشه
میگوییم که بیشتر از انگشتان یک دست نیست یعنی اینکه ان فرمایش امیر المومنین علیه
السلام که :(اذا اذدحم الجواب خفی الصواب) یعنی وقتی مطالب زیاد شد ان اصلی ها
غفلت می شود از انها لذا تو گزارش راهبردی تمرکز روی مطالب اصولی هست که تغییرات
استراتژیک را رقم می زند ما به این مطالب اصولی می گوییم( سی بی اس اف ) تو
مطالعات راهبردی ( کریتیکال سکسس فاکتور ها ) عوامل حیاتی موفقیت در گزارش راهبردی
لحاظ می شود
اصل اخر هم اصل عینیت گرایی است
گزارش راهبردی تا جایی که می تواند و می تواند و
می تواند سه بار تاکید می کنم مبتنی بر امار اطلاعات باشد یک مشکلی که تو کشور ما
داریم اینکه خلا اماری اطلاعیمان را می خواهیم از چه طریق پر کنیم؟ از طریق نشست
جلسات جلسه با هم می گیریم ذهنیت خودمان را می نویسیم می گویم خوب حالا وضعیت فرض
کنید جامعه در این مسئله این طور شد خوب شما این تعداد اذهان مختلف که معیار نیست
برای اینکه این ما را به عینیت می رساند و تمرکز که این تمرکز به معنای این است که
گزارش راهبردی کاملا ممحض در یک موضوع خاص باید نگارش بشود گزارش راهبردی با قلمرو
وصفی اصلا معنا ندارد برای اینکه شما در قبال ان موضوع نمی توانید این کارهایی که
بنده عرض کردم انجام بدی تا می توانی موضوعت را خرد کنی بر روی موضوع تمرکز کنی تا
بتوانی این تحلیل را انجام بدهی خوب اینها ارکانش بود حالا بخش دوم بحث ما این
پرسش های کلیدی است که گزارش کاربردی باید بر مبنای ان صورت بندی بشود شش تا
سوال
این ارکانی که گفتید در مورد راهبرد به هر کدام از
مطلب ها صدق می کند
جواب
ارکانی که عرض کردم در مورد گزارش راهبردی کم و
زیاد دارد مثلا نگاه بحث اینده پژوهی در راهبرد بعنوان الگو یا پترن اصلا نیست
برای اینکه ما انجا پسینی می بینیم پیشینی نمی بینیم یعنی پس از اقدام هوشمندانه
به پترن می رسیم
سوال
شما الان نگاهی که در مورد راهبرد انتخاب کردید چه
بود؟
جواب
این یک معنای ترکیبی است یعنی همان تعریفی که مینس
بگ دارد عاقبت ما می توانیم ترکیبی از اینها بگیریم به معنای ترکیب و ان معنایی که
عرض کردم دانش مطالعاتی که به ما کمک می کنند تعامل با محیط سیستم را تنظیمش کنیم
اما شش پرسش کلیدی که در گزارش راهبردی باید لحاظ
بشود
اولین پرسشش این است که من گزارش راهبردی را برای
کی دارم تنظیم می کنم ؟ یعنی مخاطب این گزارش راهبردی کیست؟
دومین پرسش مسئله ما و مسئله او چیست؟ موضوع شناسی
بحث بسیار مهمی است چون بعضی وقتها موضوعی که نزد من هست مسئله ای که نزد من هست
اصلا او این مسئله را ندارد یا طوری دیگه ای تفسیر می کند فلذا این توی گزارش
راهبردی باید دقت شود
سومین پرسش چرایی تدوین گزارش و ما دنبال چه هدفی
هستیم؟ گزارش راهبردی می خواهد چه اتفاقی را رقم بزند
چهارمین پرسش و چگونگی تدوین
پنجمین پرسش موقعیت شناسی و زمان شناسی
ششمین پرسش مکانیزم ارئه است
ما تا انتهاء نشست این شش پرسش خیلی مهم و فنی هست
را خدمت شما بحث خواهیم کرد.
اولین پرسش مخاطب شناسی گزارش راهبردی یک وقت من در
گزارش راهبردی مخاطبم توده مردم اند یعنی مخاطب عمومی که حالا تو ابزار هم خواهم
گفت ابزارش هم تلویزیون بیست و سی قراره یک گزارشی درباره این موضوع پخش کنه مورد
نازنین زاغری و اینکه چه کرده این گزارش راهبردی است برای نظام توی ان مقوله خوب این
یک استانداردی دارد استاندارد خاصی داره که برای توده مردم حالا اقناعی می خواهم
کار کنم یا اغوایی یا برهانی خودش یک بحث علیحده است یعنی به چه شیوه ای به توده
مردم که خیلی وقتها تو توده مردم اصلا دنبال برهان نمی رویم یعنی دنبال اقناع و
تاثیر گذاری هستیم روی احساسات و عواطف را تحریک نهایتا خلاصه پذیرش این چنینی
مسئله توسط مخاطبمان برای تغییر رفتارم است برای اینکه او نگرشش تغییر پیدا کنه و
نهایتا یک اقدامی که مد نظرمان است یا انجام بدهد یا انجام ندهد این می شود
هدف.دومین طیف نخبگان اند ما گزارش راهبردی اگر دارم تنظیم می کنم برای نخبگان این
گزارش راهبردی قالبش خیلی باید متفاوت باشد در مخاطب نسبت به مخاطب توده حالا این
نخبگان می توان نخبگان دینی نخبگان سیاسی نخبگان علمی یعنی چه طبقه ای از نخبگان باز
هر طبقه کدام از اینها؟ زبان خاص خودشان
سومین نوع از مخاطب
که خیلی از وقتها برای ما موضوعیت دارد این است که
من گزارش راهبردی می نویسم برای مدیران تصمیم گیرندگان عالی مملکت که در این موقع
اگر من می خواهم گزارش بنویسم باید تحلیل کنم به جهت شخصیت شناسی مدیر چون گزارش
راهبردی من هدف چیست؟ که یک تاثیری روی مدیر بگذارد و یک تاثیری روی تصمیم گیریش
مدیر بلحاظ شخصیتی انسانی ترسویی است یا انسان ریسک پذیری است انسان درونگرایی است
یا برون گرا انسانی است که احساسی تصمیم می گیرد و عمل می کند و بعد من احساسات او
را تحریک کنم و عواطف او را تحریک کنم در یک گزارش تا او وادشته بشود به یک عمل و
اقدام یا نه یک ادمی فقط و فقط بر مبنای برهان واطلاعات و امار دقیق برایش گزارش
بدهم مدیر این چهارچوب شخصیتشناسی نظریه که به ما کمک می کنه نظریه تحلیل مراوده
ای است نظریه تحلیل مراوده ای چی میگوید؟ می گوید تو روانشناسی گفته می شود می
گوید شما توی هر ارتباطی هم شما هم ان مخاطبت سه تا من دارید سه تا بقولی اگو
دارید این اگو یک وقت من کودکی است من عرض کنم بزرگسالی من والدینی است این را هم
شما دارید هم مخاطبتون شما باید مدیر را بشناسید و بدانید که مدیر اولا از چه منی
باید تحریک میشود چه منی از مدیر مخاطب چه منی از من قرار بگیرد تا این تاثیر را
تو گزارش راهبردی من بر او بگذارم لحن گزارشی که مدیر را نخواسته در قالب یک من
والدینی (پرنت اگو) قرار می دهد یعنی اقا تو بعنوان پدر این سیستم بعنوان بزرگ این
سیستم تو بعنوان عاقل این سیستم من کودکی که به معنای اینکه معمولا در قالب طنز و
فکاهی ما می گوییم وقتی من کودکی بین دو نفر قرار داده می شود یک خاطره ای میگه
اره اینجوری بود قدیم اینجا وقتی وارد این گفتمان می شود متن گزارش یعنی داره من
کودکی شما را هدف می گیره اینرا باید بشناسید شما یعنی کسی که می خواهد گزارش
راهبردی بنویسید مخاطبش ان مدیر است باید بداند این مدیر از چه منی خطاب قرار بدهد
سوال
چرا در مورد مدیر بنویسیم گزارش راهبردی ؟
جواب
باید بشناسید صرف حالا خواهم گفت صرف یک گزارش
نیست که شما دارید می نویسی برای تاثیر گذاری عرض کردم هدفت این است که برسونی یک
تصمیمی که داره گرفته می شود این به ان تصمیم استراتژیک این گزارش موثر واقع بشود
و لذا ان کسی که مخاطب شماست یک مدیر است می خواهد بخواند این را من چطور باید در
قالب گزارش کجا را هدف قرار بگیرم چه بعدی را تا این تحت تاثیر قرار بگیرد و ان
گزارش را مبنای عمل خودش قرار بدهد می گن مشکلاتی که ما داریم حالا بعضی از دوستان
هم هستند خیلی از مراکز پژوهشی ما مثل مرکز پژوهش مجلس ما گزارش راهبردی ممکن است
تدوین کند ولی اصلا دیده نشود چرا دیده نشود برای اینکه این را نمی بیند یعنی ان
نماینده مجلسی افرادی عرض کنم هدف ما هستند در این گزارش راهبردی باید تحلیل شخصیت
بشوند من ببینم خلاصه با چه بیانی چه با تیپ های مختلف در قبال یک موضوع سه چهار
تا تیپ گزارش راهبردی بنویسیم بگیم افراد متفاوت گزارش بدیم که اینها را واقعا
برسونیم به اینکه تصمیم تصمیمی که بخردانه است از نظر راهبردی ان گرفته بشود
اما گام دوم بعد از مخاطب شناسی در گزارش نویسی
راهبردی گام دوم موضوع شناسی است
سوال
ببخشید من سوم را فرمودید چه بود ؟
جواب
والدینی بله کودک بزرگ سال
موضوع شناسی در گزارش راهبردی بسیار مهم است رکن
یک گزارش راهبردی این است که من چه موضوعی را انتخاب کردم حالا توی این موضوع
شناسی من بحث های محیط را گفتم که شما باید در قالب موضوع محیط را ببینید منتهی
خود این موضوع از کجا در می اید دیدید یک فیلم ساز یک ایده ای را پیدا می کند مثلا
این اقای عرض شود خدمت شما میر باقری داوود میر باقری فیلم مختار نامه را از مختار
می اید بعد تو حوزه ارتباطات میان فرهنگی میبنی این فیلم چه قابلیت هایی ایجاد کرد
چه قدر تو تعامل سیاسی و فرهنگی ما و جامعه ما وعراق موثر است همین فیلم مختار این
درایت را می رسونه سلیقه را می رسونه توی این بحث ها موضوع شناسی خیلی مهم است
گزارش راهبردی در مورد چه مسئله ای این همه مسئله داریم چه مسئله ای باید سوژه
بشود تا گزارش راهبردی نوشتن دو تا بحث اینجا داریم یکی مسئله شناسی بهنگام دو درک
درست مسئله و موضوع این مسئله شناسی بهنگام را ما در قالب چرخه عمر موضوعات میگیم
تو حوزه مطالعات سیاست گذاری که چهار پنج مرحله میگیم حالا تو ادبیات سیاست گزاری
ما می گیم ان موضوع که قرار است انتخاب بشود تا در قبال ان موضوع گزارش راهبردی
نوشته بشود بسته به اینکه ان موضوع و مسئله در چه دوره زمانی هست متفاوت است
انتخابش ما بعضی از گزارشات راهبردی ناظر به مسائلی می تواند باشد که ان مسائل
اصلا مسائل پنهانی اند اصلا هنوز برای جامعه مطرح نشدند و این مطرح نشدن به معنای
مهم نبودن نیست ها این ممکن است یک وقتی مطرح بشود که اصلا کلا تمام حوزه فرهنگی
تحت تاثیر قرار بدهد منتهی این موضوع طبعا گزارش راهبردی در مورد این جور مسائل
نوشتن خیلی دشوار است یعنی شما پدیده های فرهنگی اصلا خیلی خاص محدود در یک جامعه کوچک
یک تعداد اندکی از اعضای جامعه تحت تاثیر این قصه هستند ولی بالاخره داره وضعیت
پنهان است فراگیر خواهد شد دو بلحاظ اگر بتوانید گزارش راهبردی را توی این مراحل
تدوین بکنید برای خیلی از مسائل راه حل اگر گزارش راهبردی تجویزی باشد بخواهد راه
حل بدهد دستش خیلی باز است در حال ظهور یک قرائنی داره بعضی یک چیزهایی گفتند حالا
اگر بخواهیم مثال بزنیم برای وضعیت در حال ظهور وضعیت پنهان من قبلا این پدیده هم
باشی را در مورد وضعیت پنهان می گفتم اخیرا یک گزارشی از وضعیت دانشگاهها رسید
دستم در مورد این پدیده هم باشی حدود ده دوازده در صد است بعضی دانشگاهها تو
میانگین کشوریش ده درصد است تو کل دانشگاهها تو برخی از دانشگاهها مثل دانشگاه
علمی کاربردی بیست درصد است نوزده و یک دهم درصد است اتفاق افتاده نگرش پنجاه درصد
اقایون دانشجویان پسر ما موافق اند بیست در صد دخترهای دانشجوی ما با پدیده هم
باشی اینکه می رن خلاصه توی شهری حالا خیلی هاشون هم غیر بومی هستند اتفاق می افتد
حالا گفتم پنهان است ولی با این امار دیگه نمی شود گفت پنهان است این پدیده این
پدیده در حال ظهور است وضعیت جاری بحران و فاجعه که طبعا که توی این چرخه ای که
مسائل بنده عرض می کنم گزارش راهبردی موضوعی که دارید پیشنهاد میکنید و میگید هر
چه قدر به انتهاء خط که بحران و فاجعه است شما پدیده تون رسیده باشه مثل خیلی از
پدیده هایی که تو کشور ما توی این مرحله است ما تازه می خواهیم گزارش راهبردی
بنویسیم خوب این خیلی بد است یعنی موضوع شناسی بکند برای ما ما خیلی از مسائلمان
مادامیکه به بحرانهای فرهنگی یا بهتر بگوییم بحرانهای امینیتی منجر نشود اصلا سوژه
گزارش راهبردی قرار نیمی گیره یعنی ما نسبت به او شاخک هایمان حساس نیست گزارش
راهبردی بدیم انوقتی هم که انجوری می شود گزارش راهبردی مراجع فرهنگی نمی دهند
مراجع امنیتی می دهند یعنی بهترین گزارش راهبردی گزارشاتی است که وزارت اطلاعات به
ناجا داده تو یکی از حوزه ها چرا ؟ برای اینکه توی این بحرانهای امنیتی ورود پیدا
می کنیم مثلا میایم تحلیل می کنیم گزارشی میدهیم در حالیکه شما منطقا اگر بخواهید
با رویکرد فرهنگی ورود پیدا کنید باید مسئله را خیلی زودتر از اینها انتخاب می کردید
توی ان چرخه عمرش بنابراین حالا یک نموداری هم از فرهنگ کشیدیم که مسائل فرهنگی و
ان سه تا لایه ای که تو الگوی شاین است مصنوعات و ارزشها و مفروضات خب خیلی وقتها
بلحاظ زمانی یا بلحاظ رویت لایه بیرونی تا به لایه بیرونی برسد زمان می برد ولی
تغییرات تو لایه های عمیق تر از قبل اتفاق افتاده شما کتاب توسعه و تضاد دکتر
رفیعی پور را ببینید خب تغییرات فرهنگی که زودتر شروع می شود نهایتا اینها منجر می
شود به خیلی از تغییرات اگر نگاه مسئله شناسانتون دقیق باشد می توانید پیش بینی که
کنید با تغییراتی که داره اتفاق می افتد توی این نظام فکری و نظام ارزشی تبعاتش چه
خواهد بود در حوزه رفتار های اجتماعی چه مسائلی برای ما رقم می زند
اما الزام دومش ادراک صحیح مسئله است
ادراک صحیح مسئله یعنی چه؟ یعنی ببیند ما درک می
کنیم یک مسئله را یک درک بهنگام داریم موضوع شناسی داریم موضوع را من بشناسم و
درست بفهمم حالا یک چیزی را حس کردم ولی درک عمیق نکردم این ادراک انیجا تعریف
کردیم اینها را من ازش می گذرم
در مورد ادراک ما می گوییم که ادراک بر پایه عینیت
ها خیلی وقتها رقم نمی خورد دیگه یعنی ما فرایند شناختی مان انچه که در ذهنمان شکل
می گیرد بعنوان شناخت خیلی وقتها بر پایه واقعیتها ممکن است نباشد فلذا توی درک
مسئله باید بفهمیم توی چه چهارچوبی داریم ان مسئله را می فهمیم چهار چوب هم شناختی
ما چیست و هم خود مسئله چیست ؟ هم محیطی که شناخت درش اتفاق می افتد چیست شما این
شناختی که از این بحث دارید در این اتاق تنگ تاریک این فضا و این هم من را نمی
بینید و من هم این پایینم خیلی متفاوت است با اینکه اگر یک جای خوبی بود سالن
همایشی بود یعنی می خواهم شناخت و درک نسبت به پدیده ها مبتنی است بر بافت موقعیتی
است حال و هوای خودتان است حال و هوای بنده است یعنی می خواهیم بگم یک پدیده ای
است که کاملا تحت تاثیر متغیر ها قرار می گیرد حالا برای رفع خستگی هم ببینید مثلا
میگه که برای اینکه نشون دهد شناخت چقدر زمینه های فرهنگی به قولی کانتی نگاه می
کنه به پدیده شناختی کانتی و نئو کانتی بگیم بهتر است که شناخت در مثلا می گوید در
سازمان ملل یک تحقیق جهانی یک پرسش نامه ای تو کل جهان قرار شد پر کنند از این سوال
بپرسن لطفا نظر صاحب قانون خود را در مورد راه حل کمبود غذا در سایر نقاط جهان
بیان کنید؟ افریقا اصلا نمی دانستند غذا یعنی چه ؟ شرق اروپا نمی دانستند صادقانه
یعنی چه؟ غرب اروپا نمی دانستند کمبود یعنی چه ؟ چین نمی دانستند نظر یعنی چه ؟
خاور میانه نمی دانستند راه حل یعنی چه؟ امریکای جنوبی نمی دانستند لطفا یعنی چه؟
ایات متحده نمی دانستند سایر نقاط جهان یعنی چه؟ یعنی این در قالب طنز می خواهد
بگوید فهم تو موقعیت های فرهنگی اجتماعی نسبت به حتی مفاهیمی که ما بهش سرو کار
داریم متفاوت است شما یک جوری می گویی ازادی اون یکجور این به معنای نسبیت گرایی
در شناخت نیست ما قائل هستیم به اینکه نفس الامر داره تعین معنا داره یعنی می
خواهم بگم مبنای معرفت شناسی ما این نیست باید بپذیریم به اینکه تو مقام فهم حقیقت
نسبی نیست ولی فهم هایی که از این حقیقت می شود این فهم ها می تواند چی باشد مبتنی
بر برخی تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی چهار چوب های شناختی فرد اجتماع اینها متفاوت
باشد لذا ما توی مدل ادراکی اجتماعی موضوعات می اییم یک طبقه بندی اینجوری می کنیم
هم ادراک کنند هم ادراک شونده محیط و فضای ادراک می تواند اثر بگذارد بر ادراک
حالا شاخص هایش را می بینید موضوع شناسی مان مسئله شناسی مان می خواهیم مسئله را
درک بکنیم توی گزارش راهبردی این بحث ها می تواند اثر گذار باشد که من می گذرم ازش
و فقط برای اینکه عرض کنم به حضور تون شما بحث را شما جلو ببریم اما یک نکته مهم
توی این بحث در مورد اینکه یک پدیده ادراکی چطور می تواند تفاسیر مختلفی بشود مثلا
یک پدیده ای در واقع اتفاق می افتد به این حالت مثلا که یک ضربه ایتالیایی ان کسی
که پیراهنش ابی مردمانش اینطور می بینند یعنی با یک شدت زیادی فرانسوی ها اصلا اون
را نمی بینند و مثلا کانتکس می فهمند خلاصه این مسئله می تواند در یک چهار چوب اجتماعی
یک پدیده یکی می بیند تو فضای
اما توی
ادراک توی بحث موضوع شناسی این روش زیاد وایستادم بخاطر اینکه خیلی مهم است مسئله
ای که قرار است در موردش گزارش راهبردی این چطور اصلا تحلیل می شود مدل سازی می
شود خطاهای ادراکی بین هیجده تا خطا اینجا ما ذکر می کنیم که توی مسئله شناسی می
تواند اینها رقم بخورد بخشیش که می تواند مهمتر باشد بگیم مثل یکی از ان خطاهای
خطاهای کلیشه ای است توی تحلیل مسائلی که ما داریم یک سری کلیشه های ذهنی ما داریم
که خیلی وقت ها تو همان قالب فقط میبینیم مثلا می خواهیم پدیده اهل سنت را تحلیل
کنیم در موردش همان فضای یعنی هر چیزی که می بنیم توی همان چهار چوب های قبلیمان
صرفا می نگریم به مسائل و این خطر ناک است یعنی ادراک ما نسبت به ان موضوع را می
تواند منحرفش کند اثر هاله ای یعنی یک ویژگی از ان موضوع به سایر ابعاد ان موضوع
سایه بیافکند تحت تاثیر قرار بدهد یک ویژگی مثبت یا منفی یا مثبت باشد کل پدیده را
مثبت می بینیم و منفی باشد کلش را منفی می بینیم به این می گویم اثر هاله ای یعنی
شما باعث می شود که توی همان موضوعی که گزارش راهبردی می نویسی تحت تاثیر این خطا
کل موضوع را غلط ببری جلو کل مسیر گزارش راهبردی در اثر یک خطای اثر هاله ای منحرف
شده از مسیر خودش ناخواسته ای کاش فرصت بود اینها را روش تمرکز می کردیم نمونه ای
من براتون می گفتم ببینید یعنی چه تاثیری داره اثر هاله ای توی یک گزارشی ادم می
بیند از اول ان فرد بر مبنای اثر هاله ای این خطا داره اشتباه می رود مسیر تحلیل
مسئله ای که داره در موردش گزارش راهبردی می نویسد
فرافکنی اثر منسانی فرافکنی به این معنا که منشا
بیرونی مرتب قائل شدن برای ان مسئله یعنی باید در درون سیستم در درون جامعه در خود
کشور حل و فصل شود ما این را مرتب ریشه های مسئله و زمینه هایش را به بیرون نسبت
می دهیم
اثر منسانی
اثر منسانی به این معنا که ناخواسته انسان ان محیط
نزدیک خودش را معیار قرار می دهد شما چون در قم در شهرک مهدیه چند نفر زندگی می
کنند شما مثلا در شهرک مهدیه زندکی می کنی ممکن است یک دید خاصی داشته باشی نسبت
به همسایه و وضعیت تعاملات اجتماعی که امروز جاری و ساری است بین همسایه ها در
حالیکه این محیط شاید شهرک مهدیه اینجور است یا شما توی قم باشی یک چیزی را تحلیل
کنی تعمیم بدهی به کل کشور این نمی شود این اثر منسانی است محیط خودم را ببینم
معیار قرار بدهم این هم خیلی وقت ها رهزن است توی تحلیل مان از مسائلی که داریم
توی گزارش راهبردی می پردازیم به هر حال این خطاهای ادراکی خیلی خطرناک است اگر
کسی یک کلیشه ای دارد این کلیشه را خلاصه به هر چیزی می زند بعضی از افراد هستند
برخی از اندیشمندان ما هستند توی یک کلیشه نگاه می کنند به همه چیز یعنی یک کلیشه
را سریع دیدید کلیشه بعضی وقت ها کلیشه قشنگی است توی ایام عزاداری توی قم ماشین
را نگاه می دارد پشت سر شیشه را تمیز می کند یک شابلون می زاره می زنه کلیشه یعنی
این سریع میزنه قشنگ و شماتیک یک چیزی منتهی این فقط کلیشه است یعنی شما دارید
همیشه همجا این کلیشه را می زاری جلوت و این خطر ناک است یعنی هر مسئله اجتماعی را
دارم توی یک چهار چوب می بینم این را باید لحاظ کرد مسائل اجتماعی را ما در چهار
چوب های مختلف چه بسا باید تحلیل کنیم بنابراین صورت خودش نشان می دهد چی می
خواهیم بگیم یعنی ما هر چه می خواهیم بگیم این گلیشه جلوت هست بعد به ان پدیده می
نگری .
خب پرسش سوم ما چرا باید گزارش راهبردی تدوین
کنیم؟ دو گانه اهداف سیاسی مدیریتی هدف ما چیست؟ هدف ما یک وقتهایی هدف ما از
گزارش راهبردی اهداف سیاسی است می خواهیم یک کسی را زمین بزنیم می خواهیم یک کسی را
خلاصه یک چیزی در قبالش داشته باشیم توی مخصوصا بزنگاههای جریانات سیاسی تصویه
حسابهای سیاسی یا مدیریتی است یک تصویر بخردانه ای تو جامعه گرفته بشود در قبال ان
مسئله از یک بعد دیگه بعد سه گانه ای داریم برای اهداف گزارش راهبردی بر حسب هدفش
توصیف یک مسئله فرهنگی است یا تبیین علیت ها را می خواهد بگوید یا نقد می خواهد
بکند یک اقدام رو می تواند متفاوت باشد بر یک مبنای دیگه گزارش راهبردی مصرف داخلی
داره یا مصرف خارجی داره یعنی واقعا ما تو چه سطحی داریم گزارش راهبردی را اماده
می کنیم برای چه اهدافی اهداف داخلی یا خارجی
اما پرسش کلیدی گزارش راهبردی ساختار گزارش
راهبردی است حالا همه حرف هارا زدیم همه این کارها را انجام دادیم ارکان را دیدیم
موضوع شناسی خوبی را هم انجام دادیم اهدافمان را مشخص کردیم حالا می خواهیم بریم
سراغ ساختار گزارش در گزارش راهبردی اقلش چهار تا بخش داره چکیده مقدمه بدنه و جمع
بندی که می شود پایان گزارش ببینید اینهایی که بنده دارم عرض میکنم دقیقا ان بخش
های اول به ترتیب امدیم جلو یعنی به ترتیب اهمیت من از مخاطب شروع کردم بعد رسیدم
به موضوع بعد رسیدم به عرض کنم هدف درست است مخاطب تعیین می کند این ساختار گزارش
در ادامه خواهم گفت تیپ های ساختار بندی گزارش راهبردی را لذا اینها در هم تنیده
است یعنی من ساختار گزارشم مبتنی بر مخاطبم خواهد بود یعنی یک مخاطب با چه متدی
باید من بیایم اثر بگذارم اقناعی برهانی است چیست
چکیده منتهی فارغ از این بحث بخواهیم بگوییم چکیده
مقدمه بدنه و پایان توی چکیده باید این بخش ها گفته شود
عرض کنم به اختصار سوال تحقیق و موضوع گزارش روشی
که دارید این کار را انجام میدیم منابع اطلاعاتی که داریم ازش استفاده کردیم فی
الجمله یافته ها در حد گزاره بعلاوه انتها واژگان کلیدی این یک چکیده ای است که
روی هر گزارش راهبردی باید باشد کارکردش چیست کارکردش این است که مخاطب ما اگر
مدیری است که فرصت ندارد حد اقل با این چکیده ذهنش منصرف می شود که گزارش چی گفت
سوالش چی بود و منابعش چی بود نهایتا یافته هایش چی بود
سوال (شرکت کننده )
گزارش راهبردی باید توسط متخصص همان موضوع مسئله
تکمیل بشود ؟
(ارائه دهنده )
منظور تان از متخصص چیست؟
(شرکت کننده)
مثلا حوزه کودک متخصص کودک یا حوزه خانواده متخصص
خانواده کسی که مسئله ما را قبلا رویش کار کرده
(ارائه دهنده)
تک بعدی نباید نگاه کرد متخصص ان حوزه ای که فهم
استراتژیک مهارت تحلیل استراتژیک دارد
(شرکت کننده)
ما مشکلمان همان است اون کسی که رفته متخصص
خانواده شده فهم استراتژیک نداره و بالعکس اینها را مشکل را چطور باید حل کرد
(ارائه دهنده)
ظرف و مظروف است فنون مطالعات راهبردی یک قالب
داده یک معیار داده متد داده ظرفی داره مظروفش فرق میکند همانطوری که شما گفتید یکی
توی حوزه خانواده است یکی توی حوزه مسئله جوان است یکی توی حوزه مباحث مختلف فرق و
مذاهب هر کس یکی توی حوزه بین الملل است یکی توی حوزه قومیت ها هر کسی توی یک حوزه
ای ورود داشته باشد منتهی این ظرفی است که ما داریم می دهیم ما چهارچوب تولکیپ جعبه
ابزاری که به شما کمک می کند ازش ان دانشی که داری توی این ظرف قرار نگیره به هیچ
دردی نمی خورد این اهمیتش را می رساند
سوال
به صرف فقط اموزش مثلا تدوین یک گزارش راهبردی ایا
این اطلاعات به ان شخص منتقل میشود یعنی ما از ان متخصص خانواده می توانیم انتظار
داشته باشیم یک گزارش راهبردی بدهد
جواب
نخیر به صرف اطلاعاتش که نیست من همه حرف ها را
دارم می زنم که بگم به صرف دانش شما توی حوزه نمی توانیم گزارش راهبردی بدهیم اصلا
همه حرف های ما این است که این بحث مطالعات راهبردی باید منضم بشه به مطالعات درجه
یک شما توی هر حوزه ای
سوال
نه توی صرف همین اطلاعات می گفتم
جواب
نخیر اینا هیچ دردی نمی خورد به صرف اطلاعات یعنی
چی ؟ توی حوزه ای ورود نداری شناختی نداری این معجزه نمی کنه این ظرف خالی است چی
به شما می دهد شما باید توی ان حوزه ای که ورود پیدا می کنی تخصص داشته باشی
اطلاعات داشته باشی تا بتونی با این قالب گزارش راهبردی بدی عرض کنم که بخش دومش
مقدمه گزارش است در مقدمه باید طوری اغاز کنیم که خواننده را در راستای موضوع
گزارش قرار بدیم توی همان دو سطر اول بدونه که موضوع چیست سه تا هدف داریم در
ارتباط با موضوع به گونه ای مطرح کنیم قابل فهم و با معنی باشد ایجاد رغبت کنیم
مخصوصا خواننده ای که مدیر است چون او اصلا حوصله خواندن زیاد را ندارد توی همان
دو سه خط اول شش خط اول هفت خط اول رغبت بشه این جالبه ادامه بدهد و بفهمد دنبال
چیست توی این گزارش اصلا این گزارش از این گزارش چه انتظاری باید داشته باشه متن
یا بدنه اصلی بیان مسئله ضرورت موضوع روش و منابع مبانی و پیشینه یافته های اماری
و تحلیل اما پایان گزارش که نتیجه گیری و ارائه پیشنهاد و اما اینکه عرض کردم
مخاطبان فرق می کنند و توی شیوه گزارش باید لحاظ کرد تاثیر جدیش اینجاست ببینید ما
دو شیوه تدوین گزارش داریم این خیلی مهم است یک شیوه قیاسی یک شیوه استقرائی
مخاطبان ما بعضی از مخاطبان ما اینجا گفته احتمال می رود که گزارش و نتایج را
بپذیرد اگر ما فکر می کنیم مخاطب می پذیرد گزارش و نتایج را و یا نسبت به نتایج و
پیشنهادات قضاوتی می کند که مطلوب ما هست اینجا بهتر این است که از روش قیاسی
برویم جلو ولی اگر فرض ما این است که مخاطب با این نتیجه گیری ما چیه، مخالفت دارد
منتقد است ان کسی که داریم گزارش را برایش ارائه میدهیم اینجا به هیچ وجه نباید از
نتیجه شروع کنیم چون این با نتیجه مشکل دارد تا ببیند شما نتیجه را این گفتی چکار
می کند؟ میندازد اونور شما باید اینجا روشت استقرائی باشد یعنی چی ؟ الگوی قیاسی
استقرائی
الگوی قیاسی
الگویی است که ما از نتیجه گیری اولیه مان شروع می
کنیم پیشنهادات بعد اثبات می کنیم ان یافته را این هست این باید بشود بعد حالا چرا
اثبات و بعد یک سری حقایق میاوریم برای این که بگوییم این طور است تا حالت مخاطب
را حس می کنیم می پذیرد حرف ما را خیلی شسته و رفته قبول داره راحت می ریم جلو اما
اگر نه موضع دارد نسبت به این نتیجه گیری و پیشنهادات ما تجویز های ما به هیچ وجه
نباید از انجا شروع کرد چون در روش استقرایی اول امار و اطلاعات اقا وضعیت این است
حقایق این است یعنی از شواهد عینی شروع می کنیم داستان می گیم این اتفاقات افتاد
این جوری شد سپس بر پایه استدلال میاییم جلو می رسیم به نتیجه گیری و بعد
پیشنهادات ارائه می شود این باعث می شود فرد گزارش را به مخاطب بخواند رها نکند
یعنی ما سریع ان نتیجه گیری را نگفتیم تا مقاومت کند می شود حقایق اثبات بعد نتیجه
گیری و پیشنهادات راه حل یعنی این الگو شکل ساختارش
اصل بعدی تو گزارش اصل تاکید است
تو اینایی که می گم نکاتی ظریفی هست و لیکن خیلی
مهم است توی گزارش راهبردی ما برجسته کردن است ان مطالب کلیدیمان برایمان موضوعیت
دارد حالا چه با قید های تاکیدی را انجام میدهیم نکات عمده را جای نکات عمده در
گزارش هست اندازه و تناسب مطلب است مطلب را مفصل تر توضیح دادیم فونتش را بزرگتر
کردیم با زبان تاکید شایان ذکر است این نکته حائز اهمیت است که یعنی با قید های
تاکیدی برجسته می کنیم مطلب را یا علائم خاصی بکار می بریم بالاخره دیدید توی
روزنامه نگاری اون را تیتر کردیم کنارش تیک زدیم که این برجسته باید بشود و متفاوت
بشود گزارش
خب عرض شود به محضر شما بحث بعدی نگارش گزارش است
در مرحله نگارش ما با چهار مسئله روبرو هستیم
1- تهیه پیش نویس
2- سبک نگارش
3- کلمات و جملات
4- پاراگراف
5-
آراستن گزارش
خب پیش نویس طبعا باید تدوین بشود تا ما
مورد مطالعه قرار بدهیم باز بینی سبک و جملات و کلمات زبان شناسی است که من می
گذرم ازش موضوعیت دارد در هر گزارشی رعایت این قصه و همینطور مسئله پاراگراف اما
پاراگراف بندی به جهت اهمیت خاصی که دارد یک خورده روش بایستیم ما تو گزارش راهبردی
لحاظ این بحث ها بحث های جزئی و فنی دیگه جلب توجه خواننده از طریق پاراگراف ها
صورت می گیرد دیگه یعنی شما وقتی متنی می خوانید تا انتها پاراگراف رفتید شروع
پاراگراف بعدی یعنی اینکه مطلب تمام شده یعنی یک موضوع دیگری را داره پاراگراف
بعدی میگوید بنابراین خود این که استاندارد اینکه من چطور پاراگراف بندی کنم نوشته
را من یک تحقیقی می خوندم گزارشی می خوندم سه صفحه گزارشی را ورق زدم یک پاراگراف
تمام نشده بود این معلوم است استاندارد تدوین گزارش بلد نیست یک پارا گراف شروع
کرده بود سه صفحه تو این یا پراگراف بندی کرده بود سه صفحه رفتم جلو یک تیتر نزده
بود ده صفحه ببخشید رفتم جلو ده صفحه تایتل پیدا نکردم این معلوم بخش بندی گزارش
را بلد نیست
شما باید بخش بندی کنید همینطور پاراگراف
بندی انجام بدی چرا جلب توجه خواننده به فکر اصلی به ایده اصلی ما توی روش های
خواندن گزارش و متن یک روش داریم بنام روش درک( مین ای دی ا ) اصلا توی فنون تند
خوانی بحث مین ای دی ا خیلی مهم است یک سری افراد گریزان حتی از مقاله خواندن
مقاله های لاتین برای چی برای اینکه نمی دونه مقاله لاتین اصلا باید یک متن را
خوند شما باید دنبال مین ای دی ا باشید از اونور هم که داری می نویسی باید طوری
بنویسی که مخاطبت مین ای دی ا شما را یک مروری که می کند بدست بیاره خیلی روان هم
بنویسی هم روان پراگراف بندی کنی مین ای دی ا این متن در کل متن هم در کل عرض کنم
پراگراف مین ای دی ا ش چیست
پرورش فکر اصلی عرض کنم اصلی به کمک بندها
برای جلوگیری از انحراف فکر خواننده و قطع علاقه او و اعلام نتیجه اینها فوائدی که
است و فوائدی که ما داریم از پاراگراف بندی شکستن یکنواحتی کمک به درک تقسیم بندی
موضوع مشخص سازی جزئی از کل موضوع گذاشتن فاصله سفید برای بهترت دیدن بلحاظ شماتیک
شدن متن جلب توجه خواننده اسانی مراجعه به هر متن
اما بحث بعدی توی ساختار گزارش اراستن گزارش است
که نکته مهمی است هم عنوان بندی تقویت نکات
اصلی ساختن نکات بصری جدول ها و نمودار ها حالا ما انواع نمودار ها را داریم
نمودار های میله ای نمودار های دایره ای نمودار های خطی که معمولا نمودار های میله
ای برای مقایسه یک وضعیت یک پدیده واحد در فرض کنید جامعه اماری ما امار طلاق در
کل استان ها را ما با نمودار های میله ای نشان می دهیم نمودار های کیکی یا دایره
ای وقتی است که ما سهم مشارکت کننده گان مختلف توی پدیده را می خواهیم بگیم اتفاقی
افتاده است اقا سهم هر کسی چند در صد است توی این پدیده و نمودار های خطی که در
روند تغییرات یک پدیده را در طی زمان به ما نشان میدهد. خب این نمودار ها به ما
خیلی کمک می کنند مخصوصا برای افرادی که بلحاظ انتقال معنی بیش از اینکه به متن
توجه کنند با توجه به زمان بر بودن مطالعه نمودار را می بینند و جداول که حالا من
در ادامه این بحث اینفوگرافی را خدمتتون می گم یک شیوه ای است که الان متداول هم
است در گزارش راهبردی نوشتن در قالب اینفو گرافی به هر حال می ایند گزارش راهبردی
را سریع به مخاطبشان منتقل می کنند دیدید اینها هم الان متداول است انواع اینفو
گرافی هایی که داریم
اما نکته بعدی زمان است سوال ششم ما
که این هم خیلی خیلی مهم است موقعیت سنجی
و موقعیت شناسی اصلا کلام یکی از شاخصه ها بلاغت کلام این است که چی باشه بجا باشد
بموقع گفته بشود حالا گزارش راهبردی هم باید بلیغ باشد یعنی بجا و بهنگام موقعیت
شناسانه بدانیم این گزارش راهبردی الان وقتش است منتهی به قولی الان باید این
گزارش راهبردی ارائه بشود می تواند بگیره موقعیت سنجی این خیلی مهم است یعنی ما
بعضی وقت گزارش راهبردی خوبی می نویسیم ولی الان حالا خواهم گفت یک مدلی ما داریم
مدل قشنگی است این مال کین دنگ دوستان شنیده باشند نیروهایی جریاناتی که هست و یک
اتفاقاتی که تو جامعه رقم می خورد تحت تاثیر این جریانات به قول اقای کین دنگ یک
حنجره هایی باز می شود توی این موقعیت ها شما باید سریع از ان موقعیت استفاده کنید
یا اثر خودت را بگذاری حالا حساب کنید قالب کاری شما طرح پژوهشی است تصور بکنید یک
کسی را پیدا کنم به پنجره بسته شد من باید سریع یک گزارش راهبردی ظرف یک هفته
اماده می کنم بزار ارائه بدم به این مرجع که اثر می گذاره الان یعنی سیستم های
پویا نهاد های پژوهشی پویا این بحث برای خود پژوهشگر اینجا مهم است دیگه باید به
این سمت حرکت بکنی سریعا این گزارش راهبردی امکان فقط به شما میدهد ما می گوییم
این اتفاقی که داره می افتد در محیط در قبال یک پدیده مسئله فرهنگی موضوع سه تا
جریان داریم این جریانات جریان مشکل و جریان تدبیر یا همان خط مشی و جریان سیاسی
جریان مشکل
شامل جریان بسیاری که خط مشی گذاران
شهروندان می خواهند رتق و فتق کنند این اقای کین دنگ میگه مشکلات عنصری تفسیری
ادراکی اند یعنی تفاسیر افراد هم فرق می کند بالاخره یک تفسیر خاصی یک دفعه نسبت
یک موضع خاصی نسبت به یک مسئله شکل گرفته همه این موضع را دارند موضع مثبت است یا
منفی هر چی این برای ما موضوعیت داره توی این مقطع مداخله کنیم این جریان مشکل
موقعیت را برای ما ایجاد می کند که ورود کنیم
دوم : جریان خط مشی
معجونی از ایده
ها داره توی این فضا فضای منعطفی شده دیدگاهها از طیف های مختلف داره در قبال این
پدیده مطرح می شود
سوم : جریان سیاسی
اقا این بهترین
تحلیل همین است یعنی شما بلحاظ سیاسی پنجره ها باز شده یک فضایی ایجاد شده به برکت
یک دولت که شما خیلی حرف ها که نمی توانستی بزنی می تونی بزنی یا مع الاسف یک
فضاهایی بسته شده یک حرف هایی که می تونستی بزنی یعنی این جریان سیاسی برای شما
باز یک پنجره هایی باز می کنه شما اگر نتوانی حالا تعبیر روایی قشنگی داریم ( ان
لربکم فی ایام دهرکم نفحات ) یعنی یک اتفاقی افتاده یک پنجره ای باز شده شما اینجا
می توانی از این موقعیت استفاده کنی در قالب گزارش راهبردی جونداری مطلبی را منتقل
کنی و یک باقیات الصالحات باشد اثر جدیی می گذاره اگر این بسته بشود شما دستت نمی
رسد دیگه این موقعیت ایجاد نمی شود فلذا موقعیت شناسی خیلی مهم است شما یک پدیده
ای هست این باید توی این زمان گزارشی ما در قبالش داشته باشیم بعضی اصلا اینرا کار
کرده اند گزارش راهبردی شو داره ولی الان عرضه نمی کنه نمی دهد می گوید این موقعیت
این شهید می شود مطلب به قولی اینرا من در چه موقعیت زمانی بزنم این تیر را که این
بنشیند به هدف مقوله مهمی است یعنی فارغ از اینکه گزارش اینها را انجام دادم منتهی
کی اینرا ارائه بدم چی زمانی بعضی چیز ها طرح ها و لوایح توی مجلس مطرح می شود توی
یک موقعیتی رد می شود برای اینکه توی فضای خاصی بلحاظ اجتماعی سیاسی این رد می شود
بعضی زمانها هست خیلی راحت مورد پذیرش قرار می گیرد لذا شما باید تحلیل بکنی جریان
سیاسی را میان خط مشی و تدابیری که تا به الان حول ان موضوع هست و جریان مشکل را
از حاصل جمع این سه تا هستش که می توانی برسی که گزارش راهبردی را ارائه بدید یا
ندید.
اما بحث اخر : مکانیزم ارائه است
مکانیزم ارائه
اینکه من گزارش کنم این گزارش در قالب گزارش عمومی می خواهد ارائه بشود یا خصوصی
بتبع رسانه و ما تا می گوییم گزارش راهبردی ذهنمان نره به یک چیز مکتوب حالا من
اینها را نوشتم یک فرم پاراگراف بندی ولی گزارش راهبردی عرض کردم می تواند یک فیلم
باشد ما این تجربه را از گزارش راهبردی داشتیم یک زمانی من یک مسئولیتی داشتم تو
جمکران بعد برای اینکه ان تصمیم گیران که انجا هستند و تحت تاثیر قرار بدم ما هر
چه گزارش می نوشتیم بدرد این ها نمی خورد نمودارهای قشنگ پاورپوینت های خوب خوشگل
درست می کردیم اخر دیدیم که اینها الگوی تاثیر پذیریشون این است که یک فیلمی برای
اینها پخش بشود امدیم به روابط عمومی انجا گفتیم گفتیم اقا مثلا این مسئله مان یا
این ترافیک شب های چهارشنبه بود هر چه می گفتیم ترافیک اینجوری این گرهها ایجاد می
شود این رفت با یک دوربین ساده چند تا خلاصه شارت گرفت برای ما من بلدم تدوین چسبوند
و یک نریشن هم ما نوشتیم گذاشتیم براش گفتیم بگو اینها رو اینقدر در شب های چهار
شنبه در جمکران ...پنج دقیقه اقا عجب عجب نگاه کن ویلچری داشت میافتاد تو چاله تحت
تاثیر قرار گرفت و تصمیم گرفته شد ما به شدت قبل اون روی یک سال ما زمان گذاشتیم
تا به این خرد رسیدیم که اقا این گزارشی راهبردی گزارش راهبردی بود این هم ولی
گزارش راهبردی گزارش می خوای تحت تاثیر های اسیب های اجتماعی شما بیا ببین نمودار
بکش طلاق ... اقا یک دوربین دست بگیر برو توی یک خانواده ای فرزندان طلاق نشان بده
اقا تو چکار می کنی دیدید اصلا طرف متاثر می شود واقعا بهم می ریزد حالا شما هی
امار بکش بنویس یا نمودار فلذا ابراز رسانه خیلی مهم است شما بعضی چیزها را باید
مستند سازی بکنی برای اینکه او را منتقل کنی و برسونیش به ان استراتژیک الزاما متن
نمی اوریم تو خیلی از حوزه ها یا متن نوشتاری نریشنی که گفته می شه روی این فیلم و
اثر انچه من دیدم نوعا همه ما بیش از اینکه تحت تاثیر متن باشیم تحت تاثیر حالا
خواهم گفت اینفو گرافی بر مبنای اینکه شما تاثیر پذیری حسیت خیلی بیشتر از تاثیر
پذیر متن خواندن است میاین از اینفو گرافی متن هنوز توش هست حساب کنید اصلا نباشد
فقط فیلم به شما پخش کنند روی فیلم تحلیل بگذارد باز ان تاثیر مضاعفی دارد منتهی
بالاخره موقعیت باید باشد تا بتواند گزارش راهبردی مثلا توی این فرمت تهیه بشود
فلذا یا فهم گزارش راهبردی های عمومی تو شبکه های اجتماعی الان شبکه های اجتماعی
بخوان یک گزارش راهبردی برای مخاطب توده تاثیر گذار باشم این استاندارد داره دیگه
استاندارد متن چه قدر باشد متن باشد تصویری باشد چی باشد چی باشد یعنی این رسانه و
ابزار و مکانیزم ارائه اش بسیار مهم است
اما اینفو
گرافی را با توجه به اهمیتش یک مرور کوچیکی بکنیم
اینفو
گرافی
مخفف اینفو تفکیک واینفو میشن گراف اینفو اطلاعات
است عرض کنم که صورت و تصویر یعنی تصویری کردن اطلاعات تجمیعا اگر بخواهیم بگیم به
معنای تصویری کردن اطلاعات است که به ما اطلاعات را با زبان خیلی ساده در قالب
تصویر ارائه می کند همانطور که گفتم بر مبنای حس بصری مخاطب که بنا می شود و دو تا
قابلیت عمده دارد دو تا هدف عمده دارد نمایش سریع واضح و زیبای ادعای پیچیده و نشر
اطلاعات و داده ها بصورت بصری و اسان این ویژگی ها را هم برایش ذکر می کنیم سهولت
ارائه سرعت بالا جذاب و جالب بودن عدم خستگی و بحثهای دیگه این شیوه هایی که امروز
برای اینفو گرافی می بینیم به هر حال شیوه های خوبی است به ما خیلی کمک می کند
حالا تو صحبت های مثلا رهبری معظم در مورد مسئله مصر دیدید سایت ایشون هم خیلی از
بحث هایی که انجام می دهند سریعا اینفو گرافیش را می گذاره خیلی راحت جمع بندی شده
طبقه بندی شده و قابلیت انتقال دارد یا مثلا تو برخی مسائل اجتماعی از این الگو
استفاده می شود برای باز انتقال خیلی از مفاهیم تاثیر پذیر ها برای مخاطب توده در
قبال این اتفاق چه دیدید تو شبکه های اجتماعی اینها را تصویری هم می سازند که اقا
در پنج دقیقه اول چه اتفاقی می افتد این باز با ان هدف است.
من تشکر می کنم
از حسن استماع یکا یک عزیزان
اگر سوالی خاصی
هست خدمتتون خواهم بود
سوال
سوالی که داشتم
یک خورده راهبردی بود این سیکلی که انجام میشود تو یک کنش اجتماعی اولا یک گزارش
راهبردی تحقیق راهبردی از صحنه توی فضای طراحی راه ..این مولفه ها چیست ؟
جواب
خوب ما چیزهایی
که می گید اگر مد نظرتان یک پلن راهبردی دادن استراتژیک پلنیک هست خوب گام هایی که
ما داریم حالا من فی الجمله هم عرض کردم تحلیل محیط در ان رکن است یعنی هم محیط
بیرون هم درون بجهت محیط بیرون به همین ابعادی که عرض کردم یعنی هم محیط نزدیک هم
محیط عمومی هم محیط بین الملل با عینک فرصت و تهدید مورد تحلیل قرار می دیم محیط
درون را با نگاه قوت و ضعف می بینیم نهایتا ما توی طرح های اس دبیلو تی می نویسیم
خب بالاخره از چهار تا نوع استراتژی خارج نیست بهترین حالت اینه که ما قوت هایی
داشته باشیم و از محیط بیرون برای ما فرصت هایی ایجاد بشود و ما توی این حالت
استراتژی هایی داریم که بما قابلیت تهاجم میدهند و جاهایی که بدترین حالت است ضعف
های ما به تهدیدات محیطی بخورد که ما بصورت انفعال و تدافع قرار میگیریم منتهی بحث
های گزارشات پلن های استراتژیک معمولا خیلی دشوار است بخاطر اینکه محیط ها محیط
هایی پیچیده ای است و خیلی وقت ها تو کشور ما این کارهایی که انجام می شود در حد
فرم است در حد قالب است و محتوی خیلی ندارد برای اینکه این دلیل هایی که من عرض
کردم واقعا دشوار است شما بخواهید روی یک یا باید خیلی موضوع را عرصه را کوچک کنی
بتونی چنین کاری انجام بدی یا مسائل کلان مملکتی را ما می گوییم مثلا تحلیل اس
دبیلو تو در گزارش انجام دادیم من خنده ام می گیرد اقای چون نمی شود شما یک مسئله
کلان ملی را بگی من پلنینگ برایش کردم اصلا نمی فهمیم پلن یعنی چه پلن یعنی واقعا
چنین تحلیل محیطی کلانی انجام بدم در قبال مسئله این شدنی نیست و مسئله را خاص
بکنی اگر مسئله خاص بکنی یک حدی می توانی برایش پلن بدی ما مشکلمان این است که این
پلن ها و نهایتا حرف ها در قالب پلن های راهبردی طرح های راهبردی در میاید طرح های
کلی گویانه است من یکی ازتعابیری که کردم بعنوان ارکان استراتژیک تمرکز بود استراتژی
با کلی گوی اصلا سازه گار نیست ما توی کشورمان هر حرف کلی که می زنیم می گوییم حرف
راهبردی شد با اینکه استراتژی در ذات خودش با حرف ها اصلا نمی خواند استراتژی یعنی
حرف متعین دقیق زدن ناظر به مسئله خاص تا می تونی خاصش کن تا می تونی برو به عمق
اگر تو این کار را بکنی می تونی پلن هم بدی ولی چون سطح مسئلت همیشه سطح مسئلتون
مثلا شما می خوای در مورد حجاب با نگاه پلنینگ پلن بدی بیایی استراتژی را به معنای
پلن بگیری بگی طرح میدهم حجاب بخوای براش تحلیل اس دبیلو تی انجام بدهی یعنی میرم
در تمام کشور تحلیل همین فرصت و تهدید را در قبال تمام موقعیت های جغرافیایی تمام
انواع مخاطب من میتوانم اینکار را انجام بدهم می تونم انجام بدهم و بعد هم توی یک
سنخ حرف بزنم در قبال همه اصلا این خنده دار نیست یکی از مشکلات مان همین است دیگه
داره راهبرد های خیلی کلانی میدیم در قبال مخاطبان که مسائلشان فرق می کند ظاهر
مسئله اش یکی است مثلا بد حجابی است بد حجابی برای این خانم بالا شهری تو تهران منطقه
یکی با انکه منطقه پایین شهر می نشینه فرق دارد اون که تو تهران می نشینه و اون که
تو شیراز مینشیند انکه تو شیراز می نشیند با اون که تو بندر عباس مینشیند اون که
تو بندر عباس مینشیند با اون که تو فلان روستا می نشیند اون زن کارمند با اون
دانشجو با اون دختر دانش اموز با اون زن خانه دار فرق می کند اگر شما توانستی این
تفکیکات را انجام بدی متمرکز بشی روی یکی از اینها می تونی پلن بدهی ولی وقتی که
کلی شد پلن هیچ خاصیتی نداره یعنی یکی از بی خاصیت بودن این کارهای راهبردی ما
اصلا بعضی ها را زده کرده تا می گی گزارش راهبردی می گه یک کلیات ابو البقا برای
من میدن دیدین ما این واژه را زیاد شنیدیم برای اینکه این حرفهایی که من زدم به
هیچ وجه کلی اصلا در تعارض است با کلی گویی شما دقیقا داری یک مسئله خاصی را ناظر
به موقعیت خاص ناظر به مخاطب با هدف خاص تاکید خاصی دارم روی این فلذا اگر خورد
بشود متمرکز بشویم می شود پلن داد ولی چون کلی نگاه می کنیم اصلا این پلنینگ جواب
نمی دهد
سوال
اقای دکتر به
نظرم شاید الان من بنظرم می رسد عرض می کنم درست فهمیدم از فرمایش شما به نظر می
رسد نوع مسئله معلوم می کند که من باید استراتژی را به مثابه پلن بگیرم یا مثلا به
مثابه نگرش بگیرم
جواب
دقیقا
سوال
فرض بفرمایید
مسائل کلان از این قسم است مثلا مسئله مهاجرت من یک پالسی پیپر دارم حال اینم خودش
یک مسئله ای است پالسی پیپر یا گزارش راهبردی چون یک ادبیات پالسی پیپر هم داریم ولی
خوب شبیه همینه اونی که من دیدم خیلی شبیه همین نکاتی است که شما فرمودید مثلا یک
پالسی پیپر من دیدم یک موسسه مهاجرتی توی نیویورک تایید کرده بود مثل مهاجرت اروپا
نویسنده که خودش صاحب کرسی دانشگاه بن بود این هم نکته مهمی است که نویسنده های
پالسی پیپر خودشان دعوای دکترین دارند در مورد مسئله یعنی یک متخصصی است که هم توی
حوزه سیاسی و هم توی حوزه علمی این خیلی مسئله مهمی است که یک رفت و امدی بین حوزه
اجرایی و حوزه علمی طرف باید داشته باشد و گر نه نمی تواند دیدگاه منسجمی نسبت به
مسئله پیشنهاد بده خود مسئله مهاجرت که فرمودید مسئله کلانی هست مسئله حجاب مثلا
انجا می گوید که من می گویم بجای این نگرش شما این نگرش را انتخاذ می کنید مسئله حجاب
یک مسئله دینی قومی ببینیم مسئله مهاجرت یک مسئله اجتماعی سیاسی ببینیم یا اجتماعی
اقتصادی ببینیم و گزاره مرکزی که به لحاظ ظاهری تو گزارش بلد شده بود همین بود که
طبیعتا نتایج متفاوتی دارد انجا بهش گفته بود و پیشنهادات خود را عرض کرده بود یک
نکته ای یعنی می خواهم بگم این یک مسئله است یک نکته است که نوع مسئله را نشان می
دهد که من باید در واقع راهبرد را چه جوری ببینم راهبرد را به مثابه پلن ببینم یا
راهبرد را به معنای استراتژی به معنای نگرش ببینم خب خیلی وقت ها
دکتر
یعنی با یک
تغییر نگرش مثلا خود راهبرد همین تغییر نگرش است شما در قبال مسئله مهاجرت گزارش
راهبردی به قولی تحلیلی نگاه بکنیم دال مرکزیش این است اقا نگرشت را عوض کن نسبت
به مسئله ات همین یعنی همین معنا را شما منتقل کنی کافی است هیچ پلنی بهش نمی دن
این جوری قبلا می دیدی حالا اینجوری نگاه کن به این مقوله
شرکت کننده
حالا اگر اینجوری
ببینه چی می شود اینجوری ببینه چی میشود توی اوضاع فرهنگی ما خیلی وقتها من مثلا
دیدم معمولا گزارشات ...از داخل سیستم های گزارش سیستم هایی هستند که راهبرد را به
مثابه تغییر نگرش می بیننش مثلا فرض بفرمایید راهبرد در مورد ماجرای شیعه و سنی به
جای اینکه ما برویم سراغ تقریب می رویم سراغ تعایش مثلا یکی از ایده هایی که الان
مطرح است این است که به جای تقریب می رن سراغ تعایش تقریب سیاست تقریب تا حالا
شکست خورده برویم دنبال سیاست تعایش مثلا
یک نکته دیگه
که من فکر می کنم وجود دارد توی نوشتن گزارش راهبردی خیلی روش دقت کنیم و من فکر
می کنم غفلت از این تو سیستم های محیط های پژوهشی خیلی حرف می زنه این است که گزارشات
راهبردی حتما به شکل جمعی و تعاملی نوشته می شود یعنی فردی نیست یک گروه می نویسند
اینی که گروه می نویسد چه اقتضایی دارد این اقتضا را دارد که اصلا ان گروهی که تو
مرکز راهبردی کار می کنه واقعا یک گروه باشه یعنی یک مجموعه ای از کنش گران باشند
که دغدغه های سیاسی و دغدغه های علمی و گفتمانی مشابهی دارند و واقعا می خواهند یک
تصمیم را محقق بکنند ما عمدتا چون پرکتیست نداریم توی محیط های پژوهشی پرکتیست
نداریم یعنی فعالیت جمعی نداریم بلکه مجموعه ای از پژوهش گران داریم که اینها با
یک تحصیلاتی امدن جایگاه شغلی را اشغال کرده اند اینها دیگه با هم هیچ کنش و
واکنشی ندارند بخاطر همین ما یک جمعی نداریم که این جمع بخواهد برود ان تصمیم
سیاسی را محقق کند نوعا من دیدم چه گروههایی که داخل سازمان های حاکمیتی بودند
دولتی یا حکومتی و چه گروهایی که بیرون اند فرض بفرمایید جنبش امت واحده اینها
انقدری که بعنوان یک گروه که با هم مشارکت دارند فعالیت جمعی دارند می ایند وارد
عرصه نگارش گزارش و بعد ان گزارش ها را وسیله قرار میدن برای تصمیم سازی انقدری که
بعنوان گروه عمل می کنند موفق اند به تنهایی این امکان بدست نمی اید شما بتنهایی
در واقع
دکتر
هم میشود از
بعد علمی برایش شاهد اورد هم از بعد علمی حالا من فراموش کردم این بحث را بگم اصلا
ما الگویی داریم تحت عنوان انجام کار میزهای علمی یعنی یک میزیکه شما ایا در مورد
برخی مسائلی که کاملا میان رشته ای است حالا دوستمان پرسید یک نفر می تواند بعضی
وسایل هستش که واقعا مثلا جمعیت ابعاد پزشکی دارد ابعاد امینیتی دارد ابعاد سیاسی
دارد عمدتا همین حالتند طبعا به لحاظ علمی شما باید گروهی کار کنی دو بلحاظ اجرایی
می گوییم اجرایی تازه فقط تدوین کنندگان نیستند اینکه دارید می گویید برای اینکه
حمایت اجرایی مجریان را داشته باشید به یک نحوی اینها را درگیر می کنی یعنی مجریان
را یک نحوی فرایند تدوین گزارش سعی می کنی درگیر کنی بازی بدی که فردا حوزه اجرا
ضمانت اجرایی پیدا بکنه یعنی تصمیمی که داره گرفته می شود تکیه بکنه به این گزارش
لذا کار گروهی توی هر دو تا همانطوری که گفتید الزاماتی که خودتون هم گفتید دیگه
من فایل ایده
ال ندارم ولی می توانم بیارم که اینها را نقد بکنن سوژه نقد راحت می توانیم قرار
بدیم بگیم این قسمت را داره این قسمت را نداره اینجوری میشه کار کرد می شود یک
جلسه ای گذاشت پیشنهاد حالا این جلسه حالا ورکشاپ گونه کارگاه اره ما مثلا بیاریم
خود شما پیشنهاد بدید یک بحثی مطرح بشه گزارش راهبردی بعد بیاییم سرش یا از این
سمت موضوعی را بگیم و در موردش بخواهیم