مدرسه عالی فقه و معارف اسلامی
عنوان :
بررسی روح در تفسیر المیزان
برای دریافت درجة کارشناسی ارشد در رشته فقه و معارف اسلامی
گرایش؛ قرآن
نگارش:
هادی احمدی
استاد راهنما:
حجت الاسلام والمسلمین سید شهاب الدین حسینی
استاد مشاور:
حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی محمد آشنائی
آذر 1385
چکیده:
این پژوهش در چهار بخش، سامان یافته است، بخش اول را سه فصل، فصل اول آن را موضوعاتی پیرامون طرح پژوهش که در بردارنده بیان مسأله، سؤالات اصلی و فرعی، فرضیه، هدف، پیشینه، نوآوری، روش، قلمرو، و سازمان دهی پژوهش، ضرورت موضوع که خود شامل عناوینی هم چون اهمیت خودشناسی، آثار، رابطه ی آن با خداشناسی، معادشناسی و جهان شناسی، موانع خودشناسی، راه های شناسایی بیماری های روحی و نفسانی، محدودیت ها و مشکلات پژوهش، می شود تشکیل می دهد. خودشناسی در اسلام از جایگاه بس والایی برخوردار بوده و با آن، انسان احساس شرافت، کرامت و تعالی نموده و خود را از تن دادن به پستی ها برتر شمرده به خودیابی، خودسازی، خداشناسی، معادشناسی و جهان شناسی دست می یابد، در این جستار راز اصلی سقوط انسانیت در جهان غرب، خود فراموشی و غفلت از خود معرفی شده است.
فصل دوم را معنای روح در لغت و اصطلاح تشکیل می دهد، روح در لغت: یعنی جان، روان، نفس، دم، نَفَس، وسعت، گشادگی، شمول، ظهور و جریان امر لطیف، در اصطلاح یعنی مبدأ حیات، که جان دار به وسیله ی آن، قادر بر احساس و حرکت ارادی می شود.
فصل سوم را کاربرد روح در قرآن تشکیل می دهد روح در استعمالات قرآنی با توجه به المیزان به معانی روح القدس، عیسی (ع)، روح ایمانی، از سنخ امر الهی، مایه حیات، روح انسانی و جبریئل (ع) آمده است. علامه روح را موجود مستقل، مخلوقی آسمانی و غیر فرشته و از سنخ امر و ملکوت و ذو مراتب معرفی می کند که بالاترین مرتبه ی آن، در انبیا و اولیا و مرتبه ی پس از آن، در مؤمنین و مرتبه ی بعدی در انسان های غیر مؤمن و حیوانات و آخرین درجه ی آن در گیاهان قرار دارد.
بخش دوم را دو فصل تشکیل می دهد، در فصل اول، با شش آیه و شش روایت از نهج البلاغه و چهار دلیل عقلی و فلسفی، وجود روح ثابت شده است. در فصل دوم با بیان انواع رابطه ی میان دو شیء به نوع رابطه میان روح و بدن از دیدگاه مشا و اشراق، ملا صدرا و علامه پرداخته شده و ملاصدرا و علامه روح را در آغاز آفرینش عین بدن و متحد با آن دانتسه که در ادامه باانشای از سوی خداوند از بدن متمایز گردیده و پس از مدتی با مرگ بدن به کلی از آن مستقل می گردد. در ادامه ی این فصل به موضوع ترکیب انسان از روح و بدن پرداخته شده و در آخر ثابت شده است که حقیقت و واقعیت انسان را روح تشکیل می دهد و بدن ابزار کار اوست.
بخش سوم را سه فصل تشکیل می دهد فصل اول آن از حقیقت و ماهیت روح از نظر دانش مندان بحث می کند از این میان نظریه ی که روح را جوهر مجرد متعلق به بدن می داند صحیح تر شمرده شده است.
فصل دوم حقیقت روح را در المیزان مطرح می کند از نظر المیزان روح حقیقت و موجود مستقلی است دارای حیات، علم و قدرت.
فصل سوم درباره حدوث و قدم روح است، افلاطون و پیروانش به قدم روح، ارسطو و پیروانش و حکمای اسلامی پیش از ملاصدرا به حدوث نفس همراه و همزمان بدن معتقد است. ملاصدرا روح را «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» دانسته و قایل است حدوث روح همان حدوث بدن است نه حدوث جدای از بدن. علامه حدوث و قدم آن را در دو عرصه ی عوالم و مراتب آنها و عالم دنیا بررسی نموده در اولی روح را دارای تقدم رتبی بر بدن و در دومی همراه و همزمان با بدن می داند.
بخش چهارم که بیان گر ویژگی های روح است از سه فصل تشکیل یافته، در فصل اول ویژگی تجرد از ماده برای آن با دلایل نقلی، عقلی و تجربی اثبات گردیده و دلایل منکرین تجرد به چالش کشیده شده، در فصل دوم ویژگی کمال پذیری روح و عوامل تکامل آن بحث شده است در فصل سوم ویژگی دیگری برای روح به نام جاودانگی و قابلیت بقا داشتن پس از مرگ ثابت شده است.