X
بیستوسومین نشست از سلسلهنشستهای «جمهوری اسلامیشناسی»، به همت کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام) برگزار شد.
کتاب «آزادی در زندان؛ تجربهنگاری فعالیت تبلیغی یک روحانی در زندان» تازهترین اثر منتشرشده توسط پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام) در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
مجموعه سهجلدی «حیات روح خدا» با نگاهی تاریخی و مستند، سه دوره مهم از زندگی امام خمینی(ره) را روایت میکند؛ تلاشی دهساله از دل پژوهشی گروهی برای ترسیم دقیقتر منطق رهبری و کنشگری حضرت روحالله در بستر زمانه خویش. این اثر، گامی نو در پاسخ به خلأهای روایتگری عالمانه از زیستجهان امام است.
اولاد، بزرگترین تعلقی است که انسان در دنیا دارد و اگر روزی بتوانی همچون حضرت ابراهیم (علیهالسلام) از تمام تعلقات دنیا و حتی فرزندت بگذری و از خود دنیاییات هجرت کنی، آن وقت است که ملاقات باخدا ممکن میشود!
دههی پرمعنای «از قربان تا غدیر» فرصتی بینظیر برای تأمل در رابطهی عمیق عبودیت و ولایت است؛ پیوندی که اساس دین و روح حرکت مؤمنانه را شکل میدهد.
کتاب «ماهر جواب» نوشته حجتالاسلام محمد پورنوروز، پژوهشی نوآورانه و نظاممند است که با طراحی الگویی به نام «مجیب»، به تبیین راهبردهای مواجهه دانشی، مهارتی و بینشی با پرسشها و شبهات دینی میپردازد. این اثر به همت پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام) منتشر شده و بهعنوان منبعی علمی برای طلاب، مبلغان، و کنشگران فرهنگی در عرصه جهاد تبیین قابل بهرهبرداری است.
چهاردهم خرداد؛ سالگرد عروج آن یگانه دوران، امام خمینی (ره)
با فرارسیدن ایام سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره)، فرصتی مغتنم برای تعمق و بازخوانی مکتب فکری و عملی این بنیانگذار بیبدیل جمهوری اسلامی فراهم آمده است. در این میان، کتاب «مکتب امام خمینی به روایت رهبر معظم انقلاب اسلامی» به عنوان منبعی غنی و مستند، نقش کلیدی در شناخت عمیقتر این مکتب ایفا میکند. این اثر ارزشمند، با گردآوری بیانات رهبر فرزانه انقلاب، تصویری جامع از ابعاد گوناگون اندیشه و سیره امام راحل ارائه میدهد.
به مناسبت فرارسیدن سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره)، پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام سه اثر ماندگار خود درباره شخصیت، سیره و اندیشههای امام را بازنشر کرده است. این سه کتاب، هرکدام از منظری متفاوت به زندگی امام پرداخته و به فهم بهتر ابعاد شخصیتی و معنوی ایشان کمک میکنند.
یادداشت | محمد جواد فلاح (عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی)
یادداشت | حبیبالله اسداللهی، مدیر گروه مطالعات فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)
در مراسمی به مناسبت سالروز شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی، کتاب «الگوی سیاستورزی شهید» که به همت پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام) تدوین شده است، رونمایی شد. این مراسم با حضور جمعی از مسئولان و اندیشمندان در سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد. این کتاب تلاشی برای مستندسازی علمی و تحلیلی سیره حکمرانی رئیسجمهور شهید است.
«معرفی گروه اخلاق و عرفان»
معنويت را بايد نياز فطري بشر شمرد، همان ميثاق بلندي كه با قلم آفرينش بر سينة اشرف مخلوقات نوشته شده است. تاريخ نيز گواه ميل بيبرگشت بشريت به سوي باطن اين عالم بزرگ است. غريزة عرفاني بشر سرماية اصلي شكوفايي او و عامل محوري بيآراميها، سختپسنديها و حقيقتجوييهاي اوست.اديان الهي با پيامهاي بلند معنوي شناخته ميشوند. در نظر ما پيامبران قديسان عالمند و خبر از باطنيترين و روحانيترين عوالم هستي دارند. و همه در اين سخن مشتركند كه بياييد و همانطور كه خدا ميخواهد با او آشنا شويد و او را بهتر بشناسيد، با او انس بگیرید و درمان تمام بیقراریها و دردهای بشری خویش را از علاقۀ به او بخواهید. بيترديد اسلام نيز پيام معنوي عميقي دارد. دعوت آن اصيلترين نمونة دعوتهاي معنوي در جهان معاصر به شمار ميرود و حياط طيّبه و دارالسلامي كه به سوي آن ميخواند، بهشتي است كه در آن توحيد با احتشام تمام و قلمروي مطلق، به مدد سلسلة مشعشع ولايت، عقل را سيراب، دل را سرمست و گسترة زندگي را برخوردار از هويتي واحد و انسجام و تعادلي مثال زدني ميكند. عرفان اسلامي كانون معنويت متعالي آن و باطن شريعت شمرده ميشود. نگرشها و گرايشهاي پاك عرفاني در برابر شريعت مُعجز محمدي شگفتزده و مشعوف است. تجلي با شكوه معنويت ناب در «شريعت اسلامي» با جامعيت، كمال و نفوذي حيرتانگيز، كاملاً با منطق نيرومند عرفان اسلامي كه طاغوت و انداد الهي را در هر چهره و جايگاهي در سراسر مملكت الهي اعم از جانها و جوامع بشري منفور شمرده، نفي ميكند و رويكردي ظلمستيز، جامعهگرا و تمدنساز دارد؛ پذيرفتني، خواستني و عطية بزرگ الهي شمرده ميشود. در دامن اسلام معنويت ديني با معرفت متعالي ديني عاليترين و نهاييترين صيقل خود را خورده است و فرد اصيل و نابي پديد آورده است كه حضور حداكثري عرفان در تمام صحنههاي حيات بشر را تضمين ميكند. آنچه حاصل آمده عرفاني پيدا، پويا و جاودانه است كه ناظر به همة ابعاد نيازهاي انساني است، واقعيتپذير است، تحولزاست، و براي هر گرايش متعالي پاك سخني درخور و حياتبخش دارد.در گلستان انديشه و زندگي اسلامي، كتاب خدا، وجود مبارك نبيخاتم، سلسلة فخيم اصفياي محمدي و حضور نوراني امام زمان عجاللهتعالیفرجهالشریف سرماية عظيم و پشتوانههاي ابدي عرفان شمرده ميشود.ميل عرفاني هميشه و همهجا فرهنگساز بوده است و عرفانِ ادب آموخته و فرهيختة اسلامي از قدرت فرهنگسازي و جريانآفريني بالا و بيهمتايي برخوردار است. بعثت يا رستاخيز بزرگ انساني ـ اجتماعي نيز در واقع همان نهضت معنوي نبوي است كه به تجلي اعظم الهي پديد آمد و سرچشمه و طليعة تحولي در جهان بشري گشت. امامت نيز در چهرههاي علوي، حسني، حسيني، ... و مهدوي نزد شيعه و غير شيعه هميشه با پيامهاي عميق و گرايشات قطعي معنوي شناخته شده است. از طرفي نيز اين نكته سخت عزيز و فرصتي گرانبهاست كه ولايت؛ يعني سرماية بزرگ شيعي، هميشه مورد تأكيد اصلي نگرشهاي متنوع عرفاني بوده است؛ بلكه عرفان بيولايت بيمعنا شمرده شده است.آيا اگر امروز رسول اين امت يا وصي او در ميان ما ظاهر بود بر چهره و زبان معنوي دين اصرار نميكرد؛ «زباني» كه با آن ياراي سخن گفتن با هر انساني در هر نقطة جغرافياي فرهنگي بشر حاصل ميآيد و «چهرهاي» كه اكنون مؤثرترين سپر ما در مقابله با فرهنگ تمامتخواه و مهاجمي است كه مسلح به سلاح فساد، مجهز به دستگاههاي تحقيقاتي نيرومند و مزين به جلوههاي تمدني جذاب و دلانگيز است؟شايد معضل عظيمتر و مؤثرتر جامعة امروز و فرداي ما عرفانهاي بديلِ بيمايه بلكه انحرافياي باشد كه جوانان را به خود مشغول ميكند و با چهرة موجه خود به تدريج از دايرة شريعت بيرون ميبرد. اگر توجه كنيم كه انقلاب عزيز اسلامي ايران هويت اصلي، دعوت نهايي و كانون قدرتش معنويت مترقي و ذوق زيباي محمدي است و ذائقة فرزندان خود را سالها با اين عطش آشنا كرده است قطعاً حفظ اين انقلاب و مقابله با پاسخهاي بدلي را بدون اشباع جامعه با فكر و فرهنگ غني عرفاني ممكن نخواهيم ديد.ما در همة لايهها و مراحل تمدنسازي اسلامي، مطلوبمان معنويتي است كه برخاسته از منابع اصيل اسلامي باشد و در اين ميان عالمان، فرهنگسازان و حاكمان هريك مسؤوليتي خاص خود دارند. فهم عرفاني اصيل، نوسازي معنوي و مديريت معنويتگرا سه ضلع مثلث مبارك تمدنسازي عرفاني است كه حتيالامكان هيچيك نبايد مغفول بيفتد يا غافل از ديگري و ناهماهنگ با آن به پيش براند.ما در عين حال نبايد از سرماية گرانسنگ سنت عرفاني فرهنگ اسلامي غافل شويم. بايد ظرفيتهاي اين تودة غني و پرسخن معرفتي براي رسيدن به مقصود بلندمان شناخته شود و تلاشهاي هزاران عالم رباني در طول تاريخ عرفان اسلامي به شايستگي ارج نهاده شود. اين مقاصد بلند در صورت سامانمندي، نيرومندي و گستردگي پژوهشهاي عرفاني شدني خواهد بود و اين همه نيز نيازمند كارهاي گروهي و استفاده از تواناييها و امكانات پژوهشي سازماني است.سند حاضر به مدد مطالعۀ دغدغههای برجستگان عرصههای فکر و فرهنگ عرفانی و رايزني با تعدادي از ایشان و صرف دقتهايی چند پديد آمده است تا مقدمة تأسيس گروهي پژوهشي براي پيگيري مقاصد دلسوزان علم و دين اين جامعه گردد. اميد كه هرآنچه گفته آمده به درستي جامة تحقق و عمل بپوشد و سهم و وظيفة ما از رسالت بزرگمان به خوبي استيفا شود.