گفتمانی شدن مسئله حجاب در ایران در یک
فرایند زمانی ۷۰ ساله رخ داده است. اقدام رضاخان مسأله دینی و فرهنگی را مورد
مناقشه قانون و سیاست می کند و در همین جا گفتمانی شدن حجاب شکل می گیرد.
سومین
روز از سمینار «جامعه شناسی حجاب و بدحجابی» صبح امروز در پژوهشکده باقرالعلوم کار
خود را آغاز کرد. اولین سخنران این سمینار محمدتقی کرمی عضو هیات علمی دانشگاه
علامه طباطبایی بود.
وی
در ابتدای سخنانش با تاکید بر اینکه سخنرانی امروزش به معنای موضع شخصی وی نیست
گفت: گفتمانی شدن مسئله حجاب در ایران در یک فرایند زمانی ۷۰ ساله رخ داده است.
یعنی از سال ۱۳۰۰ تا۱۳۷۰ دوره ای که در آن حجاب به یک مسئله گفتمانی تبدیل شده است
و این مسئله کانونی گفتمانی در حدود ۷۰ سال صیرورت داشته و از سال ۷۰ به بعد به
صورت تام و تمام جایگاه خودش را پیدا کرده است.
وی
افزود اگر بخواهیم به تاریخ فقه شیعه نگاه کنیم، می بینیم که در کتاب های فقهی و
تفسیری مان آنقدر بامسئله حجاب درگیر نبوده ایم چراکه مسئله مندی از اجتماع می
آید و طبعا در آن زمان حجاب مسئله و معضل نبوده است. تا زمان مشروطه اوضاع حجاب به
یک روال بوده است تا اینکه به یکباره در زمان پهلوی اول به قانون کشف حجاب می
رسیم. البته قبل از کشف حجاب اجباری زمینه های اجتماعی و فرهنگی کشف حجاب برای
جامعه ایرانی فراهم شده بود.
کرمی
ادامه داد: نگاه جمهوری اسلامی به حجاب گفتمانی است، به همین دلیل هم از بسیاری از
جوانب این موضوع غافل مانده است و به این موضوع هیچ گاه توجه نشده که اقدام رضا
خان، معلول یک خیزش اجتماعی است. تا قبل از زمان مشروطه مسئله حجاب یک مسئله فقهی
و فرهنگی بود به این معنا که زنان ایرانی تا پیش از زمان مشروطه حجاب داشتند کما
اینکه حجابشان حجاب دینی نبود و چون در جامعه ایرانی جوامع متکثری وجود دارد، هر
کسی تابع قومیت خودش حجاب می کرده است. کاری که رضاخان می کند این است که مسئله
فرهنگی و دینی را مورد مناقشه قانون و سیاست می کند و درست همین جاست که گفتمان
شکل می گیرد.
این
استاد دانشگاه علامه در ادامه تصریح کرد: در مقابل چنین جریانی، جریان دفاع از
حجاب یا حجابیون شکل می گیرد. چراکه وقتی گفتمانی مثل نفی حجاب پیش می آید در
مقابلش یک گفتمان دیگر شکل می گیرد. در فاصله زمانی سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۰ هم انواع و
اقسام نظریات در دفاع از حجاب شکل می گیرد. اما بعد از انقلاب اسلامی ما مسئله
حجاب را مسئله سیاست، دولت و حکومت کرده و روز به روز هم آن را فربه تر
کردیم.
این
پژوهشگر و محقق اجتماعی افزود: امروزه به وضعیتی رسیدیم که حجاب مسئله گفتمانی ما
شده در حالی که به لحاظ حجیت محل چالش است. دقت داشته باشیم
که اگر حجاب گفتمانی شود به یکسری لوازم احتیاج دارد از جمله این لوازم تقلیل
گرایی، کل گرایی و موطن دار شدن گفتمان ها است. در حال حاضر ما در جمهوری اسلامی
ایران هم حجاب سیاسی داریم و هم بدحجابی سیاسی و
چنین موضوعی معلول گفتمانی شدن مسئله حجاب است. تقلیل گرایی در گفتمانی شدن حجاب
یعنی اینکه تمام وجوه حقیقت را به وجهی از آن فرو بکاهیم. امروزه هم در ناحیه دین
و هم در ناحیه هویت دچار تقلیل گرایی شده ایم و قضاوتهای مان را بر آن اساس می
کنیم. به بیان دیگر مرز داوری و قضاوت هایمان بر اساس حجاب شده است. البته نقد
گفتمانی شدن حجاب به این معنا نیست که حجاب امر مهمی نیست، بلکه به این معناست که
تأکید بر اهمیت حجاب نباید منجر شود که دیگر حقایق شرعی و دستورات فقهی کمرنگ شود.
به عنوان مثال امروزه آنقدر که روی مسئله حجاب تأکید می شود روی مسئله ربا تأکید
نمی شود.
وی
در پایان گفت: وقتی مسائل دینی ما به مسائل گفتمانی تبدیل شود، موضع گیری هایمان
هم سیاسی می شود. در جریان کل گرایی این گونه گفته می شود که همه ایرانیها دینی و
با حجاب هستند. این در حالی است که ایران هیچ وقت جامعه یک دستی نبوده است به همین
دلیل هم برای همه ایران نمی توانیم یک نسخه ثابت داشته باشیم. به این نکته توجه
کنید که وقتی ما حجاب را گفتمانی می کنیم در واقع فضای همدلی و مدارا را از بین می
بریم. بنده سخنانم را با سوالی تمام می کنم که پاسخش را نمی دانم و به عهده خود
شما می گذارم. آن سوال هم اینکه اگر حجاب مسئله گفتمانی
ما باشد خوب است یا بد؟