عمرو بن جموح [1]
عمرو بن جموح بن زيد بن كعب بن سلمه انصارى، اهل مدينه و از قبيله ى خزرج و تيره ى بنى سلمه بوده است. عمرو در ميان خاندانش مردى محترم و بخشنده بود و به همين سبب موقعيت بسزايى داشت. لذا هنگامى كه برخى از بستگانش در اولين ملاقات به حضور رسول خدا(صلى الله عليه وآله) رسيدند، پيامبر(صلى الله عليه وآله) از آنها پرسيد: بزرگ خاندان شما كيست؟ گفتند: مردى بخيل به نام جد بن قيس است. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «چه مرضى از بخل بدتر است؟» سپس فرمود: «رئيس شما عمرو بن جموح، همان مرد سفيد اندامى كه موهاى به هم پيچيده دارد، باشد.» پس از آنكه رياست عمرو بر قبيله مسلم شد; شعراى قبيله در مدحش اشعارى سرودند كه اين ابيات از آن جمله است:
1ـ و قال رسول الله و الحق قوله *** لمن قال منا من تسمون سيداً
2ـ فقالوا له جد بن قيس على التى *** نبخله فيها و ان كان اسودا
3ـ فتى ما تخطى خطوة لدنية *** ولا مد فى يوم الى سوئة يداً
4ـ فسود عمرو بن الجموح لجوده *** و حق لعمرو بالندى ان يسوداً
5ـ اذا جاءه السؤال اذهب ماله *** و قال خذوه انه عائد غداً
1- پيامبر(صلى الله عليه وآله) به يك نفر از ما گفت: رئيس شما كيست؟ در حالى كه گفتار او حق بود.
2- به او گفتند: جد بن قيس، همان كسى كه او را به بخل مى شناسند.
3- هر چند از ساير جهات، جوانى شايسته است كه هرگز به بدى دست دراز نكرده است.
4- پس عمرو بن جموح را به سبب سخاوتى كه دارد، سرور قرار داد. و حق عمرو است كه به سبب بخشش سرور باشد.
5- پس هرگاه گدايى نزد او بيايد تمام اموالش را مى برد در حالى كه او مى گويد: اين ها را ببريد كه فردا باز مى گردد. [2] سایر محورهای این مقاله عبارتند از:
- اسلام آوردن عمرو
- عمرو و نزول آيه
- سرانجام عمرو
- همسر عمرو و كشته ى او [3]
[1]. محقق و نویسنده : حبیب عباسی.
[2]. الاستيعاب، ابن عبدالبر 3 : 1169; اسدالغابه، ابن اثير 4 : 93 و الاصابه، ابن حجر 4 : 507.
[3]. جهت توضیح بیشتر رک: جلد ششم دائره المعارف صحابه