به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع)، نشست جامعهسازی و اقامه توحید در سیره نبوی با ارائه حجتالاسلام سید محمد نیازی، استاد حوزه و مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) و سید محمد مهدی موسوی نژاد، دانشجوی دکتری رشته تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، یکشنبه یکم آبانماه در قم برگزار شد.
قرآن به دنبال آن است که مبادی بینش انسان را با توحید تغییر دهد و پدیدههای عالم و حتی خود انسان را با تفسیری توحیدی بازخوانی کرده و به بشریت نشان دهد و این با ترساندن و امید دادن و ترغیب کردن به بهشت یا ترساندن از جهنم و شکلگیری نظام پاداش و جزا تفاوت دارد.
پیوند اجتماعی، اتصال مؤمنان، جامعهسازی و موضوعات مرتبط با توحید اجتماعی، نقطه عطف و ارزش افزوده بیپایانی است که توحید نبوی در معارف توحیدی ایجاد کرده است.
تربیت توحیدی، تربیتی است که از نقطه بنیادین در نهاد و روان انسان که شناختها، بینشها و آگاهیها است شروع کرده و نگاه او را به عالم تغییر میدهد و عاملیت خداوند در جهان را برای او تشریح میکند؛ بنابراین خدا در قرآن همه موضوعات خرد و کلان زندگی را با رویکرد توحیدی تبیین و تفسیر میکند و این مسئله بسیار مهم است.
پیامبر اکرم (ص) با ایجاد یک ذهنیت مشترک اجتماعی و پیوند دادن انسانها حول آن ذهنیت مشترک و ایجاد مسئولیت اجتماعی و مدیریت ولایی این کار را کرده است. ولایت دو بعد طولی و عرضی دارد و ماهیت آن ایجاد پیوند خصال اجتماعی است و اینکه انسانها باور کنند برای خروج از تنگناهای زندگی ناچارند که با یکدیگر پیوند داشته باشند و براساس یک ایده حرکت کنند.
اینجا با چند سئوال مواجه میشویم:
اگر بینش، گرایش و رفتار انسان در دستگاه توحیدی اصلاح شود، اقامه توحید با استفاده از چه راهبردی محقق خواهد شد و چگونه میتوان این تحول عمیق چند لایه را در وجود انسان و بشریت به وجود آورد؟ نقطه موفقیت، راهبرد اساسی و منطق حاکم بر اندیشه پیامبر در اقامه توحید بر اساس سیره نبوی چه بوده است؟
منابع تاریخی و سیره ما تا چه اندازه این ذهنیت را تأیید میکند؟ آیا قابل اثبات است؟ چه فتوای تاریخی و شاهدمثالهایی از سیره میتوان برای این موضوع آورد؟ آیا اگر این شاهدمثالها را در کنار هم قرار دهیم آیا میشود حکم کرد که منطق حاکم بر اقامه توحید در اندیشه پیامبر منطق اجتماعی بوده است یا در کنار آن باید فعالیتها و مؤلفههای دیگر را نیز دید؟
حجتالاسلام سید محمد نیازی، استاد حوزه و مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) در پاسخ به سئوالات مطرح شده با بیان اینکه سه ساحت توحید، جامعه و سیره، نیاز به مفهومشناسی و تبیین بنیادهای معرفتی پرکاربرد و پرکاربست در این زمینه دارد، اظهار داشت: وقتی از توحید در حوزه سیره نبوی و نسبت آن با جامعهشناسی و جامعه صحبت میکنیم، لازم است تعریفی از توحید ارائه و به سئوالات زیر پاسخ دهیم.
جامعه نبوی چه جامعهای است؟ آیا از نظر جغرافیای طبیعی، مرز و حدود خاصی دارد یا از نظر زمانی مدنظر است که چه زمانی؟ چه مؤلفههایی با هم جمع شوند میتوانیم بگوییم یک جامعه در عالم واقع و خارج تحقق عینی و ظهور و بروز اجتماعی پیدا کرده است؟ سیره به چه معناست؟ آیا مباحث اخلاقی را هم جزو سیره به حساب میآوریم؟ آیا مسائل فقهی ذیل سیره بیان میشود؟
استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) با بیان اینکه جامعه جهانی ضد توحیدی مقارن ظهور اسلام است و در دورانی که جاهلیت در همه ساحتها به صورت حداکثری ظهور و بروز اجتماعی داشته، لازم است بررسی کنیم که فلسفه و ظهور و بروز پیامبر خاتم با محوریت شعار اصلی «لا اله الا الله» چه نسبتی با جامعه جهانی عصر ظهور دارد؟ تصریح کرد: وقتی مقارن ظهور اسلام به تاریخ مراجعه میکنیم میبینیم که یک حیات ضد توحیدی به صورت حداکثری کل جهان را پوشانده و سایه تیره خود را بر حیات بشریت غالب کرده است.
شعار «لا اله الا الله» نقطه عطف درگیریهای پیامبر و موضعگیریهای دشمنان اسلام
وی بر توجه به موضوع جامعه جهانی ضد توحیدی مقارن ظهور اسلام تأکید کرد و افزود:پیش از ظهور امام زمان (عج) و براساس روایات، یک جاهلیت حداکثری در جهان فراگیر میشود و نیاز اجتماعی و نیاز غریزه بشریت به این سمت میرود که احساس به منجی دارد.
حجتالاسلام نیازی در ادامه سنتهای تاریخی و الهی در سیره پیامبر اکرم (ص) را مورد بررسی قرار داد و گفت: سنتها و عوامل محرک تاریخی یکی از مسائل مهم فلسفه نظری تاریخی یا فلسفه جواهری تاریخ است که لازم است تبیین کنیم چه جایگاه و چه نقشی در ایجاد، تکوین، گسترش و یا میرایش حیات اجتماعی توحیدی دارند و مسئله جامعهسازی و اقامه توحید در سیره پیامبر اکرم (ص) چگونه است؟
وی شرط ورود به تاریخ و سیره پیامبر اکرم (ص) را تعریف ادبیات مفهومی توحید، تاریخ، علم تاریخ، فرهنگ، تمدن، سیره و جامعه دانست و ابراز کرد: توحید مهمترین شعار پیامبر اکرم (ص) در سه بازه زمانی تولد تا بعثت، بعثت تا هجرت و هجرت تا شهادت است.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: نقطه عطف درگیریهای پیامبر اکرم (ص) و موضعگیریهای دشمنان اسلام در ساحتهای مختلف که سبب شکلگرفتن این شرایط شده، شعار «لا اله الا الله» است که ایشان در ابتدای دعوت علنی خود مطرح کردند؛ از این رو «لا اله الا الله» نقطه عطفی برای واکنش دشمنان اسلام به پیامبر اکرم (ص) و حرکت اجتماعی عظیم و جهانی اسلام ناب است.
حجتالاسلام نیازی از توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید در عبادت به عنوان مراتب توحید نام برد و اظهار داشت: توحید در ساحت باورها و شناختها، ارزشها و گرایشها، رفتارها و کردارها ظهور دارد و پیامبر اکرم (ص) در تاریخ زندگی خود به بشریت آموختند که نیاز است چهار مدل توحید در این ساحتها، اجتماعیسازی شود.
وی با بیان اینکه جامعهسازی ذیل حیات تمدنی شکل میگیرد، گفت: مقام معظم رهبری میفرمایند که برای تمدن نوین اسلامی به پنج مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن نوین اسلامی نیاز داریم، بنابراین کاربست و کاربرد واژهها بار معنایی دارد.
استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) با طرح این سئوال که آیا از زمان بعثت یا هجرت و تشکیل حکومت پیامبر اکرم (ص) تمدن اسلامی آغاز شد یا جرقههای آن زده شد و آیا این تمدن با توجه به غصب خلافتی که بعد از حضرت رسول (ص) شکل گرفت، اسلامی است؟ روشن شدن این مباحث را در حوزه تمدنشناسی ضروری دانست.
وی با بیان اینکه انسان به طور فطری اجتماعی است از قوم، حزب، قبیله، معشر، ناس و امت به عنوان ترجمان واژه جامعه در قرآن نام برد و افزود: مرحوم علامه مصباح یزدی در کتاب «جامع التاریخ» یک دیدگاه خاصی در تعریف جامعه دارد که بیشتر ناظر به استقلال سیاسی و عدم وابستگی و وجود یک نظام سیاسی مستقل است، اما با مراجعه به دایرة المعارفهای علوم اجتماعی میبینیم که یک تعریف واحدی برای جامعه نداریم.
حجتالاسلام نیازی با اشاره به اینکه جامعه، تاریخ و تمدن اشتراک بسیار زیادی دارند، ابراز کرد: جامعه وقتی شکل میگیرد که در آن جمعی از مردم دارای چند ویژگی گردهم آیند که این ویژگیها عبارتند از افراد حول محور یک وجه مشترک جمع شده باشند، آن وجه مشترک در میان مردم بادوام باشد و دارای نهادهایی برای پاسخگویی به نیازهایشان باشند.
وی تمدن را به نظامهای پاسخگو برای نیازهای یک جامعه تعریف کرد و با طرح این سئوال که جامعه بر افراد تأثیر میگذارد یا افراد جامعه را تشکیل میدهند، گفت: وقتی میگوییم فلسفه شکلگیری جامعه توحیدی از سوی پیامبر اکرم (ص) چیست، باید چرایی نگرانی دشمنان اسلام از شکلگیری این جامعه، جلوگیری از شکلدهی آن و دلایل اجبار پیامبر به هجرت را بررسی کنیم.
این استاد حوزه با بیان اینکه تشکیل حکومت موضوعیت دارد، در پاسخ به این سئوال که چرا ما باید حکومت جمهوری اسلامی داشته باشیم، گفت: محققان علوم انسانی اجتماعی بر تشکیل جامعه معترف هستند و ما هم بر این موضوع اعتقاد داریم که حضور معصوم برای هدایت بشر است و یکی از روشهای هدایت بشر جامعهسازی است؛ چراکه وقتی جامعه شکل میگیرد نظریههای فرهنگی نیز شکل میگیرند.
سید محمد مهدی موسوی نژاد، دانشجوی دکتری رشته تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی نیز به عنوان ارائه دهنده، فهم موضوع نشست را نیازمند مشخص شدن یک سری مفاهیم دانست و گفت: ارزشها یا تمایلات انسان به دو گروه ارزشهای مادی و معنوی تقسیم میشوند که درک قوای نفس انسان از نیازهای مادی سبب شکلگیری ارزشهای مادی و درک از نیازهای معنوی سبب شکلگیری ارزشهای معنوی است.
وی با بیان اینکه نوع فهم قلب بر تولید ارزشها تأثیر میگذارد و عامل اصلی که میزان درک قلب را برای نفس ایجاد میکند وضعیت توحیدباوری است، افزود: وقتی ارزشهای مادی در یک فرد در جامعه غلبه پیدا کند، سبب میشود درک انسان نسبت به مراتب توحیدی کم شود.
ظهور رسالت توحیدی پیامبر عامل باور به هدایت تشریعی الهی
دانشجوی دکتری رشته تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی اظهار داشت: از میان باورهای توحیدی، باور ربوبیّت یا هدایت تشریعی خداوند اساسیترین نقش را در درک قلب نسبت به نیازهای قوای انسان دارد و غلبه یا ارزشهای مادی و معنوی و همچنین قوه اختیار و بروز رفتارها تحت تأثیر این درک اتفاق میافتد.
وی با اشاره به اینکه باور ربوبی و تشریع الهی دارای سه شاخه تقوا به ربوبیّت خدا، باور به لزوم عقلانیت برای فهم و تشخیص و باور به لزوم اختیار است، تصریح کرد: فارغ از تمرکز بر روی بحث ربوبیّت تشریعی ما نمیتوانیم اصلاحات ارزشی انجام دهیم؛ مانند تفکر جبر که با باور به ربوبیّت تکوینی خدا هیچ تنافی ندارد، اما با باور به ربوبیّت تشریعی خدا به طور کامل در تعارض است.
موسوی نژاد با بیان اینکه نقطه کمال باور به ربوبیّت تشریعی زمانی است که یک شناخت راسخی شکل بگیرد، گفت: شناخت راسخ باور قلبی و شناخت عقلی را شامل میشود منتها یک انکار قلبی نسبت به پروردگار بینقص در هدایت تشریعی خلق، جوهره عوامل انگیزشی است که تا به شناخت راسخ تبدیل نشود میتواند جوهره عوامل انگیزشی باشد.
دانشجوی دکتری رشته تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی افزود: باور به ربوبیّت تشریعی زیرمجموعه باور به ربوبیّت تکوینی است منتها اندیشه جبر از باور به ربوبیّت تکوینی در میآید؛ یعنی چه کسی اینها را به برتری مادی رسانده است؟ تا یک نسبت و حدی اندیشه جبر ذیل اندیشه باور به ربوبیّت تکوینی الهی قرار میگیرد اما به طور کامل با ربوبیّت تشریعی الهی در تنافی است.
وی رویکرد خود را از بیان واژه ارزش در این پژوهش روانشناسی عنوان کرد و با بیان اینکه درباره عصر جاهلی تحقیقات بسیاری انجام شده است، گفت: وضعیت جاهلیت عرب جنبه شناختی نداشته و بیشتر غلبههای ارزشهای مادی بوده است که اندیشه حقانیت صاحبان برتری مادی را شکل میدهد؛ ضعف باور قلبی نسبت به هدایت تشریعی الهی سبب میشده که آنها هدایت الهی را دلیل اطاعتپذیری ندانند.
موسوی نژاد اظهار داشت: با بررسی آیات قرآن کریم و تاریخ درمییابیم که در بخشهایی ضعف باور نسبت به خالقیت، ضعف باور نسبت به ربوبیّت تکوینی و ضعف باور به ربوبیّت تشریعی سبب شده است که آنها، پدران خود را برای بتپرستی الگو قرار دهند و با کنکاش بیشتر به این نتیجه میرسیم که این عوامل در حد ضعف شناخت نبوده و بیشتر ضعف باور قلبی بوده است و ریشه بتپرستی ارزشهای مادی سبب میشده که آنها تابع محض افرادی باشند که به ارزش مادی رسیدهاند.
این پژوهشگر رشته تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی با بیان اینکه ظهور رسالت توحیدی پیامبر اکرم (ص) نخستین عاملی بود که باور و امید نسبت به هدایت تشریعی الهی را در قلبها زنده میکرد بدون اینکه حتی نیاز مبرمی به استفاده از عوامل بیرونی و ایجاد شناختهای بیرونی باشد، گفت: نخستین عامل اعتلای ارزشها این بود که سبب میشد قشر جوان و ضعیف به امید رهایی از ظلم و شرک به اسلام گرایش پیدا کنند.
وی افزود: پس از این مرحله، اسلام توحید باوری را در قالب شناخت لزوم اعتلای ارزشها تئوریزه میکرد و با بیارزش دانستند ارزشهای مادی میگفت که توحیدباوری و ارزشهای توحیدی عامل حقانیت هستند نه اهل قبیله خاص و نژاد خاص بودن.
موسوی نژاد، آزار و شکنجه مسلمانان در سه سال تحریم اجتماعی و اقتصادی بنی هاشم توسط قریش را گواه اعتلای ارزشها در عصر نبوی عنوان و تصریح کرد: آزار و شکنجه مسلمانان این توان را داشت که هرچقدر ارزشهای مادی از عصر جاهلی مانده بود تحریک شود و مردم کم آورند و تنها ماهیت پوچ شرک بود که با وجود این سختیها هویدا میگشت.
شایان ذکر است که کارگروه گفتمان توحید پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع) با محور قرار دادن جزوه «روح توحيد؛ نفی عبوديت غير خدا»، اهدافی همچون شرح افق تمدنسازی اين ادبيات؛ توسعه تطبيقی آن بر مسائل جاری فرهنگی و سياسی روز کشور و تزويد اين ادبيات از تقرير عرفانی و صدرايی توحيد را دنبال میکند.