به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام، جلسه گفتوگو پیرامون روحانیت، زندگی، مردم به بهانه کتاب «مسافر سنت در هزاره سوم» تألیف حجتالاسلام محمدرضا زائری با حضور نویسنده اثر برگزار شد و افزون بر نویسنده اثر، حجتالاسلام مهدی همازاده آبیانه مدیر کارگروه علمی بازآفرینی هنری پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام و حبیبالله اسداللهی پژوهشگر این پژوهشکده نیز به عنوان ناقد حضور داشتند.
حجت الاسلام محمدرضا زائری نویسنده اثر با بیان اینکه کتاب شامل تک نگاری ها و روزنوشتهای من برای یک روزنامه شهری است، گفت: از آنجا که سفارش دهنده یک روزنامه وابسته به شهرداری کلان شهر بود و نویسنده هم یک روحانی، پس به طور طبیعی اگر قرار است من به عنوان یک روحانی و طلبه برای روزنامهای که وابسته به کلان شهر و مدیریت شهری است بنویسم، منطقاً باید از زندگی شهری یک روحانی در روزگار خود بنویسم و به موقعیتها توجه کنم؛ بنابراین از آن چیزهایی که در طول روز در مترو، اتوبوس، تاکسی و تعامل با شهروندان و زندگی روزمره اتفاق میافتاد شروع به نوشتن کردم.
وی با اشاره به اینکه بخشی از مجموعه یادداشتهایی که در کتاب نیامده است را گردآوری کرده و بعدها به آن اضافه کرده است، افزود: رخدادهای شنبه تا پنجشنبه را مینوشتم و بعد جمعه را اضافه کردم و یا متن یادداشتها بر طبق فصول سال نوشته نشده بود و بعد از فروردین تا اسفند کار را شروع کردم.
روحانیت در همه شئون اجتماعی و سیاسی مردم حضور دارد
نویسنده اثر با بیان اینکه کتاب خود را با نیم نگاهی به بیست تا پنجاه سال آینده به رشته تحریر درآورده است که اگر کسی خواست چشم انداز و افقی اجمالی از فضای زندگی و رابطه مردم و روحانیت در سالهای پایانی دهه نود به دست آورد بتواند کتاب را بدون شاهد مورد توجه قرار دهد، تصریح کرد: اقتضای کار نگارش کتاب این است که از واقعیت دور نشوم و این کار بسیار سخت است و مرز باریکی دارد که شما واقعیت خام را بنویسید یا یک تخیلی را نگارش کنید.
وی که خود را وفادار به واقعیت معرفی میکند اما در عین حال تلاش کرده یک روایت داستانی، خواندنی و جذاب از ماجرا نقل کند، موضوع اثر را بسیار مهم خوانده و میگوید که حتی اگر انقلاب اسلامی و حاکمیت روحانیت و دخالت حوزههای علمیه در شئون سیاسی را هم نداشتیم و الآن سال 1351 بود باز هم رابطه روحانیت و مردم آنقدر اهمیت داشت که لازم بود کسی در جایگاه یک معمم و طلبه چنین روزنوشته هایی را بنویسد.
حجت الاسلام زائری با بیان اینکه امروز روحانیت در تمام شئون زندگی مردم حضور دارد و مردم خواسته یا ناخواسته روحانیت را در همه مسائل زندگی خود میبینند، خاطرنشان کرد: مسئله امروز من این نیست که متن کتاب چقدر با واقعیت تطبیق میکند و روحانیت خود چقدر ندانسته این تصویر را ایجاد کرده و خود را ناخواسته در معرض این اتهام قرار داده است، واقعیت بیرونی این است که روحانیت در همه شئون اجتماعی و سیاسی حضور دارد و مردم این تصویر را از روحانیت میبینند و به طور طبیعی روایت این رابطه و ثبت مستنداتی از برخوردها، تعاملات و نگاهها بسیار اهمیت دارد.
وی که با هدف ارائه روایتها، تک نگاری ها و روزنوشتهای خود یک گزارش اجمالی از این دوره ارائه کند، میگوید که تلاش کرده با یک تنوع و جامعیتی به این موضوع بپردازد که اگر کسی پنجاه سال بعد متن کتاب را مرور کرد، برای او این تلقی ایجاد نشود که همه چیز گل و بلبل بوده است و این تلقی هم ایجاد نشود که مردم به یک مرتبه هیچ رابطه و نگاه مثبتی به روحانیت نداشتهاند.
متن کتاب فاقد هرگونه تکلف است
در ادامه این نشست حجت الاسلام دکتر مهدی همازاده ابیانه مدیر کارگروه علمی بازآفرینی هنری پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام درباره متن کتاب گفت که دارای اپیزودهای ساندویچی و بسیار مختصر است تا برای مخاطب امروزی جذابیت داشته باشد، بسیار سریع مطلب را دریافت کند و بخواند، در عین حال لحن کتاب غیرآمرانه است و سعی میکند در جایگاه یک شهروند صحبت کند و تکلف ندارد.
وی افزود: در بازنماییهای تلویزیونی و سینمایی یک تکلف و تصویر عجیبی از روحانیت وجود دارد و آن یک فرد مقدس است که اگر مشکلاتی پیش آید اهالی محل به او مراجعه میکنند و او رهنمودهایی میدهد؛ تصویر روحانیت اینگونه بازنمایی میشود و برای مردم هم توقع ایجاد میکند و ما به گونهای بازنمایی کردهایم که اشتباه ساده یک روحانی هم محکوم است.
مدیر کارگروه علمی بازآفرینی هنری پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام سوژه و متن کتاب را فاقد هرگونه تکلف و البته بجا دانست و تأکید کرد: موضوع کتاب بحث حضور روحانی در میان مردم است، برخلاف آن روحانی که یا در حوزه منزوی است یا حکومتی است و از وی آی پی رفت و آمد میکند و ماشین شخصی دارد و بریده از جامعه و مردم است؛ سوژه کتاب اکثر روحانیونی هستند که در میان مردم زندگی میکنند.
چالش مدنظر نویسنده در عنوان کتاب دیده نمیشود
وی افزود: چالشی که نویسنده در سطوح مختلف با آن روبه رو است چالشی است که شاید در کناف و عنوان کتاب بد دیده شود؛ چراکه سنت به معنی زمان نیست. نویسنده میگوید مسافر سنت کسی است که با گذر در زمان گذشته به آینده آمده است. اینجا نویسنده با یک چالش تئوریک بین سنت و مدرنیته روبه رو است، متنهایی که مربوط به آموزههایی از 1400 سال پیش است و یک حکومت در 1400 سال بعد تشکیل میشود و یک سری احکام و آموزههایی که برای آن موقع است و چه بسا زمان مند باشد و در این دوره زمانی یک ساختار اجتماعی را وارد کند و این چیزی نیست که نویسنده در کتاب آورده باشد.
حجت الاسلام همازاده گفت: شاید مسئله سنت در کتاب به معنی جهان معنوی و امر فرا زمان و فرا مکان است. در همه زمانها وجود دارد و آن عالم قدسی که جریان دارد و این مسافر و مسافرانی که در عالم در یک حکومت و شرایطی آمدهاند که توقعاتی از آنها میرود و گلایههایی وجود دارد که آن جهان کجا و شرایط آنها کجا و چه نسبتی میان این وضعیت متناقض و آن زمان که سرشار از معنویت برقرار است. این پرسش و این چالشی است که روحانیت ما در میان عامه مردم با آن مواجه هستند.
وی با بیان اینکه سنت یک امر زمانی و مربوط به گذشته نیست و یک چالش تئوریک هم نیست یا اولاً و بالذات تئوریک نیست، خاطرنشان کرد: فرم، لحن، نحوه نوشتار و سطح موضوع از طرف چنین نویسندهای قابل ستایش است اما در محتوا توقعی بیش از این داشتم.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: برداشتی که از متن کتاب داشتم این بود که در برابر این موضوع و چالش سنت و ساختار در این پرسش، نویسنده کتاب در جایگاه یک روحانی فاصله گذاری میکند و میگوید من کارهای نیستم و یک جاهایی حتی به نظر میرسد پرسشی که مطرح میکند از طرف نهاد دین و یا از طرف نهاد مردمی پرسشی است که شاید از طرف همان مردم قابل به چالش کشیده شدن باشد.
وی در این زمینه مثال کتاب درباره برخورد نهادهای امنیتی با روحانیون را مطرح کرد و اظهار داشت: مؤلف مینویسد که نهادهای امنیتی به سراغ آن روحانی میروند که یا از جایی پول گرفته باشد، یا تشکیلات و دارودسته ای برای ایجاد اغتشاش داشته باشد یا از خارج دستور بگیرد، در حالی که اینگونه نیست؛ نهادهای امنیتی گاه حتی به سراغ روحانیونی میروند که احساس کنند کلامشان دیده میشود و تأثیرگذاری دارند که ممکن است از جایی دستور نگیرند، پول هم نگیرند و تشکیلاتی هم برای اغتشاش نداشته باشند.
سطوح سفید و نیمه خاموش کتاب
حجت الاسلام همازاده گفت: در جاهایی توقع داشتم که نویسنده حرفهایی را بزند که نزده است، اما در عین حال احساس میکنم کتاب سطوح سفید و نیمه خاموشی دارد که به احتمال زیاد مربوط میشود با چالشی که روحانیت با آن مواجه است در شرایطی حاکمیتی دینی به نام فقیه و حوزههای علمیه شکل گرفته است. در هر حال روحانیت معمولاً با یک چالشی مواجه هستند که کتاب در پرداختن به این چالش سطوح سفید و نیمه خاموشی دارد و نویسنده در همان عبارت کلی فاصله خود با ساختار حاکم و ساختار رسمی و قرائت رسمی را حفظ میکند.
وی با اشاره به سئوال برخی مردم از روحانیون درباره سکوت نسبت به شرایط جامعه مانند شرایط آبان 98، تصریح کرد: در این کتاب با یادداشتهای روزانهای مواجه هستیم که ناظر به یک بستر زمانی نوشته شده و بخش قابل توجهی از معانی این تکست ها با کانتکستی تکمیل میشود که ما آن کانتکست را نداریم و بخش مهمی از پیامها را از آن دریافت نمیکنیم و قلم نویسنده یا به خاطر خودسانسوری یا بعد از لاک گیری ناشر، قلم جسوری نیست و سراغ اصل قضیه نمیرود.
ایشان امثال این چالشها و موقعیتها را مسئله روحانیت عادی جامعه دانست نه آنهایی که در مراکز رسمی هستند و تصریح کرد؛ این مسئله ما است و تفاوتی هم نمیکند دیدگاه ما دربار حاکمیت چه باشد.
وی ادامه داد: حتی این موضوع مسئله آن طلبه انقلابی هم هست و او هم چه بسا درباره محدودیتهای اینترنتی معترض باشد و صدای او شنیده نشود و جایگاهی برای طرح آن نداشته باشد و تریبونهای رسمی خلاف این را مطرح میکنند و به نام او تمام شود، در حالی که صاحبان آن تریبون رسمی در میان مردم حضور ندارند و این طلبه است که در میان حضور دارد و باید جواب و حتی تاوان دهد، از چاقوهایی که در راهروهای مترو میخورد تا شلیکهایی که در پلهای عابر پیاده به او میشود و یا بداخلاقیهای نرمتر.
حجت الاسلام همازاده ابیانه با اشاره به حوادث اخیر که در ماههای شهریور تا آبان به راه افتاد، به ویژه مسئله عمامه پرانی گفت: معتقدیم که طلبه کارهای نبود چه در کارهای نابخردانهای که به اسم نهی از منکر صورت گرفت و چه در نوع برخوردهای بعدی، اما این پیام باید به چه صورتی در این شرایط به شدت هیجانی گفته شود.
وی ضمن مثبت دانستن برخی تلاشها از سوی نویسندگان، اساتید دانشگاه و روشنفکران در حمایت از این نوع روحانیت که شاید به لحاظ سیاسی و نوع نگرش دینی با هم نسبت نزدیکی نداشتند، یادآور شد که: این نوع نگرش مثل این بود که یک تغییر اتفاق افتاده بود و دیگر این روحانیت نبود که حرف میزد بلکه کسانی دیگر در این زمینه حرف میزدند که قلم دارند و این نکته را دریافتهاند و حرفشان شنیده میشود. و به استناد این تجربه شاید یکی از راههایی که میشود روحانیت به آن فکر کند شکل دهی یک شبکه ارتباطی با اساتید، روشنفکران، نویسندگان و طبقه خواص از سنخ خود او است که در در موارد مشابه همدیگر را پشتیبانی کنند و یک هم افزایی صورت گیرد.
موضوع کتاب بسیار پراکنده و در شرایط خاص مطرح شده است
بخش دیگری از این نشست به سخنان حبیب الله اسدالهی پژوهشگر پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه السلام درباره کتاب اختصاص داشت که وی موضوع کتاب را جدی توصیف کرد و گفت که اگر یک کار تاریخی مبنی بر چگونگی ارتباط روحانیت و مردم در حوزههای مختلف انجام شده بود و در این زمینه اطلاعاتی از سالهای گذشته داشتیم بهتر میتوانستیم متن کتاب را تحلیل کنیم.
وی با بیان اینکه گرچه موضوع کتاب بسیار پراکنده و آن هم در شرایط خاص مطرح شده است و باید اطلاعات تفصیلی از چگونگی نوع ارتباط مردم با روحانیون، رفتارهای عمومی روحانیون با مردم، اقتصاد روحانیون و چگونگی اخلاق و سلوک معنوی آنان به صورت جزئی خاص داشته باشیم ولی بسیار خوشحال کننده است که نویسنده کتاب در همین حد اطلاعات پراکنده چنین اثری را برای آیندگان به رشته تحریر درآورده است.
این تحلیل گر مسائل اجتماعی و فرهنگی با اشاره به سئوالاتی که نویسنده در کتاب مطرح کرده است، این سئوالات را از چالشهای جدی امروز برشمرد که روحانیون با آن روبه رو هستند، و روحانی به عنوان یک کنشگر اجتماعی خود باید به گونه ای به این سؤالات پاسخ دهد و کنشی داشته باشد و حال آنکه این کنش ضرورتاً دلالتی بر پاسخ نهایی و منتخب روحانیون ندارد .
وی تصریح کرد: نویسنده در کتاب به این سئوالات و چالشها پاسخ نمیدهد و نخواسته است که نظر شخصی خود را در مواجهه با این چالشها مطرح کند و به نظر میرسد خود در موقعیتهایی قرار گرفته است که به عنوان یک روحانی نمیداند چه رفتاری داشته باشد. لذا خود طرح این سؤالات یک دستاورد کتاب است. مثلاً یک سئوال جدی ما این است که در روزگار گذشته روحانیان با یک اسم علمی و با یک لقبی محبوب میشدند، اکنون در جمهوری اسلامی اگر بخواهیم یک روحانی را با یک اسمی که نماینده و معنای واقعیت روحانیت باشد بشناسیم باید چه بگوییم و چه اسمی میتواند تلقی کامل از جنس روحانیت باشد؟
برگشت به حوزه تاریخ فرهنگی راه حل پاسخ به چالشهای پیش روی روحانیت
اسداللهی برای حل مسئلهها و چالشهای گوناگون درباره تعاملات مردم و روحانیت، برگشت به حوزه تاریخ فرهنگی را مؤثر دانست و با بیان اینکه نوع تعاملات روحانیون و مردم ریشه دار است و اینگونه نیست که الآن اتفاق افتاده باشد، گفت: در این کتاب میشد درباره حوزههای مختلف مانند حوزه علم و نگاه مردم به روحانیون از منظر جایگاه علمی هم بحث میشد.اما در کتاب پرسش علمی از روحانی اصلاً دیده نمیشود
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به برشی از کتاب گفت: یکی از درخواستهای مردم از روحانیت ارتباط معنوی است، بیشتر دعا میخواهند و به دنبال سلوک و معنویت هستند و حال آنکه این بخش که جزو ثابتات و مقومات متداول ارتباط مردم و روحانیت است خیلی رقیق ذکر شده است. وی افزود: شاید بخشی هم به خاطر شخصیت نویسنده اثر است که نسبت به آخوندهای سنتی فاصله دارد و طبعاً بخشی از ارتباط مردم و روحانیت که در سنت ما وجود داشته است و مثلاً به خاطر اینکه روحانی در کانون مسجد بوده است و تا همین حالا هم امتداد یافته است به همین خاطر پرسیده نشده و مورد تأکید در مجموع کتاب نبوده است. به عبارتی اگر آقای زائری مثلاً روحانی یک مسجد میبود جنس سؤالات و موقعیتها بسیار متفاوت میشد که البته این موقعیت یک موقعیت جدی و اصیل برای روحانیت بوده است.
وی متذکر شد:به نظر میرسد برخی نقاط کتاب هم دچار غلو شده است مثلاً میگوید که فلان بقال به من گفت که حاج آقای زائری چرا نمینویسید، حال اینکه چرا باید یک بقال بیاید محتواهای ایشان را بخواند و بعد با متن وی اینقدر مأنوس باشد و از او بخواهد که نترسد و بنویسد که من با جنبه ترس آن هم خیلی موافق نیستم و معتقدم فضا آزاد است و ترسی برای نوشتن وجود ندارد.
اسداللهی خاطرنشان کرد: ادبیات نترس! آقای زائری، بنویس و ادامه بده بارها در کتاب تکرار میشود و خواننده حس میکند که نویسنده خود دارد در متن دست میبرد و متن در موقعیتهایی قرار میگیرد که از حالت تجربه نگاری خارج میشود.
وی مجدداً خوشحالی خود را از نگاشتن کتاب ابراز کرد، اما گفت که موقعیتهایی برای روحانیت وجود دارد که میشود آنها را روایت کرد، اما کمتر در این اثر به آن توجه شده و نویسنده در کتاب به پدیدههای ملموس فرهنگی کمتر توجه کرده است؛ به طور مثال محرم؛ که جنس محرم در کتاب پررنگ نیست یا انقلاب اسلامی و جشن 22 بهمن و مراجعه مردم به نویسنده درباره این موارد کمتر دیده میشود.
نوع ارتباط مردم و روحانیت دغدغه همیشگی حجت الاسلام زائری
حجت الاسلام زائری در پاسخ به ناقدان کتاب خود با بیان اینکه متن بیش تبدیل شدن به کتاب مجموعه یادداشتهای مطبوعاتی بوده که بازنشر آن در کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام و اکانت توئیتر صورت میگرفته و آنها را با حس شخصی خود نوشته است، گفت: هرگاه به چهره یک جوان نگاه میکردم، برخورد غریبانه و نگاه معنادار او این پرسش را برای من ایجاد میکرد کسی که لباس تبلیغ دین را پوشیده چقدر با این جوان فاصله دارد و برای ارتباط با او باید چه کار کند و نقطه اتصال او باید به چه صورت باشد.
وی با بیان اینکه چگونگی نوع ارتباط روحانیت و مردم دغدغه همیشگی وی بوده که در کتاب بازتاب داده شده است، اما نمیخواسته به آنها پاسخ دهد، تصریح کرد: متن کتاب بحث از پاسخ پرسش و یا ارائه راهکار نبوده بلکه طرح مسئله، پرسشها و چالشهایی است که همیشه با من بوده است؛ به طور مثال نمیدانم به خانمی که الان جلوی من حرکت میکند و پلاستیک سنگین میوه دستش هست کمک کنم یا خیر. از یک طرف قرار بود من لباس پیامبر ص را بپوشم و مردم وقتی من را میبینند یاد پیامبر ص بیفتند و از یک طرف آیا من الآن میتوانم در خیابان به یک خانمی که گرفتار است کمک کنم؟
حجت الاسلام زائری خاطرنشان کرد: تصویر روحانیت و یک آخوند در محل و در زندگی فقط با امام جماعت مسجد بودن تناسب ندارد و آن کار پیامبرانه تنها با این محقق نمیشود. من سعی کردم آن چیزی که کاملاً واقعیت معاش خودم بوده و با آن زیست کردهام را نقل کنم؛ همان چیزی را که بوده نوشتهام و با وسواس هم نوشتهام که متهم نشوم.
وی گفت: اگر پژوهشگری بخواهد پنجاه یا صد سال بعد بررسی کند به این موضوع خواهد رسید که چه شده در سال 57 هرکسی آخوند میبیند از او سئوال شرعی میپرسد و در سال 97 آخوند میبیند از او سئوال شرعی نمیپرسد؟ یک تحولی در جامعه رخ داده است. درباره معنویت هم که مطرح شد باید بگویم، مردم از من ذکر میخواهند، اما ذکر میخواهند برای پولدار شدن و یا بدهکاری و من آخوند میمانم که به این افراد چه بگویم؟
در ابتدای این جلسه نیز حجت الاسلام عباس حیدری پور جانشین رئیس پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع) با اشاره به استقبال صورت گرفته از کتاب «مسافر سنت در هزاره سوم»، گفت: یادداشتهای متعددی درباره این کتاب نگاشته شده است که هرکدام به وجوهی از این اثر اشاره کردهاند؛ یک وجه جنس آن را مطالعاتی انضمامی اجتماعی میدانند که یک نوع مردم شناسی فعال است و وجه دیگر اصل مسئله ماجرا یعنی رابطه روحانیت و مردم است و سویه دیگر نیز اصل چگونگی ارتباط مردم و روحانیت است.