به گزارش روابط عمومی پژوهشکده، این نشست روز دوشنبه ۵ آبانماه با حضور اساتید و پژوهشگران حوزه علمیه برگزار شد. در این برنامه، حجتالاسلام حسن بسطامی به بررسی ویژگیهای برجسته و سیره علمی شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی (ره)، حجتالاسلام امین اسدپور به تبیین نسبت ایشان با نظام اصولی حضرت امام (ره) و حجتالاسلام حمیدرضا باقری به بیان نحوه تعاملات امام خمینی (ره) و حاج آقا مصطفی پرداختند.

در آغاز نشست، محمد طلایی، مدیر کارگروه تاریخ و سیره امام و رهبری، در تشریح رویکرد این پژوهشکده گفت: کارگروه ما در تلاش است تا تاریخ را با محوریت زعیم هر دوره بازخوانی کند تا کنشها و افعال زعیم درک شود. این مسیر یک پروژه نسبتاً سنگین است که تمرکز آن بر شخص زعیم است و از امام خمینی (ره) آغاز شده است.
وی افزود: در کنار زعیم، بررسی مامومین ویژه، از اهمیت بالایی برخوردار است؛ کسانی که نسبتشان با بالا دست (ولیّ) مهم است و این نسبت لزوماً خطی نبوده و یک رشد متقابل و تعاملی در آن وجود دارد، مانند رشد مالک اشتر در طول خلافت حضرت امیر (علیهالسلام). مطالعه نسبت شخصیتهایی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و آقا مصطفی، نمونهای از انقیاد فعال است که میتواند بصیرتهای تاریخی و عملی فراوانی درباره نحوه مواجهه با ولیّ جامع برای جوانان حزباللهی فراهم کند.
طلایی همچنین آیتالله سیدمصطفی خمینی را چهرهای ویژه توصیف کرد و گفت: ایشان علاوه بر فرزند امام بودن، از لحاظ علمی در فقه، اصول، فلسفه و اخلاق و از نظر تلاشهای سیاسی-اجتماعی، فضل بالایی داشتند. انتخاب ایشان با توجه به تعبیر مقام معظم رهبری که آقا مصطفی را «نسخه دوم امام» و «جنس و فلزش از جنس حضرت امام» میدانند، انجام شده است.

تبیین ۹ ویژگی برجسته و سیره علمی شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی (ره)
در ادامه این نشست علمی، حجتالاسلام حسن بسطامی (تشیع)، پژوهشگر حوزه علمیه، به تشریح ابعاد علمی، اخلاقی و سلوکی شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی (ره) پرداخت و با استناد به منابع تاریخی و روایات شاگردان امام، نُه ویژگی برجسته در شخصیت علمی و رفتاری ایشان را مورد بررسی قرار داد.
وی در آغاز سخنان خود با اشاره به ورود آیتالله سیدمصطفی به حوزه علمیه در سن پانزده سالگی و بهرهگیری از محضر بزرگانی همچون آیتالله بروجردی، علامه طباطبایی، شیخ مرتضی حائری و امام خمینی (ره)، اظهار داشت: ایشان در بیستوهفتسالگی به مقام اجتهاد نائل شد و بنا بر نقل آیتالله فاضل لنکرانی، بیشترین تأثیر در رشد علمی وی را پدر بزرگوارشان بر عهده داشتند.
حجتالاسلام بسطامی نخستین ویژگی برجسته این عالم شهید را استعداد و حافظه استثنایی دانست و گفت: آقا مصطفی در کودکی ولادت و وفات اغلب علمای شیعه از صدر اسلام تا زمان خود را از حفظ داشت و اشعار حافظ، گلستان سعدی و بخشهایی از مثنوی معنوی را از بر میخواند. مهمتر از این حافظه قوی، توانایی استفاده درست و علمی از آن بود که در مباحث فقهی و اصولی ایشان کاملاً مشهود است.
وی در ادامه، بهرهگیری کامل از فرصتها را دومین ویژگی شخصیتی ایشان برشمرد و توضیح داد: شهید سیدمصطفی حتی در دوران حبس و تبعید نیز از لحظهای غفلت نمیکرد. در سلول زندان قزلقلعه، با وجود نداشتن منابع، حدود ۱۲۰ صفحه از مباحث فقهی مستحدثه را نگاشت و در دوران تبعید یکساله در ترکیه نیز از خلوت اجباری برای مطالعه و مباحث عمیق فقهی و فلسفی در کنار امام خمینی (ره) بهره برد.
وی سومین ویژگی او را پشتکار و جدیت خستگیناپذیر توصیف کرد و افزود: بنا بر نقل آیتالله فاضل لنکرانی، آقا مصطفی از طلوع آفتاب تا سحرگاهان در مطالعه و مباحثه علمی فعالیت داشت و حداقل چهار تا پنج ساعت برای آمادگی هر جلسه بحث وقت صرف میکرد. نمونه بارز پشتکار او، بازنویسی تمام یادداشتهای علمی خود پس از یورش ساواک به بیت امام در سال ۱۳۴۲ بود. وی طی پانزده سال اقامت در نجف، تمامی آثار از دسترفته را بازآفرینی کرد که نتیجه آن بیش از پنجاه عنوان کتاب در هشتاد تا نود جلد است.
بسطامی چهارمین ویژگی شهید را دقت نظر و روحیه استشکال حرفهای دانست و گفت: آقا مصطفی به عنوان یک مستشکل دقیق و نقاد، حتی در درس خارج امام خمینی (ره) نیز به پاسخهای ایشان بسنده نمیکرد و تا رسیدن به پاسخ قانعکننده به گفتوگو ادامه میداد. نقل شده است که گاه اشکالات علمی وی در حرم حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) چنان پرحرارت میشد که ناظران گمان میکردند نزاعی در میان است.
وی سپس به روحیه اجتهادی مستقل شهید اشاره کرد و اظهار داشت: آقا مصطفی معتقد بود که «اشتباه بزرگان هم بزرگ است» و نباید صرفاً به اعتبار نامها از نقد علمی پرهیز کرد. او با الهام از توصیه حضرت آیتالله بروجردی، هرگز عظمت گذشتگان را مانع تفکر و اجتهاد نمیدانست و همواره با دقت و تحقیق به تحلیل آرای آنان میپرداخت.
به گفته حجتالاسلام بسطامی، جامعیت علمی و فکری وجه دیگر شخصیت شهید سیدمصطفی بود. وی همچون امام خمینی (ره)، هم در علوم منقول (فقه، اصول، رجال، ادبیات عرب و تفسیر) و هم در علوم معقول (فلسفه و عرفان) تبحر داشت و علاوه بر این، در حوزههای سیاسی و اجتماعی نیز دیدگاههای عمیق و مبتکرانهای ارائه میداد. از جمله نقد او به ساختار سنتی بیت امام در نجف که به نظر وی نیازمند تشکیلاتی مدرنتر برای مبارزه با رژیم پهلوی بود؛ هرچند امام در آن مقطع مصلحت را در حفظ روش سنتی میدیدند.
وی در ادامه گفت: شهید سیدمصطفی خمینی نهتنها شاگردی فعال، بلکه استادی برجسته و زبردست بود. مقام معظم رهبری از او به عنوان فردی با «روحیه گستاخانه علمی» یاد کردهاند. در نجف، با وجود حضور اساتید بزرگ، ایشان کرسی تدریس اصول فقه را دایر کرد و یک دوره کامل از این علم را در مدت ده سال تدریس نمود. وی علاوه بر آن، تدریس منظومه و مکاسب را نیز بر عهده داشت.
حجتالاسلام بسطامی سپس به ویژگی دیگر او یعنی پژوهشمحور بودن در تدریس اشاره کرد و گفت: برخلاف بسیاری از اساتید که بیشتر به تدریس شفاهی میپردازند، آقا مصطفی همزمان با تدریس، آثار علمی متعددی نگاشت که بالغ بر پنجاه عنوان کتاب در حدود نود جلد است. این آثار حاصل پژوهش عمیق و نظاممند وی در فقه، اصول، فلسفه و تفسیر است.
وی در پایان، آخرین ویژگی آقا مصطفی را ظرفیت مرجعیت علمی و فتوایی دانست و اظهار کرد: بنابر تصریح آیتالله فاضل لنکرانی، وی در میان مجتهدان جوان، شایستهترین فرد برای رسیدن به مقام مرجعیت بود، هرچند عمر کوتاهش اجازه تحقق این امر را نداد. با این حال، مرجعیت علمی او در نجف و در آثار بهجاماندهاش آشکار است.
حجتالاسلام بسطامی در جمعبندی سخنان خود تصریح کرد: هدف از بازخوانی حیات علمی و سلوک شهید آیتالله سیدمصطفی خمینی، معرفی الگویی جامع برای نسل جوان حوزه و دانشگاه است؛ الگویی که نشان میدهد چگونه میتوان با عشق، تلاش و پشتکار، مسیر علم را تا قلههای اجتهاد پیمود.
وی تأکید کرد: برای شخصیتی مانند حاجآقا مصطفی که در بیت علم و مرجعیت پرورش یافت، اگر دنیا را میخواست، نیازی به این همه سختی و مجاهدت علمی تا رسیدن به اجتهاد در ۲۷سالگی نداشت.

جایگاه شهید سیدمصطفی خمینی در نوآوریهای نظام اصولی امام خمینی (ره)
در ادامه نشست علمی «مصطفای روح خدا»، حجتالاسلام امین اسدپور، استاد سطح عالی حوزه علمیه، به تبیین نظام اصولی حضرت امام خمینی (قدسسره) و نسبت مباحث فقهی و اصولی شهید سیدمصطفی خمینی با نوآوریهای ایشان پرداخت.
حجتالاسلام اسدپور با اشاره به دورههای سهگانه نظامسازی در اصول فقه شیعه، شامل مکتب بغداد، دوره حلّه و دوره شیخ انصاری، اظهار کرد: اصول فقه شیعه برای دههها حول محور شیخ انصاری و آخوند خراسانی شکل گرفته است، اما امام خمینی (ره) با طراحی نظام اصولی جدید، افق تازهای در این عرصه گشودند.
به گفته وی، نظام اصولی امام خمینی (ره) بهنوعی مهیمن بر نظام شیخ انصاری است؛ نظامی که همه ظرفیتهای گذشته را در خود دارد، اما با افقگشاییهای نو، سطح تازهای از فهم قانونی در فقه شیعه را بنیان نهاده است.
این استاد حوزه، تفاوت محوری این نظام را در جابهجایی کانون تمرکز دانست و گفت: در حالی که در نظامهای پیشین، استظهار و استنباط حکم از ادله محور اصلی مباحث بود، امام خمینی (ره) تمرکز را از این نقطه به سمت ماهیت حکم قانونی و فرایند عقلایی قانونگذاری سوق دادند. در نظام اصولی امام، جعل و تشریع قانون، ابلاغ و فعلیت آن، استظهار در محیط تقنین و محاوره قانونی، و در نهایت اجرا و تحقق خارجی قانون در سطح جامعه، بهعنوان مراحل درهمتنیده فرایند قانونگذاری دینی دیده میشود.
حجتالاسلام اسدپور با تأکید بر اینکه امام خمینی (ره) سه مرحله نخست را با رویکردی نو بازسازی کردند، افزود: امام به جای حاشیهنگاری بر آثار گذشتگان، وارد تحلیل تفصیلی این مراحل شدند و بدینترتیب، اصول فقه را از بحث ادله صرف به سطح نظام قانونگذاری ارتقا دادند.
وی در ادامه به درک دقیق شهید سیدمصطفی خمینی از این نظام اصولی اشاره کرد و گفت: تنها معدودی از شاگردان امام توانستند چنین نگاهی را عمیقاً درک کنند و شهید سیدمصطفی خمینی، در کنار شهید مطهری، از جمله این افراد بودند. آیتالله سیدمصطفی خمینی در آثار خود دو محور اصلی از نوآوریهای امام را پذیرفته و بسط داده است؛ نخست، تفکیک میان حقایق و اعتباریات و رفع خلط روشی میان آنها، که در نظام امام بهعنوان روشی بنیادی در اجتناب از تورم اصولی مطرح است. دوم، تأکید بر بررسی مسائل اصولی در محیط تقنین و تشریع و با رویکرد قانونی به خطاب شرعی، نه صرفاً در فضای فلسفی یا زبانی.
حجتالاسلام اسدپور با اشاره به نکتهای قابل تأمل در مبانی تقنین شهید سیدمصطفی تصریح کرد: در بحث انتساب تقنین و تشریع به ذات الهی، در آثار ایشان اندکی اختلاف مبنا با حضرت امام مشاهده میشود.
وی توضیح داد: شهید سیدمصطفی خمینی (ره) در مقام قانونگذاری عقلا و به تبع، تشریع از سوی حضرات معصومین (ع)، کاملاً با مبانی امام همنظر است، اما در انتساب تشریع به بارگاه ربوبی، به دلیل دقتهای معرفتی، گاه بحث را به فضای عرفانی و اوامر ارشادی به مصالح و مفاسد واقعی کشانده است، فی المثل برای تشریع الهی تفکیک بین مقام انشاء و فعلیت حکم را قابل تصور نمی داند. در مقابل، امام خمینی (ره) با تفکیک روشن میان مراتب انشاء و فعلیت، تقنین شارع را به صورت کلی بر محور بنای عقلا تبیین کردهاند.
این استاد حوزه در پایان با اشاره به مباحث اصول عملیه گفت: شهید سیدمصطفی خمینی در مباحث احتیاط و تخییر، همراهی کامل با دیدگاه امام خمینی (ره) دارد. هر دو بر این باورند که این مباحث باید در ساحت تحقق خارجی تکلیف و حکم عقل در مقام عمل بررسی شود و نباید آنها را در شمار اصول اولیهای دانست که بهدنبال جعل حکم ظاهری هستند.

تعاملات تربیتی و استقلال رأی شهید سیدمصطفی خمینی (ره)
در بخش پایانی نشست، حجتالاسلام حمیدرضا باقری، پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی، با تأکید بر مستند بودن تمامی مطالب، به تبیین ابعاد تعامل تربیتی میان حضرت امام خمینی (ره) و فرزند شهیدشان، آیتالله سیدمصطفی خمینی در دو دورهی قم و نجف پرداخت و آن را الگویی ممتاز از تربیت علمی و استقلال فکری دانست.
وی در ابتدا با اشاره به دوره نوجوانی آیتالله سیدمصطفی گفت: امام خمینی (ره) تا حدود ده یا دوازده سالگی در امور جزئی تربیتی فرزند خود دخالت نمیکردند و مسئولیت را بر عهده مادر میگذاشتند، اما پس از رسیدن وی به بلوغ فکری، با شیوهای لطیف و تدریجی وارد عرصه هدایت و تربیت شدند. ایشان با پیشنهاد پوشیدن لباس روحانیت در هفدهسالگی و برگزاری مراسم طلبگی برای او، مسیر علمی وی را هموار کردند. در عین حال، در برابر شیطنتهای جوانی آقا مصطفی با سعه صدر برخورد میکردند و در پاسخ به اطرافیانی که از رفتارهای کودکانه او گلایه داشتند، میفرمودند: «اشکال ندارد، هنوز به حد خودم نرسیده است.»
حجتالاسلام باقری افزود: امام خمینی (ره) با وجود اهتمام فراوان به رشد علمی فرزندشان ــ که در نهایت به اجتهاد وی در سن بیستوهفتسالگی انجامید ــ دو اصل اساسی را در تعامل با او رعایت کردند؛ نخست، تأیید اجتهاد علمی در همان دوران جوانی، در عین خودداری از صدور نامه رسمی به احترام آیتالله بروجردی، و دوم، پرهیز از واگذاری مسئولیتهای اجرایی بیت به فرزندشان. این تصمیم موجب شد که آقا مصطفی در دورهای از قم نسبت به این مسئله معترض شود و حتی برای مدتی کوتاه قهر کند، اما امام تأکید داشتند که وی باید بهطور کامل به درس و تحقیق بپردازد و در مدیریت بیت نقشی نداشته باشد.
این پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی همچنین یادآور شد که امام خمینی (ره) در پرداخت شهریه نیز هیچ امتیاز ویژهای برای آقا مصطفی قائل نمیشدند و او را همچون سایر طلاب میدیدند. از سوی دیگر، خود آقا مصطفی نیز هیچگاه در محافل عمومی و مجالس امام به دنبال اظهار شخصیت یا بهرهگیری از جایگاه فرزندی امام نبود.
وی در ادامه به ابعاد استقلال رأی و تفاوت دیدگاههای عملیاتی و سیاسی آقا مصطفی پرداخت و تصریح کرد: وی با وجود پیروی عمیق از امام، در برخی حوزههای عملیاتی نظرات مستقلی داشت. در نجف، او با گردآوردن حلقهای از طلاب جوان، از جمله سید محمود دعایی و چند تن دیگر، فعالیتهای تشکیلاتی و سازمانیافتهتری را برای مبارزه دنبال میکرد. امام خمینی (ره) نسبت به سطح علمی برخی اعضای این حلقه حساسیت داشتند و رویکرد محتاطانهتری را ترجیح میدادند.
حجتالاسلام باقری افزود: آقا مصطفی معتقد به ضرورت مبارزه مسلحانه بود و در این مسیر، برخی افراد را برای آموزشهای چریکی و نظامی اعزام میکرد، در حالی که دیدگاه امام (ره) بر پرهیز از اقدام شتابزده و حرکت در چارچوبهای عقلاییتر استوار بود. افزون بر این، برخی ارتباطات آقا مصطفی با گروهها و افراد دارای گرایشهای فکری متفاوت، از جمله جریانهای چپ و حتی مارکسیست ها هم وجود داشت که امام نسبت به این گونه ارتباطات تحفظات ویژه ای داشتند.
وی اظهار داشت: با وجود آنکه امام خمینی (ره) آقا مصطفی را از مسئولیتهای رسمی بیت دور نگه داشته بودند، او دغدغه مراقبت و حفظ امام را از راه دور داشت و حتی افرادی را مأمور همراهی امام در زیارتها و ترددهای شهری کرده بود تا از امنیت ایشان اطمینان حاصل شود.
حجتالاسلام باقری در بخش دیگری از سخنان خود به گفتوگوهای علمی پدر و پسر اشاره کرد و گفت: اختلافنظرهای میان امام و آقا مصطفی غالباً در قالب مناظرات علمی و استدلالی مطرح میشد. با این حال، برخی تفاوت دیدگاهها، از جمله در زمینه نحوه تعامل با برخی بیوت و اشخاص یا در نوع مواجهه با گروههای سیاسی، تا پایان عمر آقا مصطفی حلنشده باقی ماند.
وی در پایان با تأکید بر اینکه این تعامل میان پدر و فرزند نمونهای از پیوند عمیق میان تربیت علمی، اخلاقی و استقلال رأی است، خاطرنشان کرد: آیتالله سیدمصطفی خمینی در عین تبعیت از امام (ره)، الگویی از روحیه مجتهدانه و استقلال فکری بود که میتواند برای نسلهای آینده طلاب و پژوهشگران حوزههای علمیه الهامبخش باشد.