این عنوان را از آن جهت برگزیدم تا پدران به عنوان مهمترین عنصر تاثیر گذار در زندگی دخترانشان نسبت به این حق و نیازفرزندشان بیشتر توجه کنند. من در این یادداشت این حق را «حق مورد توجه قرار گرفتن» مینامم.
در اصل دختران به عنوان موجوداتی احساسی، عاطفی و ظریف همواره خواهان توجه و دیدن هستند. این توجه و دیدن اگر در محیط خانه و به ویژه از طرف پدران اتفاق نیفتد به دختران جفا شده و آنها را از حق خود محروم ساختهایم. گاهی ریشه بسیاری از ناملایمتیها و بیقراریهای دختران در خانه به چنین بیتوجهی معطوف است.
گریزپا بودن دختران از خانه، گدایی محبت از دیگران و افتادن در دام محبتهای کاذب گاهی بخاطر بیتوجهی پدران نسبت به آنهاست. در مقالهای از جیمز دابسون میخواندم «جایی در روح زن وجود دارد که برای پدر، یا یک شخصیت پدری محفوظ است، که همیشه مشتاق تایید است. البته هر دختر یا زن یکسان نیست، اما تقریباً هر دختری آرزوی پیوند نزدیک با این مهمترین مرد زندگی خود را دارد. اگر او را دوست داشته باشد و از او محافظت کند و اگر امنیت و گرما را در آغوش او بیابد، او را میپرستد. او در طول زندگی چنین احساسی خواهد داشت مگر اینکه او او را ناامید کند یا تا زمانی که یکی از آنها بمیرد. او تمایل دارد همه مردان را از دریچه آن رابطه ببیند. اگر او را طرد کند و نادیده بگیرد، یا بدتر از آن، اگر او را مورد آزار و اذیت قرار دهد و رها کند، اشتیاق درون او شدیدتر میشود، اگرچه اغلب آغشته به کینه و عصبانیت است.»
او ادامه می دهد که «مادران نمیتوانند این فضای خالی خاص را پر کنند. آنها میتوانند و باید نیازهای مشابهی را برای عشق و ستایش برآورده کنند، و در واقع، املاک خود را در قلب یک دختر اشغال میکنند. دختری که عشق مادری نداشته باشد واقعاً منظره غمانگیزی است و من نقش مادری را در هیچ زمینهای کوچک نمیکنم. اما مادرها نمیتوانند بابا باشند و پدرها نمیتوانند مادر باشند. به همین دلیل است که حمایت کنونی از ازدواج همجنسگرایان و فرزندخواندگی همجنسگرایان با آنچه که برای کودکان بهتر است در تضاد است.»
استدلال او علیه هم جنسگرایان در نوع خود جالب است چرا که معتقد است اینان بزرگترین لطمه را به دختران و پسرانی میزندد که از نعمت پدر یا مادر بیبهره میشوند و شاید حکمت حرام بودن این نوع روابط در شرع اسلامی برای همین مشکلهاست.
توجه کردن پدر به دختران هم توجه عاطفی، دیداری و شنیداری از مسائل مهمی است که در آموزههای دینی و نیز روش معصومان علیهمالسلام نیز منعکس شده. به عنوان نمونه جالب است بدانید پیامبر خدا هروقت قصد سفر میکردند آخرین نفری که ملاقات میکردند و با او خداحافظی میکردند دخترشان حضرت زهرا سلام الله علیها بود وپس از بازگشت از سفر اولین کسی را که ملاقات میکردند ایشان بود. توصیه معارف دینی ما به اولویت دادن دختران در هدیه دادن و بسیاری دیگر از این مصادیق حاکی از تاکید و تمرکز بر عنصر «توجه» است که پدران بایستی آن را به نیکی بیاموزند. (1)
در این زمینه کتابی را ملاحظه کردم با این عنوان: «دختر همیشه بابا» (2) از مشاور و نویسنده، اچ. نورمن رایت. او در این کتاب در مورد احساس هویت یک زن میپردازد و مستقیماً برای خواننده زن نوشته شده است:
«رابطه شما با پدرتان، تعامل اولیه شما با جنسیت مذکر بود. او اولین مردی بود که میخواستی توجهش را جلب کنی. او اولین مردی بود که با او محبت را تجربه کردید، اولین مردی بود که شما را در آغوش گرفت و بوسید، اولین مردی بود که به شما به عنوان یک دختر بسیار خاص در بین همه دختران دیگر جایزه داد. همه این تجربیات با پدرتان برای پرورش عنصری که شما را از او و همه مردان دیگر متمایز میکند، حیاتی بود: زنانگیتان. توجه یک پدر به دخترش او را برای نقش منحصر به فرد زنانه خود به عنوان نامزد و همسر آماده میکند.»
در اصل این نویسنده شهیر تمرکزش بر «زنانگی» دختران به عنوان اساسیترین خصوصیت وجودی آنهاست. پدری که به این عنصر زنانگی توجه نمیکند زیباییها و توانمندیهای عاطفی خاص دخترش را درک نمی کند. او را نمیبینید و نمیشنود. در مقابل چنین عظمت و روح بیقراری از دخترش کرو کور و ناتوان است. امروز بیش از پیش باید پدران امروزی را نسبت به چنین مسئولیتی آموزش دهیم و مهارتهای آنان را ارتقا ببخشیم. براستی رسانه، آموزش و پروزش، آموزش عالی و نهادهای مربوط به خانواده تا چه حد توانستهاند به چنین عنصری پافشاری و آن را به پدران امروز آموزش دهند.
عنصر زنانگی اگر در خانواده و به ویژه در تعامل پدر دختری شکوفا نشود آثار مصیبتباری را به همراه دارد چرا که این عنصر میتواند دختر شما را برای مواجهه با مردان آیندهاش ایمنی بخشد. زبان حال بسیاری از دختران این است:
«چرا پدرم به من توجه نمیکند؟ من میخواهم بابا از من خوشش بیاید، بابا مرا آنگونه که هستم دوست ندارد، من رفتارم را تغییر خواهم داد تا بابا از من خوشش بیاید.»
وقتی پدری ارزشی برای زنانگی دخترش قائل نیست یا به آن پاسخ نمیدهد، او در رشد خود دچار اختلال میشود. وقتی دختری تجربه کمی در شاد کردن پدرش در کودکی داشته باشد، ناقص است. او مجبور است زنانگی خود را برای خودش کشف کند که اغلب نتایج غم انگیزی در روابطش با مردان به همراه دارد. او سرخورده و منکوب احساساتی است که در او دفن شده و پدر بخاطر بیتوجهی به آن دخترش را دچار عقدههایی کرده که اگر سرباز کند جان و جهان او را به آتش خواهد کشید.
و نکته آخر که پدران برای ایفای چنین مسئولیتی مهارتهای خود را ارتقا ببخشند. شاید فردا دیر است و اکنون که در کنار دختر شیرینتر از جانتان زندگی میکنید او نیازمند توجه و محبت شماست. هنر دیدن، شنیدن و توجه به زنانگی دخترتان را بیاموزید و به کار گیرید قبل از آنی که دخترتان مجبور شود توجه کردن را از دیگران گدایی کند.
پینوشت:
1. پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرموده است :«خير اولادكم البنات ؛ بهترين فرزندان شما، دختران مى باشند.»
2. Always Daddy's Girl: Understanding Your Father's Impact on Who You Are By H. Norman Wright • 2001