راهبردی که رهبر معظم انقلاب در 19 دی امسال برای مقابله با سیاست خارج کردن مردم از صحنه ترسیم فرمودند؛ «کشاندن مردم به صحنهی مبارزه با جهتدهی دقیق و با توانبخشی معرفتی» است. در راستای این راهبرد، الگوی گفتگو با مردم مبتنی بر روایت دقیق و عمیق، جهت تبیین و تولید افکار عمومی ارائه می شود.
چگونه مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کنیم؟ | بخش دوم
[price]
[lowprice]
[highprice]
رضا سامان
بخش دوم
چگونه سه قید «جهتدهی»، «دقیق و نقطه زن بودن» و «توانبخشی معرفتی» در قالب روایت قابل تحقق است؟
پیش از پاسخ به این سؤال، یک مرور اجمالی بر بیانات رهبری در دیدار مداحان و دیدار مردم قم داشته باشیم تا منظور صحیح از این سه قید روشن شود.
در دیدار با مداحان، رهبری دو شاخص مطرح میکنند: «توانایی برانگیختن و حرکت آفریدن» و «هدفگیری دقیق» و اینگونه توضیح میدهند: «این دو شاخص را در نظر داشته باشید: یکی اینکه ببینید آنچه شما ارائه میدهید چقدر قدرت برانگیختن دارد، چقدر میتواند دل را تکان بدهد، چقدر میتواند حرکت ایجاد کند، و دوّم اینکه چقدر دقیق است؛ دقّت در حرکت خیلی مهم است. گاهی اوقات میخواهیم کار خوبی بکنیم، یک حرفی میزنیم، دقّت نمیکنیم در خصوصیّات این حرف، [لذا] در هنگامی که دنیای اسلام نیاز به اتّحاد دارد اختلاف ایجاد میکنیم، شکاف ایجاد میکنیم؛ این عدم دقّت است.» (13/10/1402)
در دیدار با مردم قم نیز ضمن اشاره به بیانات در دیدار با مداحان فرمودند: «کشاندن مردم به صحنهی مبارزه باید با جهتدهی دقیق و با توانبخشی معرفتی باشد. من چند روز قبل هم یک صحبتی اینجا کردم، همین نکته را گفتم. یعنی همانطوری که موشکهای شما نقطهزن و دقیق هستند، شما که وسط میدان ایستادهاید و مردم را دعوت میکنید، هدفتان باید مشخّص باشد، دقیق باشد... هدف عبارت است از حاکمیّت اسلام، عزّت ملّی، صلاح کامل ملّت ایران، اعتلای ملّت ایران و مقابلهی با استکبار؛ هدف اینها است... امثال مطهریها کارشان این بود که [هدف را] مشخّص کنند و معرفت لازم به مردم داده بشود. توانبخشی معرفتی خیلی مهم است؛ این کار اصلی است. طلبهی ما، فاضل ما، روشنفکر ما، دانشگاهی ما، استاد ما باید در این زمینه حرکت بکنند؛ معرفتبخشی کنند، توانبخشی معرفتی کنند.» (19/10/1402)
بنابراین:
الف- منظور از «جهتدهی»، توانایی برانگیختن و حرکت آفریدن است.
در مقایسه رویکردهای موجود بیان شد که روایت، از توانایی بالاتری در برانگیختن و حرکت آفرینی برخوردار است.
ب- منظور از «دقیق و نقطه زن بودن»، تعیین دقیق هدف است، طوری که توانایی برانگیختن و جهتدهی بهصورت نقطه زن عمل کند و اطراف را تخریب نکند. به عبارتی بصیرت در حرکت وجود داشته باشد.
بعد از آنکه توانایی روایت در تأثیرگذاری و حرکت آفرینی روشن شد، مسئلهی بعدی آن است که آیا هر روایتی دقیق و نقطه زن است؟ خیر چنین نیست. روایت در صورتی نقطه زن است که اهداف انقلاب را بهخوبی بشناسد و الا چهبسا دعوت به مشارکت بهگونهای روایت شود که عزت و صلاح کشور را در نظر نگیرد. مانند آنکه بیان شود: «مشارکت اساساً به نفع اشخاص قدرتطلب است تا صاحب کرسی شوند؛ ولی چه کنیم که اگر رأی ندهیم امنیت کشور به خطر خواهد افتاد.» این بیان چهبسا به مشارکت ختم شود؛ اما هدفگیری دقیق نبوده است و مشارکت را در راستای پیشرفت و اعتلای کشور تعریف نمیکند و آن را تخریب میکند.
ج- منظور از «توانبخشی معرفتی» که بهعنوان کار اصلی در بیان رهبری بیان شده است. ارائه محتواهای عمیق و باورهای بنیادین است که در چگونه دیدن صحنه بسیار مؤثر است؛ بنابراین پیشفرضها، باورها و معرفتهای بهکاررفته در روایت باید اصیل و عمیق باشد و این معرفتها را از مکتب امامین انقلاب میتوان یافت. گاه هدفگیری دقیق است؛ اما به علل مختلف از گزارههای سطحی، زرد و جذاب در روایت استفاده میشود که معرفت مردم را افزایش نمیدهد. اگر گزارهها معرفتی باشد، توان تعقل، بصیرت و انتخاب صحیح در مخاطب افزایش پیدا خواهد کرد؛ اما اگر گزارهها سطحی باشد، تأثیر آن بیشتر احساسی و از نوع ایجاد جو و اقناع خواهد بود و توان مخاطب را چندان بالا نخواهد برد.
بنابراین از این سه قید مدل روایتپردازی دقیق و عمیق استخراج میشود. آنگاه در جنگ روایتها باید با این روایت دقیق، روایت مخالف را به چالش کشید.
متن کامل