در روزهای جنگ با اسرائیل، برخی مردگان به جامعه زنده ایران میخواهند القا کنند که اکنون زندگی را از دست دادهاید و بدبخت شدهاید و باید تسلیم شوید تا به زندگی برگردید و اما علائم حیاتی جامعه ایرانی نشان میدهد که او زندهتر گشته و زندگی روشنتر و حیات در مرتبه بالاتری را آغار کرده است و در سختی این روزها چیزی جز خوشبختی نمیبیند و چیزی جز حماسه نمیسازد. آه و فغان نمیکند و از قضا بیتفاوتی و تسلیم برای او ناگوار، ناخوشایند و نشانه بدبختی و ضدزندگی است.
این را من نمیگویم، شواهد و نشانهها در متن زندگی مردم نشان میدهد؛ از رشادت و استواری زن مجری شبکه خبر، رجزخوانی دختر 9 ساله تهرانی زیر آتش اسرائیل و مقابله پدافند، تجمع روز غدیر و نشانههای آرامش در اماکن عمومیحتی زیر تهدید، شادمانی مردم ایران در حین اصابت موشکها به قلب اسرائیل کودک کش جهت دفاع از شرافت و انسانیت و نه صرفا دفاع از خاک، مطالبه مردم از رزمندگان که اسرائیل را با خاک یکسان کنید و اعلام آمادگی برای ایفای نقش.
بله این نوع نگاه به مقوله زندگی، متکی بر جهان بینی مردم مسلمان ایران است. در اسلام «حی» اسم خداست و به میزانی که یک جامعه به خدا تکیه دارد، زنده است و زندگی میکند. یعنی هدف دارد، احساس دارد، درک دارد، درد دارد و حرکت دارد. و مرده آن جامعه کوری است که حق را نمیبیند و در نتیجه جز عدم، هلاکت، بطلان، پوچی و بیمعنایی، چیزی نصیبش نمیشود. جامعه ایرانی قلب دارد و با معانی متعالی زندگی میکند و جامعه اسرائیل جسم و ظاهر را میبیند و تهی از معناست. امیرالمومنین(ع) فرمودند: «اهل دنیا مرگ تنهایشان را بزرگ میشمارند و مومنین مرگ قلبهایشان را.»
جهاد بالاترین دستور الهی است. و اطاعت دستور الهی زندهکننده است.(انفال 24) و آنگاه که روایت میگوید «جهاد دری از درهای بهشت است» یا «همه خیرها در جهاد است»؛ یعنی جهاد بهترین راه زنده شدن، راهیابیو بهره مندی از همه خیرهاست. و در جهاد با پلشتترین رژیم بالاترین توفیق برای جامعه ایران بوده و بالاترین توفیقات را به همراه خواهد داشت در داخل کشور و در سطح جهانی؛ کما اینکه هم اکنون پرچم ایران در سراسر جهان دست آزادگان و مستضعفین به اهتزاز درآمده است.
در تفاوت زندگی جامعه ایرانی و مردگی جامعه صهیونی در این روزها دیدیم که جامعه صهیونی چیزی جز ترس، وحشت و اختلاف از خود نشان نداده است و در مقابل آن، کرامت، نجابت، آرامش، متانت، انسجام و شجاعت ملت ایران به انحاء مختلف به نمایش درآمده و این ویژگیهای برجسته تصادفی و دفعی نبوده و بلکه ناشی از احساس حضور خدا و ایمان پیشوایان و نیاکان او است و این میوه درختی است که با آه عالمسوز مادران و جگرهای سوخته پدران و خون جوانان پاک آبیاری شده است و بمباران فرهنگی دشمنان در سالهای اخیر نتوانسته است این اصالت را حتی از بسیاری از افراد زاویه دار با نظام سلب کند و این روزها کلیپها و پستهای زیادی از این طیف میبینیم که نشان میدهد، فارغ از سلایق و تنوع فرهنگی، ایران یکپارچه از زن و مرد تا کودک و جوان و پیر، پای حق ایستاده و یکپارچه قدردان رهبری و سپاه و نظام هستند.
نصرت خدا و ملائکه برای مردم ایران یک شعار نیست؛ امری است که با آن زندگی کرده، بارها با چشم خود دیده و با گوشت و بن استخوان آن را لمس کرده است و اخبار نصرت الهی سطور تاریخ او را پر کرده است.
وقتی صهیونیست در طول تاریخ نتوانسته یک سرزمین کوچک برای خود دست و پا کند، در عین حال در توهمات خود سیطره بر کل جهان را میپروراند، ایران قدمتی به درازای تاریخ داشته و برنامههای حال و آینده او خیالی نبوده و زندگی او مبتنی بر حقائق گذشته، حال و آینده مسلم جهان جاری است. خوشبینی، امیدواری و خشنودی این جامعه به این جهت است که از کودکی با قصه جنگ خیبر و آرزوی نابودی صهیونیسم بزرگ شده است و منتظر چنین نبردی بوده است و ظهور و زمینه سازی آن را هر صبح و شام از خداوند طلب کرده است. زمینه سازی نابودی کامل ابنیه شرک و نفاق و دستگیری از مظلومین عالم را یک توفیق الهی میداند، بابت آن خدا را شکر میکند و میداند که اجر این ماموریت آخرالزمانی محدود به دنیا نیست و در دیوان الهی و آخرت دست آنها را خواهد گرفت و این رنج و زحمت را بیهوده تحمل نمیکند و بیتردید این زندگی سراسر حق و حقیقت است.
زندگی این جامعه اصالت دارد و منافقانه هر روز سیاست خود را تغییر نمیدهد و افتخار دارد که ظالم و قربانی را به برکت رهبران خود همیشه درست تشخیص داده است و مردم جهان بعد از 45 سال تلاش او به این تشخیص رسیده اند.
این گنج بیپایان و زندگی متعالی، در وضعیت عادی و روزمره از چشمها پنهان میماند و اما در حوادث گوناگون چون دفاعمقدس، کرونا، ایام سیل و زلزله و جنگ کنونی، این جوهر عمیق نمایان شده و زیباییها و شگفتیها میسازد. شگفتیهای دهه شصت از بین نرفته است و بلکه موقعیت آن در دسترس نبوده است و این روزها صف اهدای خون با وجود بانک کافی خون، پیامهای همدردی بازیگران و بازیکنان، رشادتهای خبرنگاران و مجریان، نانوایی که برادرش را دقائقی قبل از دست داده اما نانوایی را سنگر خود دانسته و آن را ترک نمیکند، صرف نظر کردن مشتریان از خرید بیشتر تا به هموطنان دیگر نیز برسد، تلاش بیوقفه کامیون داران برای توزیع مایحتاج مردم، تلاش داوطلبانه کادر درمان، توزیع آب و شربت و هندوانه در صف پمپ بنزین و ترافیک، پذیرایی از مسافران و آماده سازی خانه برای آنها که احتمالا خانههایشان تخریب شود و مشارکت گسترده در گزارش تحرکات نفوذیها و جریان داشتن عزا و عروسی و دید و بازدید و شهربازی، نشان داد که این جامعه بیش از پیش رشد کرده و یک کل واحد است که وقتی ضربه ای به او وارد شود، همه اجزاء با مهر و محبت همدیگر را مییابند و دست همدیگر را میگیرند؛ نه آنکه مانند صهیونیستها، مواد غذایی فروشگاهها را خالی کنند و در پمپ بنزین و پناهگاه با هم دعوا کنند و زیرپای همدیگر را خالی کنند.
صفای زندگی این جامعه به این است که در روزهای سخت پشتیبان هم هستند و بلکه این جامعه یک خانواده بزرگ است که محمد (ص) و علی (ع) پدران آن هستند و زیر چتر ولایت اینگونه زندگی میکنند. آنگاه گویا این فراز و فرودها همگی بهانه اند تا این کل، با هم انس یابند و خاطرات سخت و شیرین را با هم تجربه کنند و این از هر عیشی بالاتر است. و بزرگترین خطای محساباتی دشمنان احمق ما نشناختن جامعه ایرانی و کیفیت زندگی اوست و شاید به خیال اینکه جامعه ایرانی پس از حمله دچار جنگ داخلی و ناامنی شود چنین خبطی کردند.
در انتها دو آیه زیر جهت تدبر بیشتر در این امر پیشنهاد میشود:
1️⃣انعام آیه 122: آیا کسی که مرده بود و ما او را (به وسیله هدایت و ایمان) زنده کردیم و برای وی نوری قرار دادیم که در پرتو آن در میان مردم (به درستی و سلامت) راه میرود ( و زندگی میکند)، مانند کسی است که در تاریکیها(ی جهل و گمراهی) است و از آن بیرون شدنی نیست؟
2️⃣بقره آیه 216: قتال بر شما واجب شده در حالی که آن را مکروه میدارید و چه بسا چیزهایی که شما از آن کراهت دارید، خیرتان در آن است و چه بسا چیزهایی که دوست میدارید، شر شما در آن است و خدا خیر و شر شما را میداند و خود شما نمیدانید.