ابا محمد عبدالله بن رواحة بن ثعلبه، دائى نعمان بن بشير، از طايفه ى خزرج و از انصار و اهل مدينه است كه در عقبه ى دوم به حضور پيامبر(صلى الله عليه وآله) رسيد و حضرت او را به رياست قبيله ى بنى حارث از قبايل خزرج انتخاب كرد. [2] وى از نقباى دوازده گانه است [3] و در بيش تر جنگ ها از جمله احد، خندق، حديبيه، خيبر و عمره ى قضا حضور داشت [4] و در جنگ بدرالموعد حضور نداشت زيرا پيامبر(صلى الله عليه وآله) وى را در مدينه جانشين خود قرار داد. [5] وى از كسانى بود كه در هنگام ورود پيامبر(صلى الله عليه وآله) به مدينه به استقبال ايشان آمد و از ايشان خواست كه به خانه ى وى وارد شود. [6] عبدالله اول كسى بود كه براى جنگ آماده و از خانه خارج مى شد و آخر كسى بود كه از ميدان به خانه برمى گشت. [7] با اينكه در زمان جاهليت كمتر كسى نويسندگى مى دانست عبدالله، نويسنده بود [8] و از شعرايى بود كه در مدح رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شعر مى سرود [9] و همچنين او در سوگ حمزه ى سيدالشهداء [10] و نافع بن بديل [11] شعر گفته است. پيامبر (صلى الله عليه وآله) ميان او و مقداد بن الاسود، صيغه ى برادرى خواند. [12] سایر محورهای این مقاله عبارتند از:
- عبدالله و اطاعت از پيامبر(صلى الله عليه وآله)
- عبدالله و شاعرى
- عبدالله و محبت پيامبر(صلى الله عليه وآله) به او
- عبدالله و بت شكنى
- عبدالله و دادن مژده ى پيروزى مسلمانان در جنگ بدر
- عبدالله; فرمانده ى سريه
- عبدالله در جنگ مريسيع
- عبدالله در جنگ خيبر
- عبدالله در موته
- شهادت عبدالله [13]
[1]. محقق و نویسنده:فرهاد علیزاده
[2]. اسدالغابه، ابن اثير 3 : 31-130.
[3]. پيامبر(صلى الله عليه وآله) از امت خود دوازده نفر نقيب (رئيس) برگزيد كه با اشاره و امر جبرئيل بود و به مانند تعداد نقباء موسى(عليه السلام) بودند. نه نفر از قبيله ى خزرج اسعدبن زراره، براء بن معرور، عبدالله بن عمرو بن حزام، جابربن عبدالله، رافع بن مالك، سعدبن عباده، منذر بن عمرو، عبدالله بن رواحه، سعد بن ربيع و عبادة بن صامت و سه نفر از قبيله ى اوس: ابوالهيثم بن تيهان، اسيدبن حضير و سعد بن خيثمه. (تفسير القمى، على بن ابراهيم قمى 1 : 273 و الخصال، شيخ صدوق 2 : 492)
[4]. الطبقات الكبرى، ابن سعد 3 : 398; الاستيعاب، ابن عبدالبر 3 : 898 و اسدالغابه، ابن اثير 3 : 131.
[5]. المغازى، واقدى 1 : 384; الطبقات الكبرى، ابن سعد 2 : 46; تاريخ الطبرى، طبرى 2 :561 و مناقب آل أبى طالب، ابن شهرآشوب 1 : 141.
[6]. السيرة النبويه، ابن هشام 1: 495 و مناقب آل أبى طالب، ابن شهر آشوب 1: 160.
[7]. اسدالغابه، ابن اثير 3 : 131.
[8]. الطبقات الكبرى، ابن سعد 3: 398.
[9]. الاستيعاب، ابن عبدالبر 3 : 898 و اسدالغابه، ابن اثير 3 : 131.
[10]. السيرة النبويه، ابن هشام 2 : 162.
[11]. السيرة النبويه، ابن هشام 2 : 188 و المغازى، واقدى 1 : 353.
[12]. الاصابه، ابن حجر 4 : 73.
[13]. جهت توضیح بیشتر رک: جلد ششم دائره المعارف صحابه