گزارش فعالیتهای گروه گلشن ابرار در دی ماه 1390
اهمّ فعالیتهای گروه گلشن ابرار در دی ماه 1390 از سوی مدیر گروه گلشن ابرار پژوهشکده باقرالعلوم حجت الاسلام و المسلمین عبدالصمد جودتی به شرح ذیل بیان گردید:
1- دریافت 8 مقاله علمی - پژوهشی تراجم نگاری از محققین گلشن ابرار
2- دریافت 10 مقاله علمی - پژوهشی تراجم نگاری از پژوهشگران گلشن بانوان
3- ارزیابی اولیه 18 مقاله توسط مدیر گروه گلشن ابرار
4- برگزاری شورای علمی گ لشن ابرار و طرح 30 نفر از شخصیتهای علمی و تصویب 18 نفر از عالمان شیعه اعم از آقایان و بانوان
5- بررسی 8 مقاله علمی – پژوهشی در دو نشست 54 و 55 مجمع اهل قلم گلشن ابرار
با هدف ارتقاء محتوائی مقالات پژوهشی مجموعه گلشن ابرار، نشستهای پنجاه و چهارم و پنجاه و پنجم مجمع اهل قلم با حضور استاد حجت الاسلام و المسلمین محمد جعفر طبسی و با شرکت فعال پژوهشگران این مرکز برگزار گردید.
دستور کار این دو نشست علمی-پژوهشی، نقد و بررسی شرح حال هشت تن از شخصیت های تاثیرگذار از عالمان جهان تشیع به شرح ذیل بود:
1- ملا اسماعیل قره باغی نوشته آقای مهدی جبرائیلی
2- شیخ زین الدین جعفر زاهدی نوشته آقای حسن نقره شناس
3- سید محمد باقر شیرازی نوشته آقای مرتضی سعیدی نجفی
4- میرزا علاء الدین گلستانه نوشته خانم سجادی
5- سید ابوالقاسم خاتون آبادی نوشته خانم مقدم
6- میرزا محمد غروی نوشته خانم مهاجری
7- سید علی مدد قائنی نوشته آقای حسن نقره شناس
8- سید عبدالزهرا حسینی نوشته آقای حسن نقره شناس
در این نشستها کلیات مقالات با استقبال استاد ارزیاب و حاضران در جلسه قرار گرفت و استاد راهنمای جلسه با دقت نظر نکات قابل توجهی را در راستای زیباتر شدن آثار مکتوب و اصلاح و تکمیل مقالات بیان کرد.
استاد طبسی ضمن استماع دفاعیه نویسندگان مقالات با ارزشمند دانستن مقالات ارائه شده، حاضران را به دقت بیشتر در استفاده از القاب برای شخصیتهای علمی در متن مقالات توصیه نموده و خواستار رعایت بیشتر آئین نامه نگارش مقالات از سوی پژوهشگران شد و حاضران در جلسه را در جهت غنای بیشتر محتوای ترجمه علما، به استفاده از منابع متقن و دست اول تشویق کرد.
در پایان نگاهي كوتاه به زندگی چهار عالم مطرح شده در این نشستها صورت می گیرد:
1- ملا اسماعیل قره باغی نوشته مهدی جبرائیلی
تولد
ملا اسماعیل قره باغی نجفی فقیهی پارسا و اهل دل بوده ولی در منطقه قره باغ از توابع آذربایجان شوروی اوائل نیمه دوم قرن سیزدهم چشم به جهان گشود. این ناحیه از دیرباز مهد رشد و تربیت بزرگانی بوده که در درازنای روزگاران ادای وظیفه خویش به مکتب و مذهب به انجام رسانده و هر کدام بسان اختری در افقهای نورانی علم و معرفت جلوه نموده اند.
وی فقیهی پارسا و اهل دل بوده ولی در منطقه قره باغ از توابع آذربایجان شوروی اوائل نیمه دوم قرن سیزدهم چشم به جهان گشود. در عنفوان جوانی از دیار خویش در پی آب حیاتی برای جان عطش ناک و دل سوخته اش هجرت و در مدرسه «حاج صفر علی» تبریز سکنی می گزیند. پس از دو سال به مشهد رفته و مدتی بعد به اصفهان عزیمت می کند.
شیخ آغا بزرگ می نویسد: فرد معتمدی که در تهران ملازم او بود برایم نقل کرد که ملا اسماعیل در مدرسه محمدیه منزل داشته و از عمامه گذاشتن خودداری می کرده است. چرا که معتقد بود با این کار به تکبر و خود بزرگ بینی مبتلا می شود و نیز چون با عمامه به علما تشبّه پیدا می کرد، باعث می شود که شأن عمامه پائین بیاید. و به این دلیل بود که به ملا اسماعیل کلائی معروف شده بود. اما زمانیکه در محضر ملا علی کنی حاضر می شود توسط ایشان معمم می شود. و این نشان از غایت افتادگی و شکسته نفسی می باشد. در تهران ضمن تحصیل، مجلس تدریس نیز دائر و مسند استادی تکیه می زند.
اساتید
ملا اسماعیل در طول عمر محضر بزرگانی چون فاضل شرابیانی، ملاهادی تهرانی، محمد حسن بن محمود شیرازی معروف به مجدد و میرزای شیرازی بزرگ و محمد حسن بن عبدالله ممقانی نجفی و... را درک کرده که هر کدام اسطوره و استوانه علم و معرفت و فقاهت بوده اند.
شاگردان
1) شیخ ابوالقاسم بن علامه شیخ محمد حسن ممقانی
2) سید حجت میرزا باقر قاضی طباطبائی تبریزی معروف به قاضی
3) میرزا محمد طهرانی
غروبی غریب
بالاخره این فروزان اختر فقاهت و عرفان در سال 1323 چشم بر این خاک تاریک فرو بست و طبق وصیت اش در وادی السلام در سردابی مخصوص به خودش جاودانه شد.
2- سید ابوالقاسم خاتون آبادی نوشته خانم مقدم
ولادت
سید ابوالقاسم خاتون آبادی در سال 1215 هـ.ق در شهر اصفهان متولد شد. پدرش سید محمد محسن خاتون آبادی (1207ق)، فقیه شیعی ایرانی و از سادات افطسی و از خاندان معروف خاتون آبادی اصفهانی بود. مادرش زنی صبور و طالب علوم دینی و فقهی زمان خود بود.
رشد و تربیت
سید ابوالقاسم، عالم فاضل، زاهد و باتقوا در میان همة علما در ایران بود. او به واسطه هوش و ذکاوتی که در علوم دینی و معارف الهیه داشت، سرآمد و زبانزد فقها در ایران بود.
او بعد از پشت سرگذاشتن تحصیلات ابتدایی، راه و روش خویشان و پدران خود را پیش گرفت. او در گسترش دین ید طولانی داشت، به طوری که در زمان خویش مانند او کسی پیدا نمی شد. دوران زندگی ایشان همزمان با حکومت قاجاریه در ایران بود
مهاجرت به تهران
میرزا ابوالقاسم از بزرگواران فهیم و سرآمد فقها در زهد و تقوی، در عصرخود و داری رتبة برتر در اخلاق و فضائل معنوی بود. دوره جوانی و زندگانی سید ابوالقاسم همزمان با خلافت فتحعلی شاه قاجار (1250ق) در تهران بود. عموی ایشان امید محمد مهدی خاتون آبادی (1263ق)، اولین کسی بود که به درخواست و دعوت فتحعلی شاه از اصفهان به تهران مهاجرت کرد و شاه امامت نماز جمعه در تهران و در مسجدی که بنا نموده بود به او واگذار کرد.
تحصیلات
پس از دریافت پیشنهاد از جانب شاه، ایشان مشغول به تکمیل دروس خود در تهران شدند. و در خدمت استادانی چون میرزا عبدالله زنوزی درس حکمت و کلام و ملامحمدتقی استرآبادی درس فقه و اصول را فرا گرفت.
تفویض سمت امام جمعه
پس از مدتی فتحعلی شاه (1250ق) فوت کرد و نوه او محمدشاه قاجار به سلطنت رسید. او نیز سیده و روش خاقان اعظم، پدر بزرگ خود را پیش گرفت و نسبت به میرزا ابوالقاسم احترام، اکرام و تعظیم مبذول داشت. در سال 1263ق میر محمد مهدی خاتون آبادی، امام جمعه مسجد شاه درگذشت و چون فرزند پسر نداشت. حسب الارث و به سبب شایستگی و استحقاق میرزا ابوالقاسم، این منصب به ایشان واگذار شد، میرزا ابوالقاسم به دلیل محبوبیتی که در میان مردم پیدا کرده بود، عموم طبقات به نماز او حاضر می شدند و به ایشان اقتدا می کردند. همزمان با دریافت منصب امام جمعه، ایشان، تدریس، تعلیم و تصنیف را ترک نکرد و همواره به دنبال یافتن گوهر گمشده وجود خویش بود و لحظه ای دست از تلاش و کوشش برنداشت
میراث قلمی
سید ابوالقاسم تمام عمر خود را صرف تعلیم و دین نمود. و در این راستا خدمات زیادی به جامعه مسلمین هدیه نمود. ایشان آثار ارزشمندی را به جامعه علوم دینی عرضه داشت، از جمله آثار ایشان می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- البلدان المفتوحة العنوة
2- رساله ی علميه ی فارسی
3- منتخب الفقه و....
دعوت حق
سید ابوالقاسم، پس از طی مدارج علمی و معنوی، سرانجام در روز دوشنبه پانزدهم ماه ربیع المولود سال 1271ق وفات کرد. او هنگام مرگ 56 سال داشت.
3- سید عبدالزهرا خطیب نوشته حسن نقره شناس
تولد
سیدعبدالزهراحسینی خطیب درسال 1339ق در ناصريه در خانواده ای کشاورز متولد شد،
خانواده اش در جنوب عراق به (اخوه سميه) از دودمان حسيني معروف بودند و مجموعه ای از قبيله های متعدد بودند که "آل ياسر" بر همه آنها اطلاق ميشد از جمله آنها : آل شوکه، آل عزیز، آل ابی تفیجه، آل مناف، آل علی آل نعمه، آل مناف، آل ابی فریحه و....می باشند
خاندان
سید عبد الزهرا بن سید حسین بن سید جبر بن خفی بن نوح بن ناصر ابن علی بن خفّان بن یاسر کبیر بن شوکه بن عبد الله بن حسین بن ابی حسین علی، معروف بابن شوکیه بن احمد بن ابی عبدالله بن شریف أبی الهیجاء محمد بن زید أسود است.
اساتید
بعد از اتمام تحصيلات ابتدائی که از کودکی در نزد دایی هايش أسد حيدر و طالب حيدر فرا گرفته بود مقدمات علوم رانزدآیت ا...العظمی علامه شیخ طالب آل حیدرمنتفکی گزراند. سپس درحالی که16سال بیشترنداشت
[1355 ق] به حوزه علمیه نجف اشرف کوچ کردودرمدرسه امام محمد حسین کاشف الغطاء ونزدآیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء،علامه شیخ اسد حیدر،علامه شیخ علی مرهون قطیفی وسیدسعدون البعاج به تحصیل دانش اسلامی پرداخت.
تألیفات
1-مصادر و اسناد نهچ البلاغه، در4جلددرسال 1395ق چاپ شده است(بارهادر دارالأضواء بیروت وعراق چاپ شده است).
2- تحقیق الشافی في الامامة سید مرتضی .(در 4 جلد به چاپ رسيده است.)
3-تهذیب منارالهدی ازعلامه الستری(تستری) .(به چاپ رسيده است.)
4- مائه شاهد و شاهد من معانی کلام الامام علی علیه السلام فی شعرابی الطیب المتنبی(درسال 1404ق،توسط بنیاد موسسه نهج البلاغه تهران به چاپ رسيده است.)
5- تحقیق الغارات،تالیف ابی هلال ثقفي. (کتابی است تاریخی وبه چاپ رسيده است.) و...
مهارتهای سید
سید شاعر و نویسنده بود، اما شهرت او در نویسندگی بیشتر است ، اگر چه کنار اینها آگاه به تاریخ و اجتماع و جغرافی نیز بود. سید خطاطی ماهرو ممتاز بود. به طوریکه نزدیک بود به دلیل توانایی والایش در آن، خطاطی به عنوان پیشه او به شمار آید. وی خطیبی زبان آور در میان همتایانش در ابداعات و زیبایی بیان و تسلط بر هدایت سکان سخن و توجیهات آن جهت اقناع اندیشه ها بود
اخلاق وعلم سید
سیدمحمد حسین فضل الله می گوید:
"مرحوم سيد عبد الزهرا خطيب(ره) را نزديک به سی سال است که ميشناسم و مدت زيادی که با او زندگی کرده ام؛ او را انسانی ديدم که اسلام و شيعه بودنش همراه با هوشياری و بيداری و مسؤوليت و انديشه و تفکر است، و شيعه بودنش ناشی از تحقيق و جستجوی عميق است.مهم اين نيست که زمانيکه فردی بزرگ را از دست داديم به مردن او فکر کنيم بلکه مهم اين است که راه او را ادامه دهيم.
مسولیت ها وخدمات
پس ازدرگذشت علامه سیدعلی غریفی در1411ق به کشور دبی وکشورهای خلیج مسافرت نموده وهدایت ورهبری شیعیان دبی وکشورهای خلیج رابرعهده گرفت[1].
علامه حسينی به دلهای مردم شهر بلد نفوذ يافته بود تأثيری بسيار در بالا بردن مدارج جوانان و غير آنان در اين شهر آرام داشت.
وفات
سرانجام سيدعبدالزهراء حسينی پس ازعمری تلاش وکوشش
درراه بزرگداشت نام ویادایمه اطهار-علبهم السلام –ودفاع ازکرامت والای نهج البلاغه بصورت غریبانه درشب 11شعبان1414ق(3بهمن1372)در سن 75سالگی درشهردمشق،کشورسوریه رحلت ،ودرصحن سیده زینب به خاک سپرده شد.
4- میرزا علاءالدین محمد گلستانه نوشته خانم سجادی
اشاره
خاندان گلستانه از سادات وارسته و نامدار اصفهان هستند که علمای بزرگی از میان آنان برخواسته اند. يكى از عالمان سرشناس سادات گلستانه ، سيّد علاء الدين محمّد ، فرزند شاه سيّد ابو تراب محمّد على قاضى است.
عالم دینى، محدث و زاهد ميرزا محمد فرزند سيد ابوتراب، مشهور به علاء الدين گلستانه از اعلام معروف مکتب در دار العلم اصفهان بود. اين سيد جليل القدر از علمای عامل و فضلای کامل عصر خويش است که در زهد و ورع و تقوی زبان زد عموم گشت. وى بزرگ سادات گلستانه اصفهان بود و نسبش به امام حسن مجتبى (ع) میرسد. گفته اند كه او عالمى عابد و محققى جلیل القدر و از ثقات محدثین بود. وى تمام عمر را در عبادت به سر برد و داراى اخلاق و خصال نیكو و جامع علوم عقلى و نقلى بود.
ولادت
متاسفانه تاریخ تولد بسیاری از علمای بزرگ به دلایل مختلف در دل تاریخ جا مانده و به مرور زمان مفقود و یا از بین رفته است.در مورد میرزا علاءالدین نیز همین اتفاق رخ داده و اطلاع دقیقی از تاریخ ولادت ایشان در دسترس نیست.
بزرگان خاندان گلستانه
از خاندان سادات گلستانه ، دانشمندان مشهور و صاحب نامى به ظهور رسيده اند كه به چند تن از آنان، اشاره مى شود:
1) شرف الدين حيدر بن محمّد بن حيدر گلستانه . نسب وى به شرف شاه گلستانه مى رسد : حيدر بن محمّد بن حيدر بن اسماعيل بن على بن حسن بن على بن شرف شاه ، ملقّب به گلستانه . صاحب عمدة الطالب ، او را در اصفهان ديده و گفته كه در ربيع اوّل 799 ، در همين شهر ، در گذشته است.
2) مجد الدين عباد بن احمد حسنى گلستانه . نسب وى به شرف شاه گلستانه مى رسد : مجد الدين عباد بن احمد حسنى بن اسماعيل بن عماد الدين على بن حسن شرف شاه گلستانه . او در عصر سلطان محمّد الجايتو ، قاضى اصفهان بوده است.
اساتید
میرزا علاء الدین گلستانه یکی از شاگردان عامه مجلسی (دوم) بوده و در محضر چنین استاد بزرگی پرورش یافته که نام جاویدش مایه ی افتخار همه ی شاگردانش است
شاگردان
از جمله شاگردان صاحب نام ایشان می توان به عیسی بن محمد صالح بن شاه ولی بن محمد بن خضرشاه ابن خضر شاه اصفهانی (1034-1074) اشاره کرد.وی که فقیه و محدثی شیعی بوده تنها شاگردی است که نویسنده در سیر تحقیقاتی خود به نام و نشانی از او دست پیدا کرده و هر چند گلستانه قسمتی از حیات خود را به تدریس مشغول بودند متاسفانه نام دیگر شاگردان ایشان در هاله ای از تاریخ گم شده و دسترسی به نام آن ها مقدور نبود.
تالیفات
ایشان دارای تالیفات ارزشمندی است و تصنیفات وی در اثبات تبحر علمى او در زمینه هاى گوناگون كافى است از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- حدائق الحقائق فى شرح كلمات كلام الله الناطق
2- بهجه الحدائق، در شرح نهج البلاغه
3- منهج الیقین شرحى بررساله ى وصیت حضرت صادق (ع)كه آن حضرت براى اصحاب خویش نگاشته و آنان را در نمازخانه منزلشان قرار داده بودند و چون از نماز فارغ مى شدند در آن نگریستند، این رساله در كتاب بحارالانوار ج 75 آمده است.
وفات
همانطور که ذکر شد ایشان بر اساس ماده تاریخی که در مورد ایشان نوشته شده در سال 1110 دنیا را ترک گفته و به دیار باقی شتافتند.
بنابر بعضی از اقوال مدفن ایشان در قبرستان تخت فولاد اصفهان در تکیه مرحوم مجلسی قرار دارد .
6- بررسی 5 مقاله تراجم نگاری در 2 نشست علمی-پژوهشی محققان گلشن بانوان
- نشست هفتم
نظر به ارتقاء کمی و کیفی مقالات و در ادامه سلسله نشستهای گلشن بانوان، هفتمین نشست با حضور مدبرانه اساتید فن حضرات حجج اسلام ناصر باقری بیدهندی عضو هیئت علمی جامعة المصطفی و عبدالصمد جودتی مدیر گروه گلشن ابرار و با شرکت فعال پژوهشگران این مرکز برگزار گردید. در این نشست دو مقاله علمی-پژوهشی یعنی ترجمه بانو زبیده خانم قاجار نوشته خانم حمیده ذوالفی و نیز بیوگرافی بانو شهید بنت الهدی صدر نوشته خانم وحیده مقدم ارائه و هر دو پژوهشگر به دفاع از مقالاتشان پرداختند. استاد ارزیاب نشست نیز با کمال صبر و حوصله ضمن استماع دقیق مقالات محققین، نکات تکمیلی ارزشمندی را بیان نموده و پژوهشگران را به استفاده از منابع دست اول و بازبینی آثار علمی و رفع نقائص مد نظر توصیه نمودند.
مدیر گروه گلشن ابرار نیز بر دقت و تسریع در اعمال نکات تکمیلی ارزیاب محترم مقالات تاکید کرد. وی با تاکید بر اهمیت تهیه شناسه مقالات، از محققین گروه گلشن خواست تا قبل از اقدام به تالیف ترجمه شخصیت دریافتی، شناسه آن را تهیه و پس از تایید آن در شورای علمی گلشن شروع به تالیف مقاله نمایند.
- نشست هشتم
هشتمین نشست از سلسله نشستهای گلشن بانوان نیز با شرکت محققین گروه گلشن ابرار ویژه بانوان و با حضور عالمانه استاد محترم حضرت حجت الاسلام والمسلمین ناصرالدین انصاری و مدیر گروه گلشن ابرار تشکیل یافت. در ابتدای این جلسه حاضران ضمن ارائه گزارشی از عملکرد خود، مشکلات و موانع موجود در روند تحقیقات تراجم نگاری را مطرح نمودند که در پاسخ دبیر جلسه حجت الاسلام جودتی ضمن تاکید بر هدفمندی این پروژه، پژوهشگران را با اصول تراجم نگاری آشنا و با ارائه توضیحاتی بانوان حاضر را به رعایت دقیق آئین نامه و زمان بندی تحویل مقالات و اعمال اصلاحات مورد نظر استاد ارزیاب نشستهای دفاعیه تراجم نگاری توصیه و از آنان خواست حداکثر تا یک هفته بعد از جلسه دفاعیه، اصلاحیه و تکمیل شده مقاله را به دفتر گلشن ابرار تحویل دهند.
در این نشست سه مقاله یعنی ترجمه بانو معصومه گلگیری نوشته خانم زهرا امانی و بانو سیده زهرا حسینی نوشته خانم زهرا سادات امیدی و بانو قرائت خانم نوشته خانم زهرا امانی از سوی پژوهشگران ارائه و دفاع شد. استاد ناظر نشست نیز
در پایان نگاهی کوتاه به 2 مقاله از مقالات ارائه شده در این نشستها صورت می پذیرد:
1- شهید آمنه بنت الهدی صدر نوشته وحیده مقدم
اشاره
سیده بانو بنت الهدی صدر، در خانواده ای فقیه و اهل علم دیده به جهان گشود. از آن پس در دامان مادر و در سایه توجهات برادرانش رشد کرد و بعد از گذراندن آموزش های مقدماتی برای ادامه تحصیل به نجف رفت. در آنجا با راهنمایی برادرانش به فعایت های سیاسی، اجتماعی پرداخت و آثار بسیاری در زمینه های دینی و اسلامی به چاپ رساند. او در کنار فعالیت های سیاسی که انجام می داد، همراه برادرش سید محمد باقر به تبلیغات اسلامی و مبارزه با رژیم دیکتاتور عراق مشغول شد. او در این راه چندین بار دستگیر و به زندان فرستاده شد تا سرانجام در سال 1400 هـ به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
تولد
بانو بنت الهدی در سال 1356 هـ در شهر کاظمین متولد شد. پدرش سید حیدر بن اسماعیل نجفی آل صدر (1356 هـ) از علمای کاظمین بود. او فرزند آیت الله سید اسماعیل صدر، از مراجع بزرگ تشیع در زمان خود بود که بعد از رحلت امام مصلح، سید محمد حسن شیرازی به مرجعیت عامّه رسید. ما در بنت الهدی زنی پاکدامن، عابده و باتقوا بود. او دختر مرحوم آیت الله شیخ عبدالحسین آل یاسین، از بزرگترین فقهای عصر خود بود که به زهد و عبادت شهرت داشت.
فراگیری علوم اولیه
بنت الهدی خواندن و نوشتن را در خانه و از مادرش آموخت. مادر ایشان اولین معلمی بود که او را با محبت خوش سیراب کرد و سپس او را وارد وادی علم و معرفت نمود.
مادرش همیشه هوش و ذکاوت او را می ستود و از فهم و احاطة ذهنی او تعریف می کرد و می گفت: هر چیزی که به آمنه یاد می دهم فراموش نمی کند. مراحل ابتدایی تعلیم بر دوش مادر بود و او از پس این مرحله دشوار به راحتی برآمد.
میراث قلمی شهید بنت الهدی
بانو آمنه اگر چه همواره در سنگر جهاد و مبارزه بود ولی با این وجود آثار گرانبهایی را از خود به یادگار گذاشته اند. آثاری که پس از سالها هنوز نشان از نبوغ چشمگیر و درخشان او دارد
از جمله مؤلفات چاپی ایشان عبارت است از:
1- بطولة المراة المسلمه (شخصیت زن مسلمان)
2- المرأة مع النبی (ص) فی حیاة و شریعة (زن در زندگی پیامبر اکرم-ص)
3- النزاع (ستیز و مبارزه)
4- صداع من واقع فی المستشفی (دیدار در بیمارستان)
5- الخالة الضائعة (خالة گم شده) و...
مبارزات سیاسی
آمنه صدر به همراه شهید محمد باقر صدر در عراق جریانی را به وجود آوردند که بعدهانقطة عطف بسیاری از حرکت های انقلابی شد. ایشان در زمینه حجاب دختران دانشگاهی حرکت گسترده ای را آغاز کردند. شهید باقر صدر مدتی تحت نظر بود تا اینکه توسط رژیم صدام دستگیر شد. این بانو پس از دستگیری برادرش به طرف ماشین حامل ایشان رفت قصد سوار شدن داشت که مأموران جلوی او را گرفتند. پس ایشان در حرم حضرت علی (ع) سخنرانی عجیبی ایراد کردند که همه را به تعجب واداشت.
فعالیت های تعلیمی و تبلیغی
جهاد علمیی و تربیتی و تبلیغی سیده شهید دارای مراحلی بود که عبارتند از:
الف) تأسیس مدارس الزهرا و برخی مراکز فرهنگی
ب) تدریس و برگزاری جلسات دعا
ج) کتابت و تألیف
د) ایجاد ارتباط بین مرجع تقلید و مقلدان
شهادت
سرانجام در روز نوزدهم جمادی الاول 1400 هـ ایشان را به همراه برادرش سید محمد باقر صدر دستگیر و به عراق بردند و پس از شکنجه های فراوان در روز 22 جمادی الاول (19 فروردین 1359 ش) به شهادت رساندند.
2- بانو سیده زهرا حسینی نوشته زهرا سادات امیدی
درآمد
جنگ ما یا به تعبیر زیباتر و رساتر؛ دفاع مقدس مان در برابر جنگ تحمیلی اهل باطل هر چند به ظاهر خسارات جانی و مالی جبران ناپذیری در برداشت ولی در بطن خود برکاتی داشت که:
- آسمانی بود و دست غیبی در آن دخالت داشت.
- منحصر به فرد بود.
- مردم به معرفت و عرفان و کمال نایل آمدند.
- گنج های نهفته در عمق جان های به ستوه امده را نمایان ساخت و ....
تولد
سیده زهرا حسینی به سال 1342 در عراق به دنیا آمد. پدر و مادرش پیش از ولادت او در عراق زندگی می کردند و از اقوام کرد ایرانی بودند. زهرا فرزند سوم از شش فرزند خانواده بود. در همان کودکی (1347) همراه خانواده به ایران آمد و در خرمشهر ساکن شدند.
پدر
سید حسین حسینی متولد 1315 در روستای زرین آباد دهلران در استان ایلام می باشد. در سن 18 سالگی برای کار نزد برادر بزرگش به بصره می رود. و در همان شهر با سیده شاه پسند حسینی که با هم فامیل بودند ازدواج می کنند.
خاطره راوی از دیدار با رهبری
در بهمن ماه سال 88 که به مناسبت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و بیستمین سالگرد تأسیس دفتر ادبیات و هنر مقاومت در جلسه ای نیمه خصوصی خدمت رهبر معظم انقلاب بودیم، حضرت آقا از چند کتاب دفتر و حوزه [هنری] که مطالعه فرموده بودند اسم بردند و تأکید کردند که بعضی را بارها مطالعه کرده اند. به کتاب «دا» که رسیدند، گفتند: «من اخیراً کتاب یک خانم را به نام «دا» مطالعه کردم، کتاب بسیار خوب و تأثیرگذاری است». یکی از حضار گفت: بله، این اثر، خاطرات خانم حسینی است که در این جلسه هم حضور دارند. من به فاصله نزدیکی از آقا نشسته بودم؛ ایشان رو به خانم ها کردند و پرسیدند: «کدامیک از شما خانم حسینی هستید؟» عرض کردم: آقا من هستم. اولین سؤالشان این بود که «دا» چطورند؟ من «دا» را که در جلسه حضور داشت به آقا نشان دادم و گفتم: ایشان هستند. جالب اینجا بود که آقا با مادرم به عربی غیر فصیح و محلی صحبت کردند! «دا» از هیجان بغض کرده بود و نمی توانست جواب دهد.
گزارشی از کتاب «دا»
چند ماه بود که از بابا خبری نداشتیم. او به خاطر فعالیت های سیاسی اش به ؟؟ خانه می آمد. طوری که ما به نبودش عادت کرده بودیم. ولی این بار غیبتش طولانی شده بود. مادرم می گفت: پدرت از وقتی کار در آسیاب بابا [پدربزرگ] را رها کرده و توی بازار گونی فروشی ها مشغول شده، وارد فعالیت های سیاسی شده و با آدم های سرّی رفت و آمد می کند.
صاحب کار بابا، تاجر ایرانی الاصل بود که به او حاجی می گفتند، او در جریان فعالیت های بابا بود و به نظر می رسید خودش و بقیه کارگرانش هم در این کارها نقش دارند. در نبود بابا، حاجی دورادور هوای خانواده ما را داشت و جز سلامتی و پیغامهای او را به ما می رساند. گاهی پیش می آمد که وقتی بابا خانه بود، پیغام می داد: «سید! اوضاع خطرناک است. خانه نان». خیلی وقت ها همسایه ها سراغ پدرم را که از مادرم می گرفتند، او جواب می داد: شوهرم برای کار به قرنه رفته و چون راهش دور است، دیر به دیر به خانه می آید. آن سال ها ما در شهر بندری بصره، در جنوب عراق زندگی می کردیم. خانه ما در محله رباط بود. چون رود دجله از آنجا می گذشت، محله سر یبز و پر درختی بود.
در بیان و بنان هم رزمان
دکتر عبدالله سعادت، یکی از کسانی که خیلی اسمش را به زبان می آوردند و تعریفش را می کردند، خانم حسینی بود. من اوایل چندان ایشان را نمی شناختم. اما می گفتند او گاهی مسجد می آید، سر می زند و می رود جنت آباد، کم کم با مدافعین همراه می شد و به خطوط می رفت. فعالیت و شجاعت خانم حسینی همان وقت زبان زد همه بود.
احمدرضا پرویزپور... خانم حسینی و خواهر کوچک ترشان لیلا از زمانی که آمدند دست به کار شدند، شرایط سختی بود. ماندن توی قبرستان و دیدن صحنه هایی که روح و روان آدم را به هم می ریخت کار هر کس نبود. این در حالی بود که به جرأت می توانم بگویم سه روز اول از خورد و خوراک خبری نبود و ضعف جسمی و فشار روحی با هم توأم شده بود. من فقط آب می خوردم و ضعف می کشیدم.
مسأله دیگر ما این بود که من و همکارانم نگران خانواده هایمان بودیم. خیلی ها نمی دانستند خانواده هایشان کجا رفته اند و چه بر سرشان آمده. عده ای می خواستند زن و بچه هایشان را – که در صورت ماندن توی شهر قطعاً تلف می شدند – از شهر بیرون و به جای امنی می روند. خیلی گذشت می خواست که آدم در این شرایط از خانواده اش بگذرد و بماند. خانم حسینی از جمله آنهائی بود که ترجیح داد بماند و صبح و شب به کار طاقت فرسای غسل و تدفین شهداء بپردازد.
[1] -فصلنامه آیینه پژوهش ،ص 108،سال چهارم،شماره پنجم،بهمن 1372.