در پژوهشکده باقرالعلوم (ع) صورت گرفت؛
بررسی 35 مقاله علمی – پژوهشی در 6 نشست مجمع اهل قلم گلشن ابرار
روابط عمومی پژوهشکدۀ باقرالعلوم (ع)- نشست علمی 71 تا 76 آقایان و بانوان پژوهشگر گلشن ابرار برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکدۀ باقرالعلوم (ع): با هدف غنای محتوائی مقالات گلشن ابرار، سه نشست مجمع اهل قلم گلشن ابرار با حضور پژوهشگران این مرکز و نظارت و داوری اساتید ناظر، حجج اسلام آقایان: محمد جعفر طبسی استاد مرکز فقهی ائمه اطهار حوزه علمیه قم و عبدالصمد جودتی مدیر گروه گلشن ابرار برگزار شد.
در این نشستها، شرح حال سی و پنج تن از عالمان موثر جهان تشیع ارائه و دفاع گردید و آثار پژوهشی از سوی اساتید ناظر جلسه مورد نقد و بررسی دقیق قرار گرفت و ایشان با تاکید بر شخصیت محوری در تالیف مقالات، از نویسندگان حاضر خواست تا با رعایت دقیق آئین نامه نگارش مقالات و پرهیز از پرداختن به مسائل غیر ضرور که ارتباط چندانی با شخصیت مورد نظر مقاله ندارد، مخاطب را با شخصیت مقاله مانوس نمایند تا جنبه الگوپذیری بیشتر مخاطب از مترجم فراهم شودد.
حجت الاسلام والمسلمین طبسی با تاکید بر عدم خروج از محورهای اساسی بحث، نکات مهمی را در کم و کیف نگارش ترجمه شخصیتهای منتخب شورای علمی گلشن ابرار مطرح و حاضران را با اسلوب تراجم نگاری آشنا کرد.
مدیر گروه گلشن ابرار نیز در ادامه این نشست دقت نظر مولفان بر پرهیز از اطناب در تیتربندی مقالات را خواستار و نکات قابل توجهی در راستای زیباتر شدن آثار مکتوب و اصلاح و تکمیل مقالات بیان کرد.
حجت الاسلام والمسلمین جودتی از حاضران خواست تا ضمن دقت در نکات تکمیلی ارزیاب محترم بر تسریع در اعمال نظرات استاد جلسه تاکید کرد.
در پایان نگاهی کوتاه به سه مقاله از مقالات ارائه شده در این نشستها صورت می پذیرد:
1- شیخ حسن فرطوسی(م 1321 ق) نوشته احسان فتاحی
شیخ حسن بن عیسی بن حسن فرطوسی معروف به فرطوسی کبیر از فقیهان و عالمان قرن چهارده است که در خاندان فرطوس به دنیا آمد. از تاریخ ولادت وی چیزی نقل نشده است و با توجه به سکونت جد وی در نجف به احتمال زیاد محل ولادت وی در نجف بوده است. وی با شوق تحصیل علوم دینی وارد حوزه های علمیه شد و بعد از گذراندن مقدمات، به تحصیل سطوح عالی مشغول شد. اساتید وی در سطوح عالی عبارتند از: شیخ مرتضی انصاری (1281 ق) و شیخ راضی نجفی (1290 ق) مشهورترین استاد شیخ حسن، شیخ راضی است و از ایشان اجازه روایت دارد. شیخ حسن با تلاش و پشتکاری که در تحصیل داشت توانست به مقام اجتهاد برسد و در اواخر عمرش برخی از مؤمنین عراق برای امر تقلید به وی مراجعه کردند. در منابع اجازه اجتهادی برای وی ذکر نشده است اما حرزالدین در کتابش می نویسد وی در میان هم عصرانش به فقاهت و حسن استنباط مشهور بود. او از جمله عالمانی است که کمتر به تألیف دست زده است. برای وی دو اثر ذکر شده است: 1. شرح شرایع الاسلام: این کتاب شرح مبسوط و مزجی بر کتاب شرایع محقق حلی است و تا احکام نجاسات (آخر تیمم) را شرح کرده است و در مدت بیست سال نوشته شده است. به گفته حرز الدین این کتاب مشتمل بر فوائد زیاد، اطلاع بر اقوال علماء و دقت فراوان است. 2. الفقه الاستدلالی: شیخ آقا بزرگ تهرانی این کتاب را ذکر کرده است اما متذکر این نکته نشده که آیا همان شرح شرایع است یا کتاب مستقلی است. شیخ حسن علاوه بر تألیف به بحث و تدریس نیز مشغول بود. از شاگردان وی اطلاعی در دست نیست و تنها شاگردی که از ایشان نقل شده شیخ محمد حرزالدین (1365 ق) صاحب کتاب معارف الرجال است. وی چند سالی نزد ایشان فقه خوانده است. از شیخ حسن سه فرزند به یادگار مانده است: 1. شیخ محمد فرطوسی (1335 ق) 2. شیخ حسین فرطوسی (1348 ق) 3. شیخ علی فرطوسی (1371 ق) سرانجام این عالم فرزانه (شیخ حسن فرطوسی) در سال 1321 ق در نجف از دنیا رفت. جنازه مطهر وی در رحبه مقام امام زین العابدین در ایوان العلماء به خاک سپرده شد.
2- میرزا محمود حسینی مجتهدی زنجانی (1309-1374ق) نوشته سمیه سادات سجادی
وی در 12 ربیع الاول سال 1309 قمری در شهر زنجان دیده به دنیا گشود. خاندان امام جمعه زنجانی یکی از خانواده های اصیل علمی و برجسته ی شهر زنجانند که این لقب از جد اعلای آنان سید محمد بن قاسم معروف به مجتهد زنجانی به یادگار مانده است. میرزا محمود بسیار زودترازمعمول شروع به تحصیل علوم دینی نموده مقدمات و سطوح اولیه و عالیه و درس خارج را در زنجان نزد پدر و اساتید فن هم چون علامه ملا قربانعلی زنجانی معروف به حجه الاسلام سپری کرده اند و این درحالی است که ازعمر شریفش بیش از 16 سال نمی گذشت و جناب حجه الاسلام به ایشان و ابوی گرامیشان بسیار به دیده بزرگی می نگریست. بعد از رحیل حضرت حجه الاسلام که سن میرزا محمود درآن زمان 18 سال بوده امام جماعت مسجد سید به دستورجناب آخوند ملّا غلام حسین فقیه زنجانی به ایشان واگذار می شود و حضرتشان اقامه ی جماعت می نمایند . در حالی که 19- 20 ساله بوده اند و نکته ی جالب اینجاست که خود آخوند ملّا غلام حسین مراجعین خود را با اقتدا و حضور در جماعت آقا سید محمود امر می فرمود ، پدرآقا سید محمود با اینکه درقید حیات بوده اند اقامه جمه و جماعت نداشته اند و درطول مدت اقامت حضرت حجه الاسلام ، تولیت مسجد سید به آخوند حجه الاسلام بوده است.
این بزرگ نه تنها درمقامات عرفانی به حد اولیاء الله رسیده بلکه درمسائل اجتماعی و سیاسی نیزمتبحّر بوده اند تا آنجا که مجاهد معظم حضرت آیت الله آقا سید محمود طالقانی ازشاگردان درس فقه و ازتربیت یافتگان مکتب سیاسی ایشان می باشند و نیزمرحوم آقا سید مجتبی نواب صفوی (ره) نیزبا ایشان ارتباط داشته اند تا آنجا که جناب نواب صفوی (ره) برای بعضی ازمشاورات به منزل ایشان در زنجان می آمده اند . ایشان مدتی را درقم در منزل درس خارج افافه می فرمودند و مدتی را نیز در تهران بودند. از ممتاز ترین شاگردان ایشان می توان به فرزند خود ایشان یعنی سید عزالدین حسینی زنجانی اشاره کرد که پس از توفیقات و مشقات بسیار به درجه ی اجتهاد نائل آمده است. از دیگر شاگردان مکتب ایشان که همدرس سید عزالدین نیز بوده استاد رضا روزبه است.
میرزا محمود مردی عارف با... و کثیر العباده و اهل دخلوت بودند .دائم الوضو بود و اغلب مشغول ذکر بود. بیاناتشان حلاوت خاصی داشت که جذب معنویت و روحانیت می نمود منبر عالی داشتند. بسیار موثر و دل آرا اغلب از الهیات سخن می گفتند و بسیار زیبا ذکر مصیبت می کردند.
وي از شاگردان خاص مرحوم غروي اصفهاني بود و با ايشان روابط سلوكي نيز پيدا كرده بود . خود مي گويد: «من به يكي از شاگردان مرحوم حاج شيخ محمد حسين اصفهاني گفتم : " قصد دارم كه در درس آقاي حاج شيخ شركت كنم . " ساعتي بعد با كمال تعجب ديدم كه خود حاج شيخ بي هيچ سابقه ي قبلي به منزل ما آمدند و فرمودند : " آمده ام بگويم حضور شما در درس من مناسب مقام حوزوي شما نيست . چنان كه مطالب بنده مطبوع طبع جنابعالي است ، با اجازه ي شما خود به منزل شما مي آيم و در همين جا مباحثه مي كنيم ! " اين طرح عملي شد و مدت ها معظم له با آن مقام شامخ به منزل ما مي آمدند و مطالب دقيق و دشوار را چنان با سهولت تقرير مي كردند كه اگر شخصي از در وارد مي شد مي پنداشت كه ما دو تن مشغول گفت و شنود معمولي هستيم .»
مرحوم امام جمعه در زمان خود با بزرگان بسیاری در ارتباط بودند. از جمله آیت ا... فاضل لنکرانی و امام خمینی که برجسته ترین مرد تاریخ سیاسی ایران است.
از وی سه فرزند ذکور به یادگار مانده که هر کدام از آن ها به مقامات بالای علمی دست یافتند.
آیت ا... سید عز الدین محمد مجتهدی، دکتر نورالدین علی مجتهدی، دکتر زین الدین ابو الفضائل مجتهدی.
میرزا محمود در طول عمر مبارکش آثار گرانبهایی نیز از خود به یادگار گذاشته، ازجمله :1. نگاشته هایی در فقه و اصول2. أنوار المصاب في علم الحساب 3. حاشيه نگاری بر کتاب العروة الوثقى 4. حاشیه نگاری بر کتاب تفسير الصافي 5. رسالة في الجبر والتفويض 6. رسالة في قاعدة اليد 7. القضاء والشهادات 8. القضاء عن الميت 9. الصيد والذباحة 10. مباحث علم الأصول
سرانجام این مرد روحانی و عارف در شب جمعه 22 جمادی الاولی سال 1375 قمری در تهران در حالی که 65 بهار از زندگیش را پشت سر نهاده بود راهی دیار باقی شد.
3- شیخ عبد الجليل جلیلی تبريزی سنقری (حدود 1270 - 1325 ق) نوشته علی کرجی
از عالمان گمنام سده چهاردهم هجری آیۀ الله شیخ عبد الجلیل جلیلی تبریزی سُنقُری است؛ بسیاری از ابعاد زندگی علمی و اجتماعی وی در منابع رجالی، تراجم و تاریخی ثبت نشده است. به نظر می رسد تنها عالمی که بخشی از شرح حال و گوشه هایی از ویژگی های اخلاقی و اجتماعی وی را پس از ملاقات با وی گزارش نموده است، جناب شیخ احمد امینی پدر بزرگوار علامه شیخ عبد الحسین امینی می باشد. شیخ عبد الجلیل تبریزی در نیمه دوم سده سیزدهم در خانواده ای روحانی از اهالی تبریز به دنیا آمد. وی در اوان کودکی به تحصیل دانش و کسب آگاهی پرداخت؛ او نزد پدر ارجمند و پرهیزکارش خواندن و نوشتن، قرائت قرآن کریم و ادبیات فارسی را به خوبی یادگرفت؛ استعداد فراوان و اشتیاق به معارف و آموزه های دینی وی را به یادگیری علوم دینی کشاند ازاین رو در اوان نوجوانی وارد حوزه علمیه تبریز شد و هنوز به بیست سالگی نرسیده بود که خواندن دُروس مقدماتی و آموزش علوم اولیه اسلامی و عربی و ادبی را در حوزه های درسی تبریز، به پایان رسانید. ایشان حدود سال های 1290ق رهسپار شهر علم و اجتهاد نجف اشرف شد تا در جوار حرم مطهر امیر مؤمنان علی علیه السلام مراحل عالي علوم ديني را نزد دانشمندان والامقام و فقيهان بزرگ آن ديار مقدس فرا بگیرد.شیخ عبد الجلیل تبریزی، پس از برداشتن توشه علمي لازم، به زادگاه خويش تبريز بازگشت. وی در کنار فعالیت های اجتماعی و مذهبی، به مطالعه، تحقیق و تفحّص بیشتر در متون علوم اسلامی همت گذاشت و هر روز به درجات علمی خود می افزود. او میان مردم تبریز جایگاهی ویژه داشت؛ اخلاص او در کارها و عمل کردن به گفته هاي خود، سبب شد تا مردم ولايت مدار آن ديار همچون پروانگان، گرد شمع فروزان او پرواز کنند و از نور علم و كمال او بهره مند شوند. وی در ميانسالي و پس از حدود چهل سالگي براي تبليغ احكام ديني به كرمانشاه سفر كرد و در سر راه به سُنقُر كليايي وارد شد؛ مردم آن ديار كه به كمالات علمي و اخلاقي وي پي برده بودند، عالمان، بزرگان و معتمدين خود را واسطه قرار دادند تا از آن عالم وارسته بخواهند تا در آن شهر اقامت گزيند. حضور چندین ساله آن عالم ربّانی در شهر سُنقُر، و نیز نفوذ و جایگاه ایشان میان مردم آن شهر سبب شد تا نام ایشان را با پسوند «سُنقُری» همراه سازند و کم کم به شیخ عبد الجلیل سُنقُری میان آن مردم شهرت پیدا کرد. درباره ویژگی های اخلاقی و رفتاری میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: الف) زهد و پارسایی ب) صلابت در راه انجام رسالت
او از عالمان مبارز عليه حاكمان خودكامه قاجاری و از مجاهدان جريان مشروطيت به شمار مي آمد و همچون بسیاری از روحانیان و علمای پاک طینت، رهبری مردم را در مقابله با ستم و مبارزه با استبداد در دست گرفت و با سخنان پرشور خود، مکتب و مذهب را یاری رسانید. در سال 1325ق برابر با 1286ش كه محمّد علی شاه قاجار بر تخت نشسته بود، برآن شد تا به هر وسيله اي که شده نهضت مردمي عليه سلطنت خود را خاموش سازد؛ در هر شهر و دياري به گونه اي به سركوبي مردم و رهبران آن ها پرداخت. در سُنقُر، حاكمان و وابستگان به حكومت قاجاري، عدّه ای از اوباش و مزدوران دنيامدار را تحريك كردند، تا وی را از میان بردارند. آیۀ الله شیخ عبد الجلیل سُنقُری، در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان به حمام عمومی شهر رفته بود. آن اراذل و اوباش فرصت را غنیمت شمرده در سر راه او کمین کردند تا پس از خروج وی از حمام، به قصد پلید خود دست یابند. همینگونه نیز شد؛ آنان آن عالم زاهد را بیرون حمام و در راه منتهی به منزلش مورد حمله قرار دادند و پیش از آنکه کسی به کمک آن بزرگوار بیاید وی را در تاریکی شب با شلیک گلوله ای به شهادت رساندند و به سرعت گریختند.