سُراقة بن مالك [1]
سراقة بن مالك بن جُعشُم از طايفه بنى مُدلِج وساكن قُدَيد بود. [2] وى از شعراى عرب است [3] و در ماجراى هجرت پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم به طمع جايزه آن حضرت را تعقيب كرد و پس از ديدن معجزاتى از آن حضرت برگشت [4] و پس از جنگ طائف، به حضور پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم رسيد و مسلمان شد. [5] او در جنگ خيبر نيز در لشكر دشمن حضور داشت. [6] او همان كسى است كه شيطان در جنگ بدر به صورت وى [7] ظاهرشد. [8] او از پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم نوزده حديث نقل كرده است. [9] سایر محورهای این مقاله که محقق محترم آن را مورد بررسی قرار داده اند عبارتند از:
سراقه و تعقيب پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم
اسلام آوردن سراقه
سراقة و پيش گويى پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم
سراقة و نقل احاديث پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم
سراقه و ابوجهل
سر انجام سراقه [10]
[1]. نویسنده : فرهاد علیزاده
[2]. الاستيعاب، ابن عبدالبر 2: 581.
[3]. تاريخ يعقوبى، يعقوبى 1: 267.
[4]. السيرة النبويه، ابن هشام 1: 489; روضه كافى، كلينى 8: 263; الخرائج و الجرائح، قطب راوندى 1: 23 و اعلام الورى بأعلام الهدى، طبرسى: 65.
[5]. السيرة النبويه، ابن هشام 1: 490; دلائل النبوه، بيهقى 2: 489; المنتظم، ابن جوزى 4: 341; البداية و النهايه، ابن كثير 3: 185 و سبل الهدى و الرشاد، صالحى شامى 3: 248.
[6]. انساب الاشراف، بلاذرى 11: 134.
[7]. در جنگ بدر هنگامى كه قريش همگى مهياى حركت شدند، به ياد سابقه دشمنى خود با بنى بكر افتادند و نزديك بود اين فكر آنان را از حركت بازدارد ولى شيطان به صورت سراقة بن مالك كه يكى از بزرگان بنى بكر بود، در برابرشان ظاهر شده، گفت: من تعهد مى كنم تا زمانى كه با محمد در جنگ هستيد، بنى بكر متعرض شما نشوند. اين سخن موجب شد كه قريشيان آسوده خاطر شده، به سرعت از شهر خارج شوند. (السيرة النبويه، ابن هشام 1: 612) و در اثناى جنگ، وقتى جبرئيل و فرشتگان را ديد فرار كرد و به مشركان گفت: «از شما بيزارم كه من مى بينم آنچه را كه شما نمى بينيد». در اين هنگام حارث بن هشام، كه ابليس را به صورت سراقه مى ديد، چون گفتارش را شنيد با او گلاويز شد. ابليس به سپر حارث كوبيد كه او از اسب افتاد و خود گريخت. (المغازى، واقدى 1: 71)
[8]. تفسير قمى، على بن ابراهيم قمى 1: 266; الارشاد، شيخ مفيد 1: 350; مجمع البيان فى تفسير القرآن ، طبرسى 4: 441; مناقب آل ابى طالب، ابن شهر آشوب 2: 75; عيون الاثر، ابن سيد الناس 1: 285.
[9]. الاعلام، زركلى 3: 80.
[10]. جهت توضیح بیشتر رک:جلد پنجم دائره المعارف صحابه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم .