رضا سامان
بخش سوم: مخاطب کیست؟
مخاطب این روایت مردم معتقد به اسلام و انقلاب هستند؛ مردمی که ضدانقلاب و ضد اسلام نیستند و درعینحال ممکن است به جهت شبهات و فشار برخی مشکلات و ایرادات موجود، در انتخابات شرکت نکنند.
امام خامنه ای (دامظله) در دیدار مداحان همان دیدگاه همیشگی خود نسبت به ملت ایران را تکرار کرده و فرمودند: «ملّت ایران اسلام را دوست دارند؛ ملّت ایران استقلال را دوست دارند، عزّت ملّی را دوست دارند؛ ملّت ایران از دنباله¬روی و پیروی قدرتها بیزارند؛ ننگشان میکند که مثل دوران طاغوت، آمریکاییها و دیگر قدرتمندان بخواهند بر این ملّت فخر بفروشند و امرونهی کنند؛ ملّت ایران تحمّل نمیکند این چیزها را، برای همین هم هست که پای جمهوری اسلامی ایستادهاند؛ چون شعار جمهوری اسلامی شعار عزّت ملّی، استقلال ملّی و پیشرفت ملّی است؛ اینها شعارهای جمهوری اسلامی است؛ ملّت به اینها علاقهمند است و این راه، راه خدا است. آنچه راه خدا است و بندگان خدا در آن راه حرکت میکنند، هیچ قدرتی قادر به عقب نشاندن آن نیست.» (13/10/1402)
همچنین در دیدار با ائمه جمعه فرمودند: «مردم ما مردم خیلی خوبیاند؛ مردم ما مؤمنند؛ مردم مؤمنند. حتّی کسانی که بهحسب ظاهر به بعضی از ظواهر شرعی هم ملتزم نیستند، این ملتزم نبودنِ عملی به معنای عدم التزام قلبی نیست؛ دلشان با خدا است، دلشان با معانی و مفاهیم معنوی است، دارای ایمانند. خب کوتاهی در عمل در همهی ماها هست. کدامِ ماها در عمل کوتاهی نداریم؟ هر کدام یک جور؛ بنده یک جور کوتاهی دارم، شما یک جور کوتاهی دارید، او هم یک جور کوتاهی دارد. مردم، مردم مؤمنیاند؛ مردم، مردم وفاداریاند؛ مردم، در مسائل گوناگون کشور، مردم حاضریراقیاند. شما ببینید ما در این چهل و چند سال، چقدر در این کشور مسئله داشتیم، چقدر علیه ما توطئه شده، چقدر از اطراف به ما تهاجمهای گوناگون تبلیغاتی و عملی و نظامی و اقتصادی و امثال اینها شده؛ چه کسی از نظام اسلامی دفاع کرده؟ همین مردم.» (26/10/1402)
این بیانات منطبق با آیات 100 تا 107 سوره توبه هست که خداوند متعال حساب مردم مجاهد و نیز مردم معتقد که مبتلا به برخی گناهان نیز هستند و بلکه مردم اباحهگر و امیدوار به خدا را از دشمنان و منافقین جدا میکند. راه مواجهه با مردمی که به بعضی گناهان مبتلا هستند را رفق و کمک به تزکیه و تطهیر از طریق قبول صدقات و دعا برای آنها میداند و اینکه بدانید خداوند آمرزنده است و توبه را قبول میکند. حتی در مورد دستهای که یک پله پایینترند اما در زمره منافقین نیستند (آیه106) میفرماید خدا خود میداند آنها را عذاب کند یا ببخشد.
یکی از ایرادات برخی نیروهای انقلابی آن است که گاه بهجای تخاطب با مردم مؤمن، خوب، وفادار و صبور انگار با مردم غیر مؤمن و بد و خائن و ضدانقلاب تخاطب میکنند که این ایراد مردمشناسی و گردش تخاطب بزرگترین شکاف و فاصله را میان نیروهای انقلابی با مردم ایجاد میکند. و در نتیجه بهجای آنکه کنار مردم قرار بگیرند و تبیین کنند، در برابر مردم قرار میگیرند.
وقتی یک کلیپ پخش میشود که «وقتی تو رأی نمیدهی، در واقع رأی میدهی به دشمنان و قاتلان شهید سلیمانی و تروریستها» این مطلب شاید در وهله اول به مذاقمان خوش آید؛ اما برای چنین مخاطبی که از مردم زمان پیامبر (ص) بالاتر بوده و دشمن دشمنان است و در این راه هزینه داده چه تناسبی دارد؟ رأی دادن یعنی انتخاب مختارانه. اما رأی ندادن میتواند معانی زیادی داشته باشد. معنای رأی ندادن این جنس از مردم چیست؟ بهضمیمه آنکه جامعه ایرانی کمالطلب و عاطفی است، چه بسا این سکوت و سرسنگینی به جهت آن است که خود را اثبات کرده و نقد خود را منتقل کند، نه آنکه به دشمن رأی بدهد. قهر بین دو دوست یا اعضای یک خانواده است و راهحل آن توجهکردن، نزدیکشدن، تبیین واقعیتها، صداقت، درددل و دلجویی است. مانند رهبری با دلسوزی از خوبیهای مردم بگویی و مقام او را بالا ببری و در چنین فضایی به او برسانی که رأی ندادن تو به ضرر ما و به نفع دشمن است. راهش این نیست که در برابر او بایستی و بگویی تو به دشمن رای میدهی که در این صورت او پیش خود میگوید: «تو مرا درک نمیکنی و نمیفهمی چرا سرسنگین شدهام و بلد نیستی چگونه با من صحبت کنی، من دوست ندارم از دشمن پیروی کنم و اینکه مرا متهم به قبول و همراهی با دشمن میکنی و نیز بین من و یک ضدانقلاب فرق نگذاشتی، ناراحتترم میکنی. من یکی از دشمن میخورم و یکی از دست تو.» این اشتباه در نشناختن صحیح مخاطب و گردش تخاطب باعث اختلال در ارتباطگیری شده و متقابلاً او نیز رفتار ما را درک نکرده و سرخورده میشود.
خصوصیاتی همچون پای کار بودن و حاضریراقی و وفاداری نسبت به عهد را که رهبری به جامعه ایرانی نسبت میدهد باید در انتخاب مطلب و نوع بیان تأثیر داد. مثل روایت اینکه انقلاب مولود و فرزند این مردم است و انقلاب مال خودشان است نه مال افرادی خاص، و لذا خودشان مسئول حفاظت از آفتهای داخلی و خارجی هستند. اگر سپاه دشمنان را هدف موشکی قرار داد و فرزندان این سرزمین در هر زمینهای یک افتخاری آفریدند، او با آن، حس غرور میکند و اگر حادثه ای برای فرزندش شهید سلیمانی بیفتد- که او میوه و ثمره این مردم و انقلاب و چکیده همه خوبیهای آنهاست-، بهگونهای متاثر میشوند که تا سالها غم آن از دل میلیونها ایرانی نمیرود. طبیعتاً هم تولد این فرزند (انقلاب) و هم بزرگ کردن آن با وجود این همه کینهتوزی و سنگ اندازی، سختیهای خودش را دارد و یک مادر با افتخار همه این سختی ها را به جان میخرد و در جای خود قهر و غضبش را به هر کس که ایجاد مشکل کند، هم نشان میدهد. و در این بین ممکن است به جهت تبلیغات و جنگ رسانهای تمام عیار، در محاسبات برخی از این مردم خلل ایجاد شود؛ اما با تنبه یا تجربه این مشکل رفع میشود. بنابراین روایت انتخابات میتواند با تجدید عهد با انقلاب اسلامی که بیشتر تنبه و توجه دادن مردم به خودشان است، پیوند بخورد. و نسبت به انقلاب اسلامی که در درون مردم جریان و سریان دارد، خودآگاهی ایجاد شود.
مسئله دیگر آنکه روایت باید به روایتهای بنیادین برگردد؛ مانند بازگشت روایت دفاع مقدس به عاشورا و روایت جنگ 33 روزه به جنگ خندق. به عبارتی روایت باید بر اساس فرهنگ جامعه باشد و با حالات و تجربیات درونی و عمیق جامعه گره بخورد. ریشههای فرهنگی برای جامعه مهم بوده و با آن بیشتر تحریک میشود و با آن شیوه خاصی از حل و فصلها را تولید میکند. به طور مثال خصوصیت عدالت گرایی در ایران جدی است و این خصوصیت اتفاقا مبتنی بر پایگاه فکری اسلام است. از این رو شاهدیم برخی انتقادات از سوی افرادی که خیلی از امور شرعی را نیز رعایت نمی¬کنند، آن است که بالفرض «این عدالت علی (ع) نیست.». برای چنین روحیهای، ظلم ستیزی و مبارزه با فساد و ناعدالتی بسیار جذاب است و البته نیازمند تبیین صادقانه نیز هست که ما این امر با وجود مافیاها و خردهنظامهای معیوب، مسیر مشکلی است و ما در مسیر پیاده سازی عدالتیم و تا حدی موفق بوده ایم و خیلی از این مسیر مانده است و همچنین هنوز به دولت اسلامی نرسیده ایم و در آن جهت حرکت میکنیم. و رهبری در مورد عدالت و نیز در مورد دولت اسلامی چنین بیانی دارند.
از خصوصیات مهم دیگر موعودگرایی و فرهنگ انتظار است که مهمترین ظرفیت امیدبخش و حرکتزا و از عوامل مؤثر بهوجودآمدن و استمرار انقلاب بوده است. نیمه شعبان قبل از انتخابات ظرفیت خوبی برای روایتپردازی در این زمینه است.
همه خصوصیاتی که ذکر شد، در فرهنگ و باورهای ریشهای و تاریخی ایرانیان نقش دارد. درعینحال بعضی از مردم با آنکه بخش مهمی از این فرهنگ را دارند، به علل مختلف، انگیزه فعلی آنها دینی نیست. این دسته چون کشورشان را دوست دارند؛ می¬توان بیشتر بر پایه حق انتخاب و مسئله پیشرفت ایران، آنها را به مشارکت خواند.
مسئله مهم دیگر در فهم مخاطب، تجربه اتفاقات سالهای اخیر از انتخابات اخیر تا اغتشاشات و مسائل تروریستی اخیر و جنگ غزه است. با ملاحظه این مسائل باید در انتخاب روایت دقت کار را بالا برد.
متن کامل