روابط عمومی پژوهشکده باقرالعلوم(ع)- حجت الاسلام والمسلمین مهدی اسماعیلی در پاسخ به این پرسش گفت: آن حضرت در احسان و کمک به مردم مخصوصا نیازمندان و در راه ماندگان از باسخاوت ترین مردم زمان خودش بود.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده باقرالعلوم(ع): حجت الاسلام والمسلمین مهدی اسماعیلی، مدیر گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع) در این زمینه گفت: کلمه جواد از جود به معنای بخشش و جواد یعنی بخشنده و از اوصاف خداوند متعال است، و در علم اخلاق از آن به صفتی تعبیر شده است که دارنده آن در مقابل آنچه که می بخشد انتظار تلافی ندارد. و از نظر بهداشت و روان نیز شخص جواد از بخشیدن و کمک کردن لذت می برد، به همین جهت درونی سالم و روحی شاداب دارد.
وی افزود: مفهوم مخالف و مقابل جود کلمه بخل است که به معنای امساک از بخشش به دیگران و ذخیره سازی دارائی ها بدون استفاده دیگران و از صفات مذموم است. و از نظر بهداشت و روان، نیز بخیل بیماری است که خود از بیماری اش خبر ندارد در حالی که هر لحظه در این بیماری بیشتر فرو می رود.
این مدیر پژوهشی گفت: سخن ما در این گفتار نفی صفت بخل از معصوم و اثبات صفت جود در او است؛ زیرا او از نقصهایی که موجب نفرت مردم می شود بدور است و در مقابل، جاذبه های اخلاقی و ویژگیهای مثبت در وی فراوان است. با نگاهی به تاریخ زندگی همه پیامبران و جانشینان آنان رمز برتری و موفقیت آنان بر همگان آشکار می شود. و این رمز چیزی نیست جز داشتن جاذبه های برتر در رفتار و گفتار و کردار.
حجت الاسلام اسماعیلی ادامه داد: یکی از این جاذبه های برتر، احسان و نیکوکاری و کمک مادی به افراد محتاجی است که در گردونه زندگی از کاروان پیشرفت باز مانده و چرخ زندگی آنان به کندی حرکت می کند.
مدیر گروه حدیث پژوهشکده تصریح کرد: امام نهم علیه السلام با نام مبارک تقی و با لقب جواد یکی از نامدار ترین چهره های دادرسی و ضعیف نوازی در طول زندگی کوتاه دنیائی اش بود، آن حضرت در احسان و کمک به مردم مخصوصا نیازمندان و در راه ماندگان از با سخاوت ترین مردم زمان خودش بود.
وی با اشاره به بزرگواری و شخصیت بی مانند این امام همام به نقل دو جریان تاریخی پرداخت و گفت: کاروانی به قصد زیارت خانه خدا و انجام اعمال حج به مقصد شهر مکه در حرکت است، راه زنان راه را بر کاروانیان می بندند و هر آنچه که می یابند به سرقت می برند، اهل قافله با سختی تمام به شهر یثرب می رسند در حالی که نه متاعی دارند و نه پولی و نه غذائی، و لذا در جستجوی پناهگاهی می شوند تا خاطر رنجیده و رنج سفر و غارت زدگی را بوسیله آن را درمان کنند، یکی از افراد قافله بنام احمدبن حدید داستان رهزنان و سرقت اموال خود و دوستانش را به محضر حضرت جواد علیه السلام می برد و از آن حضرت در خواست کمک می کند، امام او را با دست پر به جمع هم سفرانش باز گرداندند، ابتدا دستور دادند تا بر آن شخص لباسی نو به پوشانند سپس مبلغ سنگینی به وی دادند تا بین دوستان هم سفرش تقسیم کند، و جالب آنکه پس از تقسیم دینارها دریافتند که به هر یک به اندازه اموال سرقت شده اش بخشیده اند.
حجت الاسلام اسماعیلی در ادامه گفت: در آغازین روزهای خلافت، معتصم عباسی در رکاب امام جواد علیه السلام عزم زیارت خانه خدا می کند، وی می گوید: بر سفره غذا نشسته بودیم به امام عرض کردم: فرماندار شهر ما از دوستداران اهل بیت علیهم السلام است و من به خزانه دولت بدهکار و از پرداخت آن عاجزم، اگر نامه ای به وی بنویسید مرا خوشحال کرده اید. امام جواد علیه السلام پذیرفت و این چنین به فرماندار نامه نوشت: کسی که این نامه را به تو می رساند از دین و مذهب خوبت که همان مذهب اهل بیت علیهم السلام است نزد من تعریف کرد، بدانکه از اعمالت آنچه خوب است به دردت خواهد خورد، پس به برادرانت خوبی کن، که خدا از کوچکترین کارت خواهد پرسید. فرماندار پس از اطلاع از نامه امام، از شهر بیرون آمد و در دو فرسخی شهر به استقبال کاروان رفت، نامه را گرفت و بر آن بوسه زد و از تعداد افراد خانواده اش پرسش کرد و دستور داد تا به وی کمک قابل توجهی شود و گفت: تا وقتی که من در این شهر مسؤولم، تو از پرداخت مالیات معاف هستی.
مدیر گروه علوم حدیث پژوهشکده درپایان خاطر نشان کرد: امیدآنکه پیروان مکتب امام جواد علیه السلام، در سال روز شهادت این بزرگوار و با الهام از روش زیبا و جذاب مردمداری و خدمت به همنوعان، از آن جواد عرصه های دین و زندگی درس آموخته و سیره خدا پسندانه وی را روش دینداری خویش قرار دهند.