به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام، دکتر حبیب اسداللهی مدیر مرکز مطالعات فرهنگی تیام وابسته به پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام در این نشست عنوان کرد که این پیمایش به موضوعاتی همچون انگیزههای سیاسی-اجتماعی کشف حجاب، دلایل فرهنگی کشف حجاب، انگیزههای فردی و زمینههای خانوادگی کشف حجاب و همچنین نوع واکنش بانوان بی حجاب به برخوردهای سلبی حاکمیت و زمینههای گفتگو با بانوان بیحجاب، پرداخته است.
وی افزود: 46.6 درصد پاسخگویان مجرد، 42.8 درصد آنان متاهل، 8.7 درصد طلاق گرفته و 1.9 درصد همسر فوتشده هستند و بیشترین درصد پاسخگویان معادل 39.2% در رده سنی 23 تا 32 سال (دهه 70) قرار دارند.
مدیر مرکز مطالعات فرهنگی تیام افزود: گروه سنی 33 تا 42 سال (دهه 60) برابر (30.7%)، گروه سنی 18 تا 22 سال (دهه 80) برابر (19.9%)، گروه سنی 43 تا 52 سال (دهه 50) برابر (9.4%) و گروه سنی 53 تا 62 سال (دهه 40) برابر (8.%) در رتبههای بعدی قرار دارند.
وی همچنین در خصوص وضعیت تحصیل پاسخگویان با بیان اینکه بیشترین درصد پاسخگویان(37.2%) مدرک دیپلم دارند، گفت: پاسخگویان دارای تحصیلات کارشناسی (32.1%)، فوقدیپلم (%18.1)، کارشناسی ارشد (9.4%)، دکترا (1.8%) و زیر دیپلم (1.4%) در رتبههای بعدی قرار دارند.
براساس این پژوهش که نتایج آن به مرور طی روزهای آتی منتشر خواهد شد، بیشترین درصد پاسخگویان (34.9%) را زنان خانهدار تشکیل میدهند و دانشجویان (25.1%)، شاغلین آزاد (19.3%)، کارمندان (14.3%) بیکارها (4.1%)، معلمان (1%)، اساتید (0.8%)، پشت کنکوری ها (0.4%) و بازنشستهها (0.1%) در رتبههای بعدی قرار دارند.
این پیمایش نشان میدهد روند مکشفهشدن جامعه آماری 992 نفره ایشان در شهر تهران چگونه بوده است:
📌38.9 درصد در قبل از تیر 1401 کشف حجاب کردهاند. در تیر و مرداد 1401 روند، ثابت و ماهیانه 3 درصد است اما آخر شهریور 1401 و غائله موسوم به مهسا(زمان درگذشت 25 شهریورماه) که شروع میشود، نرخ کشف حجاب هم به میزان 0.7 درصد نسبت به دو ماه قبل افزایش نشان میدهد.
⚡️در مهرماه که گرماگرم حادثه است، نرخ کشف حجاب رکورد را جابجا میکند(21 درصد). اما در آبان ابتدا یک نزول 76 درصدی نسبت به مهرماه رخ میدهد ولی در آذر و دیماه قدری روند، افزایشی میگردد(در سه ماه مورد بحثِ بعد از مهرماه نرخها به ترتیب 5.1، 6.4 و 9.4 است) اما از دیماه به بعد دوباره به همان 3 درصد قبل از غائله برمیگردد و درنهایت در اردیبهشت امسال عدد اندک 0.7 درصد را نشان میدهد.
🔰بدینترتیب میتوان نتایج زیر را اخذ نمود:
1️⃣ تکانه اجتماعی غائله، روند کشف حجاب را جهش میدهد. این در زمانهای است که دستگاههای فعال در حوزه حجاب و عفاف به دلیل شرائط محیطی و التهاب آن و یا حتی تردید در اعمال مقررات مربوطه به وضوح پا پس کشیدهاند.
2️⃣این جهش در ماههای بعد دوام نمیآورد و گویی دامنه اجتماعی آن به سرعت کاهش مییابد(از 21 به 5)، چیزی معادل 76 درصد کاهش. بیعملی دستگاههای دخیل در حوزه حجاب و عفاف و فضای ابهامآلود باعث میشود دوباره اهل تردید در کشف حجاب به آهستگی به دامنه 5.1 درصدی آبان پیوسته، عدد را در آذر به 6.4 درصد برسانند، این موضوع در دیماه بدتر شده و دوباره جهشی در حد 9.4 درصد را نشان میدهد.
3️⃣با جمعشدن این پیک دوم در دل اعداد قبلی، عملاً روند نزولی از بهمنماه آغاز میشود، خصوصا اینکه هم غائله جمع شده است هم تا حدی قصه مدارس به کنترل نسبی درآمده است. درباره این روند نزولی و حتی بازگشت به الگوی قبل از غائله میتوان گفت؛
4️⃣حجم همراهان با کشف حجاب به هیچ روی منطبق بر کلیت جامعه ایرانی نیست و میزان نفوذ پدیده کشف حجاب یک روند مشخص را دارد که شرائطی چون غائله مرتبط باعث تشدید آن شد، اما این تشدید به خاطر فقدان بنیاد اجتماعی نمیتوانست هر ماه دامنه سنگینی از یارگیری اجتماعی داشته باشد و به ناچار اثر افزایشی غائله در بهمنماه به طور کلی تخلیه گردید و روند، کاملاً به الگوی قبل از همه این غائلهها بازگشت.
5️⃣ در فروردین و سپس در اردیبهشت 1402 که قدری سخن از اجرای جدیتر مقررات و کنترل اجتماعی با ابزارهای نوین و حتی لایحه قانونی به میان آمده است و تا حدی انعکاسها در جامعه جدی میشود ابتدا از دامنه کشف حجابها حتی از نرخ ثابت 3 درصد قبل از غائله کاسته میشود و در اردیبهشت که این انعکاسها جدیتر میشود، گویی بانوان مستعد کشف حجاب این انعکاس را جدی گرفته و دامنه کشف حجاب از 2.8 به یکباره تا 0.7 درصد کاسته میشود.
⚠️نکته بسیار مهم که از تحلیل این روند به دست میآید آن است که حیرت دستگاههای میانی و گاه بالادستی در حاکمیت در فقدان سیاست منسجم و اعلامشده در حوزه حجاب و عفاف یکی از عوامل اصلی شکلگیری نرخهای بالای کشف حجاب نسبت به روند معمول آن بوده است. عدد دیماه 1401 و مقایسهاش با آذر و آبان که هنوز متأثر از شرائط غائله هستیم، شاهدی جدی بر این امر است. درنقطه مقابل حس اجتماعی مبنی بر اینکه حاکمیت در اعمال سیاستهای کنترلی جدی است هم مدخلیتی اساسی دارد؛ این امر با روندهای ابتدای سال 1402 قابل اذعان است. بدینترتیب ما با اهل تردیدی مواجه هستیم که اگر حس کنند هیچگونه کنترل اجتماعی وجود ندارد به راحتی خود را وارد این جرگه میسازند و البته این اهل تردید هم با وضعیت کلی جامعه ایرانی منطبق نیست و حداکثر درصد اندکی از این جامعه است.