در دهههای اخیر، گسترش فناوریهای دیجیتال و سیطره ارتباطات مجازی، به موازات امکانات بیسابقه خود، به تضعیف پیوندهای عمیق و عاطفی انسانی انجامیده است. این پدیده، جامعه را با «گسست ارتباطی» و «کثرتگرایی فرهنگی بیحد» مواجه ساخته که نتیجه آن، تعمیق شکاف بین ارتباطات کمّی و کیفی و سست شدن بنیانهای حس تعلق جمعی است. در چنین فضایی، مفهوم «محله» به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی شهری، که ساکنان آن بر اساس ویژگیهای مشترک میتوانند به اهداف جمعی دست یابند، اهمیتی دوچندان مییابد. هیئتهای مذهبی، با ایجاد شبکههای اعتماد و تقویت سرمایۀ اجتماعی، پاسخی مؤثر به بحران «بیمکانی» ناشی از مدرنیته هستند. این نهادها از طریق آیینهای جمعی و تولید معانی مشترک، نه تنها به بازتولید هویت مکانی میپردازند، بلکه شکلی از مقاومت فرهنگی در برابر فرآیندهای جهانشونده عصر دیجیتال به شمار میروند.
هیئت به عنوان سرمایۀ اجتماعی محله
مولفههای وجودی هیئتها، از جمله سرمایه اجتماعی مبتنی بر عاطفه و باور مشترک، در مقیاسهای کوچکتر اجتماعی مانند محله، کارآمدتر عمل میکنند. در این مقیاس، تقویت عاملیت جمعی، افزایش احساس اشتراک در سرنوشت جمعی و تمرکز بر جزئیات روابط انسانی، قابلیت بیشتری دارد. از این رو، یک رابطه دوسویه و تقویتکننده شکل میگیرد؛ محله بستر ملموس و زنده برای تحقق کارکردهای هیئت است و هیئت، به نوبه خود، عاملی برای انسجامبخشی، هویتسازی و توانمندسازی ساکنان محله میشود. این دوگانه متقابل، ظرفیت بیبدیلی برای سیاستگذاری اجتماعی، به ویژه در حوزه علوم ارتباطات، فراهم میآورد. هیئت با تکیه بر سرمایه اجتماعی و اعتماد نهادینهشدهای که ایجاد میکند، میتواند به ارائه سبک زندگی اسلامی و الگویی برای تحول جامعه در سطح خرد بپردازد.
از مهارتافزایی تا کادرسازی
ظرفیت انسانی هیئتها فراتر از برگزاری مراسم مذهبی است. این نهادها با تبدیل شدن به «مدرسه عملی مهارتآموزی»، فضایی زنده برای تقویت ارادۀ نیروی متعهد و کارآمد فراهم میکنند. جوانان در دل این مجموعه، اصولی هویتی مانند برنامهریزی، انضباط، نظارت، اجرا، مدیریت زمان و درایت را به صورت عملیاتی فرا میگیرند و روحیه تعاون و کار جمعی در وجودشان نهادینه میشود. این ویژگی، عاملی کلیدی برای مقابله با فردگرایی افراطی عصر دیجیتال است. در بعدی فراتر، هیئت میتواند با مأموریت کشف، جذب و بهکارگیری ظرفیتهای نهفته محله، به کادرسازی و سازماندهی نیروها بپردازد. مدیریت اثرگذار در هیئت، که بر پایه مسئولیتپذیری، مشورت، دوری از انگیزههای شخصی، برنامهریزی منظم و تفکر انتقادی استوار است، میتواند این ظرفیت را به فعلیت درآورد و تأثیرات عمیقی در تحول بافت اجتماعی محله ایجاد کند.
نقش راهبردی در توسعه اقتصادی-اجتماعی
هیئت میتواند گامهای استواری در مسیر تحقق امور خیر و برقراری عدالت اجتماعی بردارد. این نهاد با تجمیع ذخیرههای مردمی و جهتدهی سازنده به آنها، میتواند به موتور محرکه توسعه و پیشرفت همهجانبه اجتماعی تبدیل شود. توانمندسازی اقتصادی جامعه از طریق ایجاد اشتغال، مهارتافزایی و تلاش برای خودکفایی نسبی، از دیگر کارکردهای هیئت است که به اجرای قدرتمند پروژههای اجتماعی میانجامد. خودجوش بودن فرآیند جمعسازی در هیئتها که ریشه در انس و محبت قلبی دارد، از نیاز به بسیاری از راهبردهای پیچیده و پرهزینه برای ایجاد تشکلها میکاهد. در نتیجه، بهرهگیری نظاممند از ظرفیتهای مکانی، انسانی و معرفتی هیئت میتواند به ظهور الگویی موفق از محله در تراز جامعه اسلامی در عصر ارتباطات مدرن منجر گردد.
سیطرۀ ارتباطات مجازی و گسترش فناوریهای دیجیتال، جامعه امروز را با یک پارادوکس بزرگ مواجه ساخته است؛ افزایش کمّی ارتباطات در کنار کاهش کیفیت پیوندهای انسانی. این مسئله به تعمیق شکاف معنایی بین ارتباطات سطحی دیجیتال و تعاملات عمیق انسانی انجامیده است. در چنین فضایی، هیئتهای مذهبی با ایجاد اجتماعات رودررو و چهرهبهچهره، مبتنی بر ایمان و اخوت، همان مناسبات اصیل انسانی را احیا میکنند که مدرنیته آنها را به حاشیه رانده است. کیفیت تعامل اجتماعی ایجادشده در هیئت، که مبتنی بر تبادل معنوی، عاطفی و فرهنگی در عمیقترین لایههاست، در مدرنترین نظامهای اجتماعی مجهز به پیشرفتهترین فناوریها نیز یافت نمیشود. این نقطه قوت برجسته، هیئت را به الگویی کارآمد برای بازسازی پیوندهای ازدسترفته انسانی تبدیل کرده است.
نسبت نهاد اجتماعی مکانی و ابزار اجتماعی فرامکانی
نکته راهبردی در عصر حاضر، بررسی سیاستهای ارتباطی مؤثر برای ارتقای ظرفیت هیئت و توسعه سبک زندگی اخوتمحور در جهان تجدد است. پرسش کلیدی این است که نسبت میان «نهاد اجتماعی مکانی» مانند هیئت با «ابزار اجتماعی فرامکانی» مانند شبکههای مجازی چیست؟ نهادهای مکانی برای آنکه به پدیدهای نوستالژیک و حذفشده از صحنه اجتماع تبدیل نشوند، باید خود را با تحولات اجتماعی و ارتباطی تطبیق دهند. این به معنای تحمیل ساختارهای بیگانه نیست، بلکه به معنای طراحی ابزارهایی متناسب با ایدئولوژی و شاخصهای خود برای ارتقای زیستجهان خویش است. اعمال سیاستهایی که تناسبات بین این دو را افزایش دهد، میتواند ظرفیتهای بیبدیل نهاد هیئت را هم در فضای حقیقی و هم در فضای مجازی تقویت کند، به گونهای که نهاد مکانی، اساس تحقق تعاملات عمیق باشد و ابزار فرامکانی، پیشرو در پرورش و گسترش این تعاملات.
جریانسازی معرفتی و نقش بیبدیل هیئت
هیئتها در بعد معرفتی با تبیین نظاممند سیره عملی ائمه اطهار(ع)، قادر به ارائه چارچوبهای کاربردی برای الگوگیری و بازتولید فرهنگ ناب شیعی هستند. تحقق این رسالت مستلزم برخورداری مبلغان از سرمایههای تخصصی (تسلط بر علوم دینی، تاریخ تحلیلی و مسائل جامعه)، سرمایه اجتماعی گفتمانی (توانایی پیوند با گفتمان انقلاب اسلامی و تسلط بر فناوریهای نوین ارتباطی) و سرمایه هویتی و تشکیلاتی (مشروعیت اخلاقی، مهارتهای نهادی و مدیریتی) است. این نهاد مردمی در اوج توان خود باید امکان جریانسازی گفتمان توحیدی ناب و نفی اندیشههای طاغوتی را فراهم آورد. همانگونه که مقام معظم رهبری تأکید کردهاند، محوریترین وجه ماهیت هیئت، احیای امر اهل بیت(ع) با محوریت زندگی مبارزاتی آنان است. بنابراین، هیئت در جایگاه کانون جهاد فکری و فرهنگی، نقش بیبدیلی در تبیین و انتقال مفاهیم ناب اسلامی ایفا میکند.
خروجیهای منحصربهفرد تلفیق سنت و فناوری
تلفیق هویت مکانی، انسمحوری و معرفتبخشی هیئت با سیاستهای عصر دیجیتال، میتواند به خروجیهای منحصربهفردی بینجامد. این تلفیق میتواند امکان تداوم کارکردهای اجتماعی محلهای را در بستری دیجیتال فراهم کند، فضای بومی اصیلی در تقابل با گفتمان مسلط رسانهای فعلی ایجاد نماید و زمینه خلق و انتشار متون فرهنگی اصیل را در جامعه اسلامی گسترش دهد. در مختصات محلی، این امر کارکرد هیئت را دوچندان کرده و آن را به یک «قرارگاه چندمنظوره» تبدیل مینماید. برای نمونه، هیئت میتواند نقشهبرداری هوشمندی از محله (استعدادها، مهارتها و نیازها)، ایجاد شبکه مبادلات اقتصادی، ساماندهی نظام حکمرانی محلهای (شوراها) و مدیریت نذورات و آموزشهای مهارتی را تسهیل کند. این نمونه عینی از «توسعه درونزا و متمرکز»، هیئت را به موتور محرک راهبردی برای پیشرفت همهجانبه در عصر ارتباطات تبدیل میکند.