این روزها که دنیا شاهد جنایات بینظیر و یا لااقل کمنظیر رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش در فلسطین و لبنان است، و همچنین پیروان واقعی اسلام ناب نیز همه توان خود را صرف مبارزه با این رژیم منحوس و حمایت از مظلومان منطقه، کردهاند، متاسفانه شاهد صدور بیانیهای عجیب و البته تاسفبار از سوی گروهی موسوم به «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» هستیم؛
در این بیانیه که سخن از بازگشت رژیم صهیونیستی به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ میلادی، به میان آمده است، تشکیل دولت مستقل فلسطین نیز به عنوان راه حل برون رفت از بحران منطقه معرفی میشود!!!
فارغ از اینکه رهبر انقلاب (مدظله العالی) در دهه 90 شمسی، طرح دولت خودگران فلسطین مبنی بر به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین در مرزهای 1967 میلادی، را تن دادن به خواسته صهیونیستها دانسته و آن را به معنی پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین میدانند، همچنین باید توجه داشت طرحهایی شبیه طرح «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم»، پیشتر نیز از سوی برخی غربگرایان صادر شده است.
به عنوان نمونه مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی در خطبههای نمازجمعه 21 مهر 1402، راهحل برون رفت از بحران فلسطین را تشکیل دو کشور و حکومت مستقل دانسته است.
طرح صلح ملک فهد نیز یکی دیگر از طرحهایی است که شباهت فراوانی با بیانیه مجمع محققین دارد. در این طرح، هشت مادهای نیز ضمن درخواست عقبنشینی اسرائیل به مرزهای 1967 میلادی، همچنین از دولت مستقل فلسطین سخن به میان آمده و به طور ضمنی نیز رژیم غاصب صهیونیستی به عنوان دولتی مستقل، به رسمیت شناخته میشود. (وب سایت الریاض، القضية الفلسطينية في قلب إهتمام القيادة السعودية، کدخبر: 13557، تاریخ انتشار: 7 رجب 1426هق.)
شایان ذکر است امام خمینی (ره) در واکنش به طرح صلح ملک فهد فرمودند:
«ابرقدرتها میخواهند انسانیتِ انسانها را تحت سلطه قرار دهند، و ما و شما و هر مسلمانی مکلف است که در مقابل آنها بایستد و سازش نکند و طرحهایی از قبيل طرح سادات و فهد را رد كند. بر ما واجب است كه اينگونه طرحها را كه به نفع مستضعفين نيست محكوم نماييم.»
طبق این فرمایش، محکوم کردن چنین طرحهایی واجب میباشد چرا که اینگونه طرحها به هیچوجه به نفع مظلومان نیست.
بیانیه تاسفبار مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، توسط برخی دیگر از غربگرایان نظیر مولوی عبدالحمید و ملک فهد نیز مطرح شده و لذا مسبوق به سابقه است. همچنین اشاره شد که امامین انقلاب به صورت بسیار جدی با چنین طرحهای مخالف بوده و اینگونه بیانیهها و طرحهایی را نوعی تن دادن به خواسته صهیونیستها معرفی کردهاند.
در این یادداشت نیز باید گفت: یکی دیگر از طرحهایی که شباهت بسیاری با بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه داشته است، طرح صلحی است که در سال 2002 میلادی از سوی ملک عبدالله صادر شد.
در این طرح که با نام «طرح صلح اعراب با اسرائیل» ثبت گردید، چنین پیشنهاد شد: "به شرط عقبنشینی اسرائیلیها تا مرزهای 4 ژوئن سال 1967 و حل مشکل پناهجویان فلسطینی بر اساس قطعنامه 194 سازمان ملل متحد، روابط اسرائیل و جهان عرب و مسلمانان، عادیسازی شود". (خبرگزاری اسپوتنیک فارسی، رقص با شیطان، 10 ژوئن 2015م.)
فارغ از اینکه در این طرح، سخن از عادیسازی روابط با اسرائیل مطرح شده است، همچنین سران رژیم صهیونیستی بارها از طرح ملک عبدالله استقبال کردهاند. چنانکه ایهود اولمرت نخستوزیر اسبق اسرائیل، ضمن نشان دادن انعطاف نسبت به طرح ملک عبدالله، آن را نقشه راهی برای صلح در منطقه خواند و بر آمادگی خویش در جهت اجرایی ساختن این طرح تاکید کرد. (پایگاه اطلاع رسانی شبکه الجزیره، أولمرت يبدی مرونة تجاه مبادرة السلام العربية، تاریخ انتشار: 24 آوریل 2007م؛ خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، المرت: براي پذيرش طرح صلح اعراب آمادهام باراك فاقد درك صحيح براي ادارهي امور است عمليات غزه حركتي روبه جلو براي آزادي شليط بود، تاریخ انتشار: 7 بهمن 1387ش).
ناگفته پیداست که حمایت مسؤولان رژیم صهیونیستی از طرح عبدالله بن عبدالعزیز حاکی از آن است که این طرح تا چه میزان، حامی منافع اسرائیل در منطقه میباشد. چنانکه شهیدسید حسن نصرالله (ره) نیز در سال 2007 میلادی، احیاء طرح مذکور را مایه نجات دولت ایهود اولمرت دانست. (خبرگزاری مهر عربی، نصرالله: تفعيل مبادرة السلام العربية إنقاذ لأولمرت بتشجيع أمريكي، تاریخ انتشار: 12 مه 2007م.)
به هر حال هرچه باشد، باید گفت بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، در واقع ادامه همان سیاست منفعلانه و خفتباری است که برخی از خودباختگان و غربگرایان عربی آن را دنبال کردهاند. بدون تردید همانطور که گفته شد چنین طرحها و بیانیههایی نه تنها در تعارض با خطوط اسلام ناب است، بلکه خدمت کمنظیری به رژیم غاصب صهیونیستی نیز به حساب میآید.
امید است همانگونه که امام خمینی (ره)، محکوم کردن طرح صلح ملک فهد را واجب دانستهاند، در این برهه حساس نیز همه تریبونداران و اندیشمندان مسلمان، در قبال بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه، واکنش مناسبی اتخاذ نمایند.