کتاب طرح راهبردی انقلاب اسلامی در بوته نقد و نظر

مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی با همکاری پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیه‌السلام، وبینار نقد و بررسی جلد نخست کتاب طرح راهبردی انقلاب اسلامی را برگزار کرد.

 

کتاب طرح راهبردی انقلاب اسلامی در بوته نقد و نظر
کتاب طرح راهبردی انقلاب اسلامی در بوته نقد و نظر
کتاب طرح راهبردی انقلاب اسلامی در بوته نقد و نظر
[price] [lowprice] [highprice]

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع)، نشست نقد و بررسی کتاب «طرح راهبردی انقلاب اسلامی» که از سوی محمدرضا فلاح‌شیروانی و حسین عبداللهی به نگارش درآمده و درآمدی بر تبیین فرآیند پنج مرحله‌ای انقلاب اسلامی تا تمدن اسلامی است، پنج‌شنبه 21 مهرماه ساعت 15:30 به صورت مجازی برگزار شد.

در این نشست مهدی جمشیدی عضو گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و حجت‌الاسلام سید هادی موسوی نویسنده و پژوهشگر حوزوی به نقد و بررسی اثر پرداختند و هر یک کتاب را واجد جنبه‌های مثبت، نکات متعدد و محل تأمل دانسته، برای آن فضایل و نقات قوتی را برشمردند و انتقاداتی را نیز مطرح کردند.

عضو گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی در ابتدا با اشاره به اشکال مطرح شده در صفحات 34 تا 36 اثر مبنی بر خاستگاه و ریشه طراحی نظریه پنج مرحله انقلاب، نظام، دولت، ‌جامعه و تمدن، گفت: نویسندگان کتاب پاسخی نداده‌اند که رهبر معظم انقلاب طراحی این پنج مرحله را از کجا یافته‌اند و تنها مطرح کرده‌اند که پایه اندیشه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای متأثر از سید قطب است و سید قطب به جهان عرب تعلق دارد و جهان عرب نیز اندیشه‌های غربی را ترجمه می‌کند.

وی افزود: این اشکال در کتاب مطرح شده که مقوله‌ای چون تمدن، تمدن‌پژوهی و تمدن‌سازی را حضرت آیت الله خامنه‌ای با دو واسطه از  غرب اقتباس کرده‌اند، اما پاسخی به آن داده نشده است.

 

تأکید بر لزوم پاسخ‌گویی به اشکال‌ها و شبهات
این استاد دانشگاه گفت: آیت‌الله خامنه‌ای بیش از هر چیزی یک متفکر قرآنی است و می‌توان جنبه فقهی یا تاریخی ایشان را مطرح و بر این نکته تأکید کرد که از تفاسیر قرآن گرفته تا کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی و مباحث بعدی مستندات قرآنی کلام ایشان فراوان است؛ یعنی حتی اگر سید قطب، جهان عرب و غربی هم در میان نبود، چه بسا ایشان به این نتیجه می‌رسید.

جمشیدی با بیان اینکه مناسب بود در طراحی مراحل پنج‌گانه مستندات قرآنی رهبر انقلاب، مطرح می‌شد که بدانیم آیا این مراحل پنج‌گانه ریشه‌ها یا خاستگاه‌هایی در قرآن دارد یا ندارد، به آیه «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ» اشاره و ابراز کرد: این آیه نظریه انقلاب را توضیح می‌دهد؛ جا داشت بقیه مستندات قرآنی نیز گردآوری و از حضرت آیت الله خامنه‌ای به عنوان یک متفکر قرآنی در این اثر مطرح می‌شد.

عضو گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی ادامه داد: در صفحات 42 تا 44 به شهید آوینی و کتاب «آغازی بر یک پایان» اشاره و در آنجا مطرح شده است که ایشان موافق انقلاب و مخالف تمدن بوده‌اند؛ چون تمدن امری ایستا و انقلاب امری پویا است، این مطلب مطرح شده اما پاسخ مناسبی به آن داده نشده است.

وی با طرح این سئوال که چگونه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای این پنج مرحله را انقلابی می‌دانند در حالی که تنها مرحله اول، انقلاب و عبور از انقلاب است و چهار مرحله دیگر ارتباطی با انقلاب ندارد، گفت: نظریه شهید آوینی در اثر به گونه‌ای مطرح شده است که گویا تفکر ایشان با تفکر رهبر انقلاب زاویه دارد.

جمشیدی اظهار داشت: شهید آوینی در کتاب «آغازی بر یک پایان» پنج گزاره را مطرح می‌کند: 1. انقلاب همه عادات گذشته را در هم می‌ریزد؛ 2. انقلاب یک تغییر ناگهانی و دفعی است؛ 3. تحول انقلابی تحول تاریخی جز از طریق انقلاب ممکن نیست؛ 4. انقلاب دائمی ممکن نیست؛ 5. تمدن یک پدیده اهل سکون و ایستادن و استقرار و توقف است.

وی افزود: انقلاب یعنی حرکت و تمدن یعنی استقرار. تمدن محض و مطلق حتما ایستایی است اما چیزی که آیت الله خامنه‌ای می‌خواهد تمدن محض، نظام محض و دولت محض نیست؛ روح انقلابی بر اینها حاکم است و جمهوری اسلامی به صورت محض استقرار، سکوت و یکنواختی است و آنچه جمهوری اسلامی را از این ورطه می‌رهاند، دمیدن روح انقلاب در نظام است.

عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: هیچ تضادی بین این مطلب و نظریه شهید آوینی وجود ندارد و کاملا با هم جمع هستند و اشکال من به نویسندگان کتاب این است که چرا نظریه شهید آوینی را مطرح کردند، اما به آن پاسخی ندادند.

وی با اشاره به طرح چهار رویکرد توحیدی، تربیتی، فرهنگی و تمدنی در صفحات 95 تا 99 کتاب، گفت: اشکال اول: رویکرد توحیدی در عرض بقیه رویکردها نیست بلکه توحید باید روح حاکم بر همه رویکردها باشد؛ اشکال دوم: دو رویکرد فرهنگی و تربیتی یک مقوله هستند و بین آنها نباید تفاوتی گذاشت؛ اشکال سوم: چون کتاب داعیه تبیین تفکر رهبری را دارد، لازم بود مطرح می‌شد که مراحل چهارگانه از کدام بخش از تفکر رهبر انقلاب استخراج شده است که من ندیدم رهبری این رویکرد را در جایی مطرح کرده باشند.

جمشیدی با بیان اینکه کتاب در چهار جا بر روی مشروعیت دوپایه تأکید کرده است که به عنوان نمونه در صفحه 103 می‌گوید امام برای مردم سهمی در مشروعیت حکومت قائل بود، ابراز کرد: نویسنده با این مطلب که استبداد را نقض کند و به مردم جای دهد، برای مردم مشروعیت دوگانه قائل شده است و روشنفکری سکولار هم این مطلب را از نیمه دوم دهه هفتاد مطرح کرده است.

وی افزود: در صفحه 112 دوگانه هدایت و مدیریت مطرح شده است که هیچ‌کجا رهبر انقلاب نگفته‌اند رهبر مدیریت نمی‌کند و هدایت می‌کند؛ مدیریت یعنی تدبیر جامعه و یکی از شئون مدیریت هدایت است.

عضو گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب از پنج منظر به داستان مشروعیت نگاه کرده‌اند که برای فهم مطلب لازم بود به آن استناد می‌شد، اظهار داشت: مشروعیت را باید تعریف کرد؛ هم قانون و هم مجری را خدا باید تعیین کند و این تفکیک صورت نگرفته است.

وی با تأکید بر لزوم پاسخ‌گویی به اشکال‌ها و شبهات، گفت: پنج مرحله‌ای که مطرح شده مخالفانی دارد و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در صحبت‌های خود به آن مخالفان ارجاع داده‌اند که ای کاش نظرات آنها و پاسخ رهبری به آنها نیز مطرح می‌شد.

 

ضرورت تدوین اثر در نهایت اتقان و چهارچوب قواعد پژوهشی
حجت‌الاسلام سید هادی موسوی دیگر ناقد کتاب «طرح راهبردی انقلاب اسلامی» در ابتدای سخن خود بر ویراست کتاب اشکال گرفت و با بیان اینکه چینش و کیفیت ارائه مطالب در اثر دچار نقص است، گفت: این آثار چون درباره اندیشه انقلاب اسلامی و به ویژه حوزه اندیشه حضرت آقا است، بسیار مهم است که در نهایت اتقان و چهارچوب قواعد پژوهشی عرضه شود.

وی افزود: ادبیات اثر در بعضی جاها بسیار مبهم است و فهم همدلانه‌ای نمی‌توانید با آن داشته باشید، در برخی پاراگراف‌ها صرف‌نظر از اینکه بحث ناقص رها می‌شود، همان بحث ناقص هم دارای ابهام است.

این نویسنده و پژوهشگر حوزوی تفکر رهبر انقلاب را یک تفکر مستقل، قوی و گفتمانی دانست و اظهار داشت: بین تفکر و ادبیات گفتمان یعنی بین ادبیاتی که آن تفکر را بازنمایی می‌کند یک روایت قوی وجود دارد که هرچقدر تفکر قوی، مستقل و دارای اصطلاحات و مبانی قوی و اقناع‌های رضایت‌بخش باشد، به همان نسبت ادبیات هم قوی است و نسبت به اصطلاحات خارج از آن ادبیات نیز مقاومت نشان می‌دهد.

وی با بیان اینکه نسبت مستقیمی بین تفکر و ادبیات وجود دارد و تفکر انقلاب اسلامی دارای یک ادبیات مستقل است، گفت: ما می‌توانیم استنباط‌های خودمان را داشته باشیم اما چه بهتر که به آن ادبیاتی که در آثار حضرت آقا است پایبند باشیم. ما برای هر اصطلاحی تبیین داریم و هر اصطلاحی که استفاده می‌کنیم یک تفکر، نظریه و یک فکر دارای تبیین پشت آن است.

حجت‌الاسلام موسوی با اشاره به پژوهشی بودن تفکر رهبر معظم انقلاب، اظهار داشت: حضرت آقا در صفحات 13، 14 و 19 کتاب «آینده در قلمرو اسلام» از عصر انقلاب، نظام اسلامی و ‌جامعه اسلامی استفاده کرده‌اند، اما متن عربی و فارسی را تطبیق دهید می‌بینید که این اصطلاحات در متن عربی وجود ندارند که معلوم می‌شود رهبر انقلاب افزون بر این‌که یک متفکر قرآنی هستند، یک متفکر در حوزه تاریخ هم هستند.

وی با بیان اینکه در کتاب مطرح شده که بحث فرایند محصول سنت عرفانی و محصول زندگی شخصی رهبر انقلاب است، گفت: مشابه بحث فرایند در حوزه غرب بحث‌های مارکسیست‌ها است و هیچ کسی را نداریم که بحث فرایند تحقق اهداف اسلامی را در حوزه اسلامی مطرح کرده باشد، پس بحث فرایند از کجا آمده است؟

این استاد حوزه تصریح کرد: حضرت آقا بحث فرایند را از سیره و سنت نبوی اخذ کرده‌اند. ایشان در کتاب «درس‌های پیامبر اعظم» صفحه 85 و 128، کاملا این موضوع را توضیح داده‌اند و 19 آذر 1375 نیز در دیدار مسئولان و کارگزارن نظام جمهوری اسلامی این مطلب را مطرح و در عمده آثار خود نیز تمام مراحل بعثت نبوی را انقلاب اسلامی توصیف کرده‌اند.

وی درباره بحث تمدن اسلامی، گفت: در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی»آمده است که از عمده‌ترین سویه‌های تفکر علامه طباطبایی به ویژه در تفسیر المیزان نشان دادن جنبه‌های اجتماعی اسلام است و ایشان در تفسیر آیه 200 سوره آل عمران بحث مفصلی درباره این موضوع دارند که نظام اجتماعی از دیدگاه اسلام چیست و تمدن چیست؟

حجت‌الاسلام موسوی افزود: هم علامه طباطبایی و هم  حضرت آقا قائل هستند که تمدن یک بحث قرآنی است. رهبر انقلاب حتی مدعی است که اسلام نهایت تلاش خود را حتی در حیطه احکام شرعی اسلامی کرده که بتواند آن روح اجتماع را در این احکام نفوذ دهد. تمدن‌گرایی با قوت تمام در اندیشه رهبری مطرح است و دلیل آن هم مبانی قرآنی ایشان است.

وی با بیان اینکه علامه طباطبایی و حضرت آقا بحث تمدن را جز از آیه‌های قرآن از کسی نگرفته‌اند، به طرح انسان‌گرایی اسلامی، معنویت‌گرایی اسلامی و طبیعت‌گرایی اسلامی در مباحث علامه طباطبایی اشاره کرد و گفت: جامعه‌ای باید ایجاد کنیم که جمع بین دین و دنیا باشد و دنیا هم شامل سیاست و علم و تمام مطالبی می‌شود که در تمدن درباره آن بحث می‌کنند.

این نویسنده و پژوهشگر حوزوی، مردم سالاری دینی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب را همان نظام اسلامی و جمهوری اسلامی خواند و افزود:‌ در حکومت اسلامی بحث مردم در ماهیت حکومت مطرح می‌شود و هیچ ربطی به بحث مشروعیت ندارد، بر خلاف دموکراسی که بحث مردم در ماهیت حکومت نیست و ماهیت دموکراسی به جای مردم، اشراف دارای کانون‌های قدرت و ثروت هستند.

 

نشان دادن عظمت‌های اثر با مراجعه به دارایی عرفان عملی
در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین محمدرضا فلاح شیروانی مؤلف کتاب «طرح راهبردی انقلاب اسلامی»، با بیان اینکه در اثر سعی شده مراحل دارای یک هویت دینی معرفی شود، اظهار داشت: برای نشان دادن عظمت‌های این اثر باید به دارایی عرفان عملی اشاره شود؛ عرصه اندیشه اجتماعی صحنه کویری است و این فضا را پر از اندیشه سلوکی کردن مهم است.

وی بر پرداختن و ترسیم اندیشه مراحل در این اثر و داشتن نگاه الاهیاتی به این موضوع تأکید کرد و افزود: در طرح سئوال‌ها و شبهات سعی شده است که فضا باز نشان داده شود. نکته‌ای که آقای جمشیدی فرمودند بسیار خوب بود و من غفلت داشتم و اگر دوستان تذکر می‌دادند به آن می‌پرداختیم. این کار باید صورت گیرد هم انجام وظیفه و هم نوعی فرصت‌شناسی است.

نویسنده کتاب با بیان این‌که حضرت آقا آثار سیدقطب را مطالعه و ترجمه کرده است اما زیرساخت‌های فکری را از جای دیگر گرفته‌اند، گفت: با توجه به این سخن علامه طباطبایی که فرمودند «اندیشه تمدنی اندیشه قرآنی است و غرب در تاریخ‌نگاری خود از قرآن الهام گرفته است و ما هزار سال معلم بشریت بوده‌ایم»، رهبر معظم انقلاب یک متفکر قرآنی است.

وی در پاسخ به ادغام رویکرد فرهنگی و تربیتی اینگونه توضیح داد: رویکرد تربیتی در رویکرد فرهنگی حضور دارد اما رویکرد فرهنگی به معنای نگاه اجتماعی را وارد ماجرا کردن است که در رویکرد تربیتی به این موضوع چندان نیازی ندارید. برخی تربیت را می‌فهمند اما فرهنگ را خیر و برخی اما نگاه فرهنگ اسلامی ندارند که باید این نگاه به آنها تزریق شود؛ لذا دو رویکرد فرهنگ و تربیت جدا شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین فلاح شیروانی با بیان اینکه منظور از مشروعیت دوگانه مشروعیت فلسفی نیست بلکه مشروعیت دینی است، گفت: اینکه در فلسفه سیاست، مشروع را چگونه مطرح می‌کنیم جای خود دارد اما نوع استنادات اینگونه است که ما در اندیشه اسلامی خودمان چه حاکمیتی را مشروع می‌دانیم؛ بحث در حوزه فلسفه سیاسی نیست اما می‌خواهیم بدانیم چه زمانی حاکمیت از نظر دینی مشروع است.
 
وی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب بحث امامت امت را از «آیه وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً ...» استناد کرده‌اند، تصریح کرد: برخی حرف از تناقض می‌زنند و می‌گویند که مردم سالاری با ولایت جمع نمی‌شود که اندیشمندان باید نشان دهند اینها دو چیز نیست بلکه یک چیز است. حضرت آقا می‌فرمایند مردم سالاری دینی اگر به اندازه یک ارزن اسلامی نبود محال بود امام این‌گونه مطرح کنند. ما باید نشان دهیم که ولایت فقیه تفاوتی با مردم سالاری دینی ندارد.


  • برچسب‌ها
  • پایگاه اطلاع رسانی, پورتال رسمی, پژوهشکده باقرالعلوم(ع)،تبلیغ،اطلاع رسانی،گلشن ابرار

مطالب مرتبط