login
  • نام کاربری
  • رمز عبور

X

No image

به بهانه روز روابط عمومی!

  1. روابط عمومی در حوزه‌های علمیه، پیشینه‌ای ندارد و چنین جایگاه و ساختاری با منش و دأب و سنّت حوزوی، مأنوس نبوده است. روابط عمومی، یکی از ادارات و نهادهای اقتضایی است که در تشکیلات نوین حوزوی و فرهنگی، می‌بایست شکل می‌گرفت که گرفته است! به دیگر سخن، با پذیرش سازمان جدید باید به روابط عمومی هم تن داد چنان‌که به فناوری و حراست و منابع مالی و غیر ذالک، تن داده‌ایم! تنها تفاوت این‌جا است که فایده آن دیگرها مفروغ‌عنه و مفروض است اما ثمره روابط عمومی، ثبوتاً و اثباتاً محل کلام است!
  2. اگر قرار باشد در باب فوائد و ثمرات و اصول و مبانی روابط عمومی، داد سخن سر دهیم، چه بسیارند دست‌اندرکاران و دست‌بستگان که از عهده تکلیف به در می‌آیند و در اضلاع و اطراف و جوانب مسئله، فروعات و شذوذات فراوان را به احسن وجه و از حیث مختلف و مستند به اقوال گوناگون، با پاسخ به إن‌قلت‌ها و لوفُرض‌ها، تقریر و تبیین و تثبیت می‌کنند اما مع‌الاسف ثمره این مباحث مطول، قابل نذر و استفاده نیست!
  3. تأسیس، بازآفرینی، احیاء یا تقویت روابط عمومی‌ها در حوزه‌های علمیه، در گرو شناخت مبنایی آن و پاسخ به چرایی و چگونگی روابط عمومی است و پیش از آن به درک صحیح از ارتباطات. تشکیلات بدون روابط عمومی، گنگ و نابینا است و حوزه قدیم، این گونه نبوده است چون سازمانی چنین عریض و طویل نداشته است. نمی‌شود مجموعه‌ای از کارمندان را در بخش‌های گوناگون به کار گماشت و مشغول کرد اما تشکیلات را از حس و درک اندرونی و بیرونی محروم ساخت! سازمان، یک هویت نوین است که به چشم و گوش، نیاز دارد.
  4. روابط عمومی‌های حوزوی، باید نهادی مرتبط با مدیر ارشد سازمان باشند بلاواسطه و مستقیم و صدالبته شخص مدیر روابط عمومی باید دانش و مهارت‌هایی داشته باشد که این روزها در جلسات درس حوزه، آموزش داده نمی‌شود پس باید به تجربه و اندوخته شخصی او چشم دوخت تا زمانی که در حوزه، مدیر متخصص روابط عمومی هم تربیت شود. نهاد روابط عمومی نمی‌تواند یکی از جزائر دور دست سازمان باشد که در اعیاد و وفیات، بوی تبریک و تسلیت بدهد! چنین انتظارات غیر حرفه‌ای از روابط عمومی، آن را به ابتذال و سبکی می‌کشد و بیشتر مجیزگوی رئیس و معاون و همکار خواهد بود تا آن که کارکرد اصلی خود را داشته باشد.
  5. هسته و مغز روابط عمومی، ارتباط است. ارتباط انسانی و اداری میان همکاران و ارتباط انسانی و اداری میان هویت سازمان با ارباب رجوع و جامعه هدف. صله اداری میان نهادهای همسو و مرتبط شهری و استانی و کشوری و گاه بین‌المللی را هم باید از روابط عمومی طلب کرد. جریان روابط اداری درون و برون‌سازمانی، روابط مردمی مراجعان و مدیران، ارتباطات بین المللی و فرامرزی بسته به نوع مأموریت هر نهاد حوزوی، زمانی سالم و درست خواهد بود که همه عناصر روابط عمومی از شخص حقیقی و حقوقی، زیرساخت‌ها و ساختارهای اداری  و پذیرش قلبی و حقیقی، فراهم شده و گردآمده باشند. محافظه‌کاری مدیران، پنهان‌کاری کارمندان و سوءتفاهم و غرض‌ورزی مراجعان، از هر سازمانی، یک ماشین خشن و بی‌زبان یا بدزبان خواهد ساخت که لذت خدمت‌گزاری و خدمت‌گیری را به کام همه تلخ می‌سازد. روشن است که چنین رفتار و کنشی، شایسته تشکیلات حوزوی نیست؛ اگر کارمندان، خود را خادمان سربازان امام زمان (عج) بدانند.
  6. مأموریت اصلی روابط عمومی‌ها بازخوردگیری از مخاطبان و انتقال شفاف، صریح و محترمانه آن به مسئولان و مدیران ارشد سازمان و دفاع منطقی و توجیه مقبول عملکرد تشکیلات، نزد مخاطبان به ویژه منتقدان است و نیز تقویت روحیه همکاری و تعاون میان کارکنان و القای واقعی حس خدمت‌گزاری از سوی کارپردازان به مراجعان است به گونه‌ای که شیرینی مراجعه و پیگیری با هر نتیجه‌ای در کام جامعه هدف، مزمزه شود.
  7. باری! روابط عمومی از جنس ارتباطات پیچیده امروزین بشر است که نمی‌توان بخشی را پذیرفت و بخشی را مغفول گذاشت. در دنیای جدید چه بخواهیم و چه نخواهیم، کارها دسته‌بندی و تخصصی شده‌اند و روابط عمومی در هر سازمان، مسئول تنظیم ارتباطات، برگزاری مراسم و متولی تشریفات است و نباید آن را جزء و بخشی از یک نهاد در کنار دیگر بخش‌ها دید. گستره روابط عمومی به پهنا و درازای سازمان است اگر چه در ژرفنای کارویژه بخش‌ها فرو نمی‌رود و وظایف آن با مأموریت دیگر قسمت‌ها تداخل ندارد و نباید داشته باشد. هر کارمندی باید روابط عمومی را چهره زیبا و سیمای خوش خود بداند و هر مراجعی باید روابط عمومی را راهنما و سنگ صبور خود بشناسد و هر مدیری باید روابط عمومی را یاری امین و همراه راستین خود بشمارد.
  8. روابط عمومیِ یک نهاد حوزوی علمی و پژوهشی باید تشریفات را با لحاظ همه اصول دینی و مذهبی و رعایت همه جوانب اخلاقی و البته کاربست همه توان هنری و ذوقی، برگزار کند و تبلیغات و انتشارات گوناگون دیداری و شنیداری و نوشتاری را به زیباترین و رساترین روش‌ها بدون اسراف و تبذیر، تولید و توزیع کند و صدا و سیمای شیک، شایسته و شهیر سازمان باشد. حساسیت‌های اداری، محرمانگی و حراستی را با ظرافت‌های تجربی، رعایت کند و مرجع دل‌سپاری به خدمت و دل‌جویی از زحمت و رنج مخاطب باشد. روابط عمومی باید دستی در مکاتبات دستی و درنگی ارتباطات الکترونیک و مجازی داشته باشد و از میز خدمت و اطلاعات و انتقادها و پیشنهادها غافل نباشد.
  9. نکته پایانی این که اگر ذات روابط عمومی، ارتباطات است، روابط عمومی‌های نهادهای حوزوی، فرهنگی و دینی نیز باید ارتباط تنگاتنگ و هم‌افزایی با یکدیگر داشته باشند و صد البته این کافی نیست چه این که باید ثمره این همکاری در برنامه‌های کلان، دیده شود. پذیرفته نیست که در اجتماعات بزرگ و مناسبت‌های ملی و مذهبی و سیاسی، هر نهادی آهنگ خود بنوازد و ناهماهنگی عمومی را به نمایش بگذارد که شایسته نیست. امید که این اندک، آغازی باشد بر نقد نقص‌ها و آسیب‌ها؛ شاید که در حیطه دانش و پژوهش و در محیط کار و کوشش نیز تلنگری شود برای تحولات رو به تعالی در حوزه روابط عمومی.

 

حامد عبدالهی

اخبار پژوهشکده

Powered by TayaCMS