به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، در این نشست که با هدف ایجاد گفتگوی ملی و دستیابی به روایتی اصیل و فراگیر از جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل (به نیابت از بلوک غرب) و پیامدهای آن، برگزار شد، سیدمحسن موتورچی (تحلیلگر مسائل سیاسی) و عبدالله صفری به عنوان دبیران جلسه، میزبان دکتر پرویز امینی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد، بودند تا به تحلیل دقیق ابعاد مختلف روایت ملی از این رویداد مهم بپردازند.
چرایی جنگ؛ از تقابل جهانی تا استیصال منطقهای
سیدمحسن موتورچی در آغاز نشست، به اهمیت گفتگو و تبیین ابعاد جنگ اخیر اشاره کرد و گفت: این جنگ به هر حال تغییرات مهمی در زمینههای فکری و همچنین در آینده تغییرات بزرگ در نحوه سیاستورزی ما و نحوه اداره کشور ایجاد میکند، یا حداقل باید ایجاد کند. وی تأکید کرد که دستیابی به یک گفتگوی ملی و یک روایت اصیل و درست از همه جوانب این مسئله ضروری است تا کشور به سامان برسد.
وی برای روایت این جنگ، سه محور اصلی پیشنهاد داد که مهمترین ویژگی آن، امکان فراگیری در سطح ملی است تا جامعه در اقدامات بعدی - اعم از اصلاحی، پیشگیرانه یا حمایتی - همراه شود. محور نخست به علت وقوع جنگ میپردازد که در آن، دیدگاههای مختلفی مطرح شده است: دیدگاه راهبردی که جنگ را ناشی از یک پیچ تاریخی، جابهجایی بلوکهای قدرت و نظم نوین جهانی میداند؛ دیدگاه منطقهای که آن را نزاعی در سطح رقابت قدرت در منطقه تحلیل میکند؛ دیدگاهی که آن را واکنشی به افزایش احساس تهدید از شعار مرگ بر اسرائیل میبیند؛ و نهایتاً دیدگاه آخرالزمانی که جنگ را آرماگدونی و محتوم میداند.
علت تاکتیکی جنگ: ضعف ایران یا استیصال دشمن؟
دبیر جلسه در ادامه به علت تاکتیکی جنگ پرداخت و دو روایت متضاد را مطرح کرد: نخست، روایتی که بر مبنای ضعف ایران شکل گرفته و معتقد است ذهنیت اسرائیل و آمریکا از یک ایران تضعیفشده، آنان را به استفاده از فرصت تاریخی برای حمله ترغیب کرده؛ فرصتی که پس از تجربه گیرکردن آمریکا در عراق و تقویت جایگاه منطقهای ایران دیگر تکرار نمیشد. در مقابل، روایت دوم بر قوت ایران و استیصال دشمن تأکید دارد و میگوید این حمله نتیجه ضعف و بنبست دشمن پس از ضربات سنگین عملیات هفت اکتبر است که آنها را به نقطه آغاز یعنی دغدغه امنیت بازگردانده و ناچارشان کرده از روی استیصال دست به حمله بزنند.
آقای موتورچی اعلام کرد که بحث علت جنگ، نقطه آغاز گفتگو خواهد بود و در بخشهای بعدی نشست، به چگونگی جنگ و سپس به ابعاد پس از جنگ پرداخته خواهد شد. محور پس از جنگ شامل این سوالات است که چه باید بکنیم و چه خواهد شد؟، از جمله احتمال تکرار جنگ و ضرورت اصلاحات و اقدامات لازم در کشور پس از این رویداد.
وی از دکتر پرویز امینی خواست تا گفتگو را با تحلیل علتهای راهبردی و تاکتیکی جنگ آغاز کند.
چرایی جنگ از نگاه اسرائیل؛ تهدید موجودیتی و هدف ایران ضعیف یا تجزیهشده
دکتر پرویز امینی در تحلیل خود از چرایی جنگ از منظر اسرائیل، دو بُعد سلبی و ایجابی را مطرح کرد: از نگاه او، جمهوری اسلامی همواره به عنوان یک تهدید موجودیتی برای اسرائیل تلقی شده و این تقابل، ریشه در انقلاب اسلامی دارد. در بُعد ایجابی، اسرائیل به دنبال کسب برتری منطقهای است، نه هژمونی؛ چراکه هژمون شدن نیازمند مشروعیت و پذیرش دیگران است، چیزی که اسرائیل فاقد آن است. هدف اصلی تلآویو، دستکم دستیابی به جایگاه قدرت برتر منطقه است.
وی با اشاره به ماهیت توسعهطلبانه اسرائیل، که ریشه در الهیات، منطق قدرت و تجربههای تاریخی دارد، دو هدف اصلی آن در قبال ایران را چنین برشمرد: نخست، ایرانِ ضعیف شبیه وضعیت ایران در شهریور ۱۳۲۰ یا دوران قراردادهای استعماری، که فاقد ابتکار و اقتدار داخلی و خارجی بود؛ و دوم، ایرانِ تجزیهشده که با از دست دادن مزیتهای ژئوپلیتیکی، جمعیتی و سرزمینی، تهدیدی برای اسرائیل نخواهد بود و تحقق این وضعیت، برای تلآویو نوعی مصونیت راهبردی به همراه دارد.
در پاسخ به این پرسش که آیا نگاه توسعهطلبانه در اسرائیل اجماع دارد و چرا با وجود این ماهیت، صلح ابراهیم همچنان توسط کشورهای منطقه دنبال میشود، دکتر امینی توضیح داد که کم و بیش در ساختار سیاسیشان اجماع هست. وی افزود که اسرائیل از آغاز تاسیس، دو مسئله مشروعیت و امنیت را داشته و همچنان با آن درگیر است. مسیر کنونی آنها برای کسب مشروعیت، مانع توسعهطلبی نیست، بلکه مقدمهای برای پیگیری توسعهطلبی با قدرت بیشتر است.
جنگ جهانی و نظم نوین بینالملل: نزاعی فرامنطقهای
دکتر امینی سپس به بحث وسیعتر جنگ در فضای جهانی و تغییر نظم بینالملل پرداخت. او این نزاع را نه ایدئولوژیک و نه منطقهای دانست، بلکه آن را نتیجه تغییرات در حال شکلگیری در نظم جهانی و قطببندیهای جدید بینالمللی تحلیل کرد.
وی به دو شکاف اصلی در نظم جهانی اشاره کرد: نخست، نیروهای چالشگر نظم موجود همچون روسیه، چین و ایران که خواهان تغییر آن هستند؛ و دوم، بلوک حامی نظم موجود که کشورهایی را شامل میشود که منافعشان در حفظ و بقای این نظم است.
این استاد دانشگاه با اشاره به تحولات ژئوپلیتیکی، جنگ آینده را جنگ کریدورها دانست؛ کریدورهایی که هند، اروپا، اسرائیل و برخی کشورهای عربی را درگیر میکند و نیازمند بهای امنیتیاند. او این نزاع را فرامنطقهای، فراتر از ایدئولوژی و در راستای شکلدهی به نظم جدید جهانی توصیف کرد؛ نظمی که هنوز تثبیت نشده و در حال گذار است.
دکتر امینی یکی از عوامل آغاز جنگ را ادراک ضعف از ایران پس از ۷ اکتبر دانست و گفت: اسرائیلیها ایران را ضعیفترین ایران پس از انقلاب تصور کردهاند؛ چون هم جبهه مقاومت تضعیف شده و هم توان نظامی ایران دیگر مبهم نیست. به باور او، حملات وعده صادق نهتنها بازدارندگی ایجاد نکرد، بلکه اسرائیل را به این جمعبندی رساند که توان ایران قابل عبور است.
تغییر موضع رهبری و ضرورت مذاکره
دکتر امینی با اشاره به ادراک ضعف ایران و افزایش تهدید نظامی، گفت این شرایط باعث شد تحلیل «گزینه جنگ، گزینه اوله» در ساختار سیاسی کشور شکل بگیرد. او نمونهای از این تغییر را در تحول موضع رهبری درباره مذاکره با ترامپ دانست؛ موضعی که ابتدا «نه واقعبینانه، نه عاقلانه و نه شرافتمندانه» بود، اما بعداً تغییر کرد. به گفته او، این تغییر ناشی از جمعبندی سیستم بود که خطر جنگ را تهدید اول تشخیص داد.
وی تصریح کرد که پذیرش مذاکرات با اهدافی مانند رفع تهدید، کسب زمان برای بازسازی و تقویت بازدارندگی و اقناع جامعه درباره پیمودن تمام مسیرهای مسالمتآمیز بهمنظور ایجاد اجماع و انسجام اجتماعی صورت گرفت. وی تأکید کرد که ورود جمهوری اسلامی به مذاکرات ناشی از نیت یا اراده طرف مقابل نبود، بلکه ایران بر اساس اهداف خود این مسیر را تعیین کرده بود.
نقش جامعه ایرانی و بازدارندگی پساجنگ؛ پرسش عبدالله صفری
عبدالله صفری، مدیر کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، پس از سخنان دکتر امینی، پرسشی کلیدی درباره ابعاد اجتماعی جنگ و ادراک دشمن از جامعه ایران مطرح کرد.
وی با اشاره به اینکه دشمن انتظار انسجام اجتماعی فعلی را نداشت و توقع شورشهای اجتماعی و فعال شدن گسلهای داخلی پس از حمله را در سر میپروراند، پرسید: آیا تغییری ایجاد شده و این موارد در واقع بازدارندگی ما در پسا جنگ نسبت به برآوردها و تحلیلهای پیشین - از جمله نظرسنجیها، گفتگوها، و دیدگاه اساتید جامعهشناسی - آشکار شده است؟ بهویژه آنکه گفته میشد نسل جدید و جامعه کنونی آماده پشتیبانی از حاکمیت نیستند.
ادراک ایران ضعیف و طراحی نظامی دشمن: فروپاشی ساختار و انفعال اجتماعی
دکتر پرویز امینی در ادامه تحلیل خود درباره چرایی جنگ، به ادراک دشمن از «ایران ضعیف» اشاره کرد و گفت: اگر به ایران فرصت داده شود و این فاصله زمانی از دست برود، ایران خود را بازسازی خواهد کرد، همانند آنچه در سال ۲۰۰۱ رخ داد.
وی تأکید کرد که زمان عامل مهمی در تصمیمگیری دشمن برای آغاز جنگ بود و معتقد است جمعبندی سیستم دشمن این بود که تهدید نظامی، اصلیترین تهدید برای ایران نیست.
استاد دانشگاه، طرح نظامی دشمن را معطوف به فروپاشی سه لایه ساختاری ایران شامل ساختار نظامی، سیاسی و اجتماعی دانست. وی این طرح را مشابه «شهریور ۲۰» (اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰) توصیف کرد که در آن زمان نیز ابتدا توان نظامی و سیاسی کشور فروپاشید.
او افزود: در این طرح ابتدا توانمندی نظامی برای پاسخگویی فروپاشید، سپس تصمیمگیران نظامی، مقام ارشد ستاد کل و هوافضا ضربه دیدند و پس از آن ناتوانی سیاسی در پاسخگویی به وجود آمد که با گذر زمان، این ناتوانی به فروپاشی ساختار تبدیل شد.
دکتر امینی تأکید کرد که اسرائیلیها روی شورش اجتماعی در ایران حساب نکردهاند، چون نفرت جامعه از اسرائیل واضح است. هدف دشمن ایجاد انفعال اجتماعی بود تا جامعه از کنشگری باز بماند و ساختار نظامی فروبپاشد و کشور به سمت تسلیم برود.
وی این پروژه را به نبود آیتالله خامنهای مرتبط دانست و گفت که در غیاب ایشان حتی بخشهایی از ساختار سیاسی آماده خواندن بیانیه تسلیم بودند؛ بیانیهای که در قالب مذاکرات جامع با آمریکا فراتر از مسائل هستهای و شامل تمام اختلافات مثل فلسطین تعریف شده و معادل تسلیم جامع است.
رمزگشایی از ناکامی پروژه دشمن: طمأنینه رهبری و پاسخ سریع نظامی
دکتر امینی ناکامی پروژه دشمن را به نقش محوری رهبری و مدیریت زمان نسبت داد و گفت: جمهوری اسلامی با تمرکز در مرکز رهبری، ابتدا طمأنینه و ثبات سیاسی را سریع ایجاد کرد و سپس ساختار نظامی توانست ظرف کمتر از ۲۴ ساعت پاسخ نظامی دهد.
او حمله اولیه دشمن را شوکآور و غافلگیرکننده توصیف کرد، اما تأکید نمود که همین شوک، موجب همبستگی اجتماعی شد.
این استاد دانشگاه افزود: مفهوم دشمن در جامعه به سرعت شکل گرفت، اتفاقی که در جنگ هشتساله به این سرعت رخ نداده بود؛ به سرعت این احساس تهدید وجودی مشترک برای ایران و ایرانی ایجاد شد و مفهوم دشمن تعیین گردید. این همراه با بازسازی ساختار نظامی توسط ساختار سیاسی و حفظ توان پاسخگویی سیاسی و نظامی، باعث شد پاسخ نظامی ایران نیز شوکآور باشد.
وی ادامه داد: زمان مهمترین عامل بود و اگر پاسخ یک هفته به تأخیر میافتاد، محیط اجتماعی موقعیت فعال خود را از دست میداد.
انسجام موقت و ضرورت گفتمانسازی برای استمرار همبستگی ملی
دکتر امینی با بیان اینکه انسجام اجتماعی پس از جنگ سلبی، دفعی، موقت و بیعمق بوده، اشاره کرد که با پایان درگیریها، تنازعات درونگفتمانی و برونگفتمانی و تسویهحسابها مجدداً شروع شده است. او معتقد است برای حفظ و استمرار این انسجام، لازم است یک گفتمان شکل بگیرد که با تکثر جامعه سازگار باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد با این توضیح که جامعه ایران دیگر صرفاً دو قطبی نیست، بلکه نسبتاً دو پاره و دارای کثرت است، تأکید کرد که گفتمان مورد نظر باید بتواند افراد با نقطه عزیمت و زاویه دید متفاوت را به دلیل مشترک برساند و اجماع نسبی و همبستگی نسبی در جامعه ایجاد کند.
وی با بیان اینکه ساخت و پرداخت گفتمان کار اصلی است که باید روی آن تمرکز شود، از رویکردهای کنونی در رسانهها و ساختار سیاسی که به جای انسجام، به دنبال پیدا کردن نقطه اختلاف و تعمیق دعواها هستند، انتقاد کرد و گفت: در بافت رسانهای و ساختار سیاسیمان برعکس عمل کردیم و گفتیم برویم نقطه اختلاف پیدا کنیم و همه جامعه را بر اساس آن تعریف کنیم.
دکتر امینی شهید سلیمانی را نمونهای برجسته از یک نماد گفتمانی معرفی کرد که توانست افراد با دیدگاهها و علایق مختلف را به دلایل گوناگون کنار هم قرار دهد. او گفت پیوند مردم با شهید سلیمانی صرفاً ایدئولوژیک نبود، بلکه بیشتر به خاطر شخصیت، کارایی و احساس امنیتی بود که او برای همه فراهم کرد. همچنین، دکتر امینی تأکید کرد که وصیتنامه شهید سلیمانی، ایران و جمهوری اسلامی را به عنوان حرم میداند و بخش زیادی از آن بر مفهوم ایران تمرکز دارد.
وی رسانه، بهویژه رسانه ملی را مهمترین ابزار حکمرانی جمهوری اسلامی در حال حاضر دانست و گفت: رسانه ملی باید توان اجتماعی را بازتولید کند، اما عملکردش بسیار دور از این هدف است و حتی برعکس عمل میکند.
در ادامه، دکتر امینی بر ضرورت شناخت دقیق خصومتها و ضدیتها و اجتناب از تهمتها و تحلیلهای بیاساس تأکید کرد و بار دیگر اهمیت ساخت گفتمان را برای مواجهه با کثرت جامعه ایران یادآور شد.
پرسش دبیر جلسه: پادگفتمان تسلیم و همسویی با دشمن داخلی
سیدمحسن موتورچی، دبیر جلسه، پس از سخنان دکتر امینی، بر اهمیت پادگفتمان تأکید کرد که به گفته او بسیار روشن و منسجم است و بارها در جامعه آزموده شده است. او این پادگفتمان را همان گفتمانی دانست که به دنبال خواندن بیانیه تسلیم است.
موتورچی این پادگفتمان را با مفاهیمی چون همراهی با نظم جهانی و بینالملل و حل منازعات از طریق مذاکره به جای درگیری نظامی مرتبط دانست و معتقد بود که این گفتمان احتمالاً در جامعه میتواند همراهیهایی داشته باشد.
وی سپس به سناریوی بیانیه تسلیم بازگشت و با اشاره به نمونههایی مانند ترکیه که پس از وقایعی شبیه کودتا، اقدام به تصفیه تشکیلات اداره کشور از بالا تا پایین کردند، پرسید: مدل ما برای مقابله با چنین پدیدهای در داخل که پادگفتمان ماست، چیست؟
دبیر جلسه با تأکید بر سخنان دکتر امینی که اگر آیتالله خامنهای نبودند و بازسازی ساختار انجام نمیشد، این بیانیه خوانده میشد، پرسید: آیا کسانی که اینجا هستند، یعنی حامیان پادگفتمان، اکنون دقیقاً در امتداد دشمن خارجی قرار دارند؟
مواجهه با پادگفتمان تسلیم و اهمیت دیسکورس فراگیر
دکتر پرویز امینی در پاسخ به پرسش سیدمحسن موتورچی درباره پادگفتمان داخلی تسلیم و همسویی آن با دشمن خارجی، به تجربه خود در شب آغاز جنگ (پس از ۷ اکتبر) اشاره کرد و گفت که بسیاری گفته بودند کار تمام است و فقط کافی است کسی برود کاخ سفید و به ترامپ بگوید که دیگر نباید بیشتر فشار بیاورد و بخشی از ایران باقی بماند. او افزود که پیشنهادهای جدی مطرح شده بود، حتی مذاکره با دوست یا خواهر ترامپ، اما طرف مقابل حاضر به مذاکره نبود.
این جامعهشناس تأکید کرد که مذاکره و جنگ برای دشمن مقابل دو چیز جدا نیستند، بلکه هر دو به یک هدف یعنی تسلیم ایران ختم میشوند. پادگفتمان مقابل، کاملاً منسجم است و بر اساس همراه شدن با نظم جهانی، حل منازعات از طریق مذاکره به جای درگیری نظامی، و وعدههایی مثل برداشته شدن تحریمها و بازگشت زندگی به روال عادی شکل گرفته که میتواند بخش زیادی از جامعه را همراه خود کند.
وی بر اهمیت ساختن گفتمانی فراگیر تأکید کرد که بتواند دال مرکزی مشترک در فضای اجتماعی ایران باشد و سایر معانی را حول آن شکل دهد. به گفته او، امام خمینی با یک گفتمان فراگیر آمد که توانست عموم جامعه را نمایندگی کند؛ مثلاً مخالفت امام با فحشا بود نه خود سینما تا هم مذهبیها و هم اهل فرهنگ را همراه کند.
دکتر امینی همچنین به خوانش دقیق و تجربه امام اشاره کرد و مثالهایی از مواضع سیاسی ایشان مانند ولایت فقیه، دموکراتیکتر بودن نظام اسلامی به دلیل قانون خدا که نفع شخصی ندارد، و مسکوت گذاشتن مسائل حساس پیش از انقلاب را بیان کرد که همه نشاندهنده پیچیدگی سیاسی و ساخت گفتمان فراگیر است.
وی شهید سلیمانی را نیز نمونهای از شخصیتی دانست که توانست همدلیها و سمپاتیهای متکثر اجتماعی ایجاد کند، چرا که امنیت را برای همه تأمین میکرد و گفتمان او خصومتساز نبود.
استاد دانشگاه با طرح نقش رسانه ملی به عنوان مهمترین ابزار حکمرانی جمهوری اسلامی بر ضرورت شناخت درست خصومت و تعریف صحیح «ضد» تأکید کرد تا از بروز تنازعات درونگفتمانی جلوگیری شود و انسجام اجتماعی حفظ و تقویت گردد. او به موضعگیری رهبر انقلاب در محرم امسال اشاره کرد که با تأکید بر هویت ملی و دینی مشترک، تلاش کرد دوگانگیهای ساختگی را خنثی کند.
فرصت جنگ برای تغییر گفتمانی و چرخش به شرق
سیدمحسن موتورچی در ادامه مباحث خود، به فرصت ایجاد شده توسط جنگ برای تغییر گفتمانی اشاره کرد و ضمن رد رویکرد حذف کامل مخالفان به سبک برخی کشورها مثل ترکیه پس از کودتا، گفت که ایران احتمالاً این مسیر را نخواهد رفت و تدبیر نظام سیاسی هم چنین نیست.
وی تأکید کرد که بخشی از کاری که باید انجام شود، و جنگ این فرصت را فراهم کرده، تغییر گفتمانی است. موتورچی به سیاست اصولی چرخش به شرق به عنوان یکی از نشانههای این تغییر گفتمانی اشاره کرد و گفت که هماکنون زمینههای این گردش به شرق در حال شکلگیری است.
دبیر جلسه برای تأیید دیدگاه خود به اظهارنظرهایی از برخی چهرههای فکری و سیاسی داخلی مانند آقای غنینژاد که یادداشتی درباره «رها کردن غرب و گرایش به چین» نوشته، و همچنین نقل قولی از آقای قوچانی که گفته «هرگز تا این اندازه بدبین به غرب نبودهام» اشاره کرد که نشان میدهد حتی در میان برخی فعالان فکری و سیاسی داخلی تمایل به بازنگری در رویکردها و تغییر گفتمان به سمت شرق در حال ظهور است.
بازسازی گفتمان ملی و درسهایی از تجربه امام خمینی (ره)
دکتر امینی در پاسخ به نکات سیدمحسن موتورچی درباره پادگفتمان مقابل و راهکارهای مواجهه با آن، بار دیگر بر ضرورت داشتن یک نظام گفتمانی با دال مشخص و فراگیر تأکید کرد که بتواند امکان دلالتهای متکثر را فراهم کند و نقطه عزیمتهای مختلف را کنار هم جمع کند. او از اینکه برخی سازمانها درک درستی از این موضوع ندارند و به عبارتی طرفی که تا اینجا آمده را پشیمان میکنند یا از بیان نکات مهم بازمیدارند، انتقاد کرد. همچنین به نقد «دشمن فرضی گذاشتن» و «شکست خوردن» از آن پرداخت و بر لزوم کار کردن روی اقدام گفتمانی و توجه به تجربهها تأکید کرد.
وی با تمجید از امام خمینی (ره)، ایشان را شخصیتی منحصر به فرد خواند و گفت انقلاب اسلامی بدون تلاش و کار امام ناممکن بود. دکتر امینی به قدرت امام در نرم کردن رژیم شاه بدون شلیک حتی یک گلوله اشاره کرد و ریشه این توانایی را در عقبه عرفانی امام دانست که موجب خوشبینی به مردم میشد و باعث میگردید حتی حکم شطرنج را حلال اعلام کند. او تأکید کرد که کار روی شناخت تجربه امام، نحوه ورود او، چشمانداز آیندهنگری و گفتگوهای ایشان در کتاب ولایت فقیه بسیار ضروری است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد، دو عنصر مهم در نگاه امام یعنی تعلیمات و تبلیغات را برشمرد و توضیح داد که این دو در میانمدت موجب ایجاد آگاهی عمومی و ساختن چشماندازهای بزرگ میشوند. او به مثال ملی شدن صنعت نفت اشاره کرد و گفت چرا این موضوع برای جامعه ایرانی بسیار بزرگ بود؟ چون مردم تجربه طولانی تحقیر را داشتند و این موضوع نشان میداد که استقلال قابل دستیابی است.
فراتر از گفتمان: اقدامات ایجابی و سلبی برای کار بزرگ جمهوری اسلامی
دبیر جلسه از دکتر امینی پرسید که علاوه بر بحث گفتمانی، اقدام دیگری هم پیشنهاد میدهید؟ دکتر امینی در پاسخ به اقدامات ایجابی، سلبی و حساسیتها اشاره کرد که هم معنادار و هم کار بزرگ محسوب میشوند.
وی تأکید کرد که جمهوری اسلامی آدم بزرگ میخواهد و افزود: اگر ادعاهای جمهوری اسلامی کوچک شود، به سطح مطالبات خرد و روزمره مانند آسفالت خیابان، داشتن پل و کارخانه تنزل مییابد. این سخنان نشان میدهد که از دید دکتر امینی، برای تحقق ادعای بزرگ جمهوری اسلامی، نیاز به انسانهای بزرگ و اقداماتی فراتر از مسائل سطحی و روزمره وجود دارد.
اولویت نداشتن گفتگو با مردم در میان مسئولان تبلیغی
سیدمحسن موتورچی در جریان مباحث مطرح شده، از تجربه حضور خود در جلساتی با برخی مسئولین تبلیغی کشور سخن گفت و ابراز نگرانی کرد که موضوع تبلیغ و گفتگو با مردم در این جلسات در اولویت نبوده است. به گفته وی، تمرکز اصلی در این جلسات بر مسائل نظامی، زدن ضربه و پاسخ نظامی بوده و اهمیت دادن به نقش تبلیغ در فضای جنگ مغفول مانده است.
وی همچنین از بههمریختگی عجیب در اطلاعرسانی اولیه درباره مسائل جنگ انتقاد کرد و آن را یکی از دلایل کمتوجهی به مسئله تبلیغ دانست. وی به انتشار بیانیههایی که روی هم تداخل داشتند، جابهجایی نام نهادها و وجود ابهامات و سردرگمیها در اطلاعرسانی اشاره کرد که موجب بینظمی و آشفتگی در فضای عمومی شده است.
تأکید بر مطالعه، انس با امام، و نقش رهبری دینی در گفتمانسازی
دکتر پرویز امینی در پاسخ به چالشهای مطرح شده، بر اهمیت مطالعه عمیق و پرهیز از ورود شتابزده به عمل تأکید کرد و گفت که باید فرآیندی طی شود تا کمکم ساختار منسجمی شکل گیرد.
وی انس با امام خمینی و مطالعه جامع صحیفه ایشان را کلید فهم ظرافتهای کار امام دانست و یادآور شد که امام جنگ را صرفاً نزاع بین ایران و عراق نمیدید، بلکه آن را مقابله بین اسلام و کفر میشناخت؛ دیدگاهی که موجب تقویت اراده رزمندگان میشد و جنگ را از سطح منازعات سیاسی فراتر میبرد.
این استاد دانشگاه همچنین به نقش برجسته امام در بسیج عمومی و دفاعی بودن جنگ اشاره کرد و تأکید کرد که این سازماندهی گفتمانی بود که زمینهساز ظهور شخصیتهایی مانند همت، باکری، رشید و سردار سلیمانی شد.
وی از کار عملی بدون مطالعه و «گفتمانی» مستحکم انتقاد کرد و با بیان تفاوت میان دینداری فردی و اجتماعی، روحانیون فعال در فضای مجازی را بیشتر متمرکز بر فردی دانست و آنها را در مقابل چهرههای دینداری اجتماعی مانند امام خمینی، شهید مطهری و آیتالله خامنهای قرار داد.
دکتر امینی گفتمان را عرصه هژمونیک شدن و باز کردن دریچههای معنایی جامعه معرفی کرد و با اشاره به مثال «آمریکا شیطان بزرگ» توضیح داد که این گفتمان بود که ماندگاری رهبری دینی را تضمین کرد، نه فقط ابزارهای مادی.
وی تأکید کرد که ادعای جمهوری اسلامی بزرگ است و تحقق آن نیازمند اقدامات گسترده، گفتمانی و سازمانیافته فراتر از مطالب روزمره است و بر ضرورت تعلیم و تبلیغ گفتمان به گونهای که به سطح عمومی جامعه سرایت کند، تأکید ورزید.
«ما» در گفتمانسازی کیست؟
سیدمحسن موتورچی، دبیر جلسه، در جمعبندی نکات و پرسشهای خود از دکتر امینی خواست تا توضیح دهد که «ما»، یعنی کسانی که قرار است گفتمان را بسازند، چه کسانی هستند؟ وی در این زمینه بیان کرد: افرادی که این موضوع را میفهمند در نهایت با هم به تفاهم میرسند و بر سر یک محتوا توافق میکنند و بدینگونه گفتمانی شکل میگیرد.
نقد نهادهای رسمی و لزوم عمق در گفتمانسازی
دکتر امینی در پاسخ به ابهام مطرح شده توسط سیدمحسن موتورچی، نهادهای رسمی موجود در جمهوری اسلامی را نقد کرد و گفت که این نهادها، مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، دانشگاه تقریب مذاهب و وحدت حوزه و دانشگاه، عملکرد قابل قبولی نداشتهاند و عملاً کاری انجام ندادهاند.
وی بار دیگر به شهید سلیمانی اشاره کرد و تأکید کرد که سلیمانی محصول ساختار بدون گفتمان نیست بلکه از درون سازمان گفتمانی شکل گرفته و عناصر آن را در تجربههای خود به کار گرفته است. این استاد دانشگاه برای اثبات این موضوع پیشنهاد داد سخنرانیهای سلیمانی قبل و بعد از ورود به سپاه قدس مقایسه شود تا تغییر در درک او از مناسبات جهانی مشخص گردد.
وی با کنایه به رویکردهای سطحی در گفتمانسازی، از تلویزیون و واژه نئولیبرالیسم انتقاد کرد و گفت که صرف پخش سخنرانیهای متعدد سلیمانی بدون داشتن محتوای گفتمانی عمیق کافی نیست و کشش لازم برای تأثیرگذاری را ندارد.
دکتر امینی در پایان تأکید کرد که باید با صبر و بدون عجله پیش رفت و اشاره کرد که مسئله اصلی ذهنش این است که حرکت دشمن در این جنگ یک دکتری است؛ یعنی دشمن با یک چارچوب تحلیلی و عمیق عمل میکند و فهم این موضوع برای مقابله گفتمانی ضروری است.