به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، این نشست، بخشی از سلسله نشستهای راهبردی «ایران آینده» کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده محسوب میشود و با گردهم آوردن جمعی از برجستهترین اندیشمندان و اساتید حوزوی و دانشگاهی، به تبیین و تحلیل ظرفیتهای درونی و بیرونی ایران برای مواجهه با چالشهای منطقهای و جهانی میپردازد.
اولین و دومین نشست «آنِ ما شدن»
در آغاز نشست سوم، دکتر علیرضا مؤمن آرانی، مدیر کارگروه تجربهنگاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و ومطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام)، به تبیین مفهوم «نگرانی در انسان ایرانی» پرداخت؛ مفهومی که به باور وی، ریشهای عمیق در درون انسان ایرانی دارد و از پیوند درونی و مستمر با حقیقت، خیر مطلق و خداوند نشئت میگیرد.
بررسی ریشههای نگرانی درونی انسان ایرانی
وی در ابتدای سخنانش با طرح این پرسش که «انسان ایرانی در قبال حقیقت چگونه میاندیشد و واکنش نشان میدهد؟» بهتبیین یک احساس ریشهدار در فرهنگ ایرانی پرداخت؛ احساسی که آن را «نگرانی عمیق نسبت به حقیقت» نامید. او اظهار داشت: این نگرانی یک نوع خودمراقبتی و توجه درونی است که در اغلب انسانهای جامعه ایرانی، بهویژه شیعیان، وجود دارد. فرد پس از انجام هر رفتار، آن را درونی واکاوی میکند و بهدنبال نسبت آن با خوبی، بدی، حقیقت یا خطاست.
مؤمن آرانی منشأ این نگرانی را صرفاً در شرایط بیرونی همچون سیاست و اقتصاد ندانست، بلکه آن را در پیوندی عمیق با ساختار توحیدی اندیشه ایرانی تحلیل کرد. بهگفتهی او در اندیشه ایرانی، خداوند رهاکننده نیست؛ حضوری دائمی دارد و ما را رها نمیکند. این حضور فعال، رابطهای دائمی میان انسان و حقیقت برقرار کرده و باعث شده ایرانیان، حتی در ناخودآگاهشان، هیچگاه این ارتباط را قطع نکنند.
وی با اشاره به تجربههای روزمره مانند تولد فرزند، بیماری، حادثه یا حتی امتحانات مهم، تأکید کرد که اولین واکنش ایرانیان، رجوع به خداوند و حقیقت است و این نوع از خداگرایی، فقط آرامبخش نیست، بلکه نوعی نیرو، شجاعت و توانایی ایجاد میکند که در لحظات سرنوشتساز فعال میشود.
استاد دانشگاه این ویژگی را یک پایه معنایی مهم در شکلگیری امر ملی در ایران دانست و افزود: رابطهی مداوم انسان ایرانی با حقیقت، باعث شده در بزنگاههای تاریخی، جامعه نوعی همبستگی پیدا کند که ریشه در دین و احساس معنوی مشترک دارد، نه صرفاً زبان، نژاد یا قومیت.
وی در پایان بخش نخست سخنانش تصریح کرد که این ویژگی منحصربهفرد، مهمترین رکن در حفظ پیوستگی تاریخی و فرهنگی ایرانیان با یکدیگر و با هویت دینیشان است.
رابطه امر ملی و حقیقت در جامعه ایرانی
دکتر مؤمن آرانی در ادامهی سخنان خود با طرح پرسشی بنیادین درباره چیستی «امر ملی» و جایگاه آن در جامعه ایرانی، گفت: وقتی میگوییم "امر ملی"، دقیقاً منظور چیست؟ چگونه درک میشود؟ آیا میتوان آن را در قالبی انتزاعی، ساختاری یا مبتنی بر تاریخ سیاسی توضیح داد؟
وی با تأکید بر اینکه شکلگیری همبستگی ملی در ایران عمدتاً از دل تجربیات خاص و موقعیتهای تاریخی برمیخیزد، خاطرنشان کرد: در لحظاتی که جامعه ایرانی حس میکند شأن، هویت، یا استقلالش در خطر است، یک حس مشترک و اصیل شکل میگیرد که همه را فارغ از زبان، قومیت و مذهب در کنار هم قرار میدهد.
مدیر کارگروه تجربهنگاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیهالسلام) در نقد رویکردهای رایج دربارهی ملیگرایی و مرزهای هویت ایرانی افزود: نه زبان مشترک، نه جغرافیای واحد، و نه حتی مذهب لزوماً تعریف دقیق و کارآمدی از «ایرانی بودن» بهدست نمیدهند. بلکه نوعی توجه درونی و احساس مسئولیت مشترک است که در بزنگاههای تاریخی، خود را در قالب همدلی و عمل جمعی نشان میدهد.
دکتر مؤمن آرانی با اشاره به لحظاتی چون وقوع سیل در استانهای محروم، گفت: زمانیکه در سیستان و بلوچستان سیل میآید و مردمی از اقصی نقاط کشور برای کمک اقدام میکنند، امر ملی در کنش و احساسات جمعی ایرانیان ظهور مییابد. این نه برساختهای ذهنی، بلکه واقعیتی زیسته در حافظهی تاریخی و فرهنگی ملت ایران است.
وی همچنین تصریح کرد که در تاریخ معاصر ایران، امر ملی همواره گرهخورده با یک «امر دینی» بوده است و انسان ایرانی در نسبت با حقیقت، توحید و خداوند زندگی میکند. هرگاه این ارتباط خدشهدار شود یا نسبت با حقیقت دچار تهدید گردد، نگرانی درونی فعال میشود و از دل آن، امر ملی احیا میشود.
در ادامه، او با ترسیم نسبت میان امر ملی و ساخت سیاسی گفت: نظام سیاسیای میتواند نمایندهی راستین امر ملی در جامعه ایران باشد که با حقیقت همراه باشد، نه در تقابل با آن. اگر این نسبت در ذهن مردم قطع شود، مشروعیت و همراهی عمومی نیز کاهش خواهد یافت.
مؤمن آرانی در پایان بر این نکته تأکید کرد که امر ملی در ایران، نه صرفاً یک مقوله سیاسی یا قومی، بلکه بنیانی است که بر احساس درونی نسبت به حقیقت، خیر و عدالت استوار است. در نتیجه، باید آن را در پیوند عمیق با دیانت، عرفان و هویت تاریخی ایرانیان فهم کرد.
ایران؛ میراثدار یک نظم تاریخی و معنوی در مواجهه با جهان مدرن
دکتر اسماعیل نوده فراهانی، معاون دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در بخش دوم نشست «آنِ ما شدن» با تمرکز بر پیوند نظم اجتماعی و امر قدسی در جوامع پیشامدرن، به تبار تاریخی ایران و نسبت آن با تمدن، یکتاپرستی و فرهنگ اصیل پرداخت.
وی خاطرنشان کرد که در گذشته، نظم اجتماعی بر پایه امر قدسی ـ چه در قالب ادیان الهی، چه سنتهای شرکآلود یا خرافی ـ بنا شده بود و این تقدس، معیار تعیین و پذیرش گزارههای اجتماعی محسوب میشد.
معاون دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس ایران امروز را ادامهدهنده تمدنی کهن دانست که چه در قالب «ایران فرهنگی» و چه بهمثابه ساکنان فلات ایران، میراثدار آن منطق تمدنی است؛ منطق و هویتی که در مواجهه با نظم مدرن جهانی از قرون ۱۸ و ۱۹، تجربهای پیچیده و پرچالش داشته است. وی جمهوری اسلامی ایران را برآیند این کشمکش تاریخی دانست؛ کشمکشی میان نیروهای خواهان وابستگی و نیروهای مدافع استقلال.
نوده فراهانی تأکید کرد که «درک تاریخی از ایران» امری زنده و پایدار است، هرچند در دوران معاصر، این درک تحت بمبارانهای سنگین رسانهای قرار گرفته است. وی همچنین نقش جنگها و تهدیدهای خارجی را در احیای تهنشستهای تاریخی ملتها مهم برشمرد و اضافه کرد که برخلاف جوامعی چون آمریکا و رژیم صهیونیستی که در چنین لحظاتی دچار فروپاشی روانی و خشونت میشوند، جوامعی با پیشینهای چون ایران، ایثار، جوانمردی و انسجام از خود بروز میدهند.
نکته کلیدی دیگر در سخنان وی، افشای تناقضهای گفتار مدرن غربی بود؛ او از عهدشکنیها، دوگانگیهای اخلاقی و شکست ارزشهای ادعایی همچون حقوق بشر، آزادی و عقلانیت در عملکرد کشورهای غربی سخن گفت و تأکید کرد که همین بیاعتباری نظم مدرن، زمینهای برای بروز دوباره عقلانیت و جوهره تاریخی جامعه ایرانی شده است.
معاون دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس خاطرنشان کرد که تجربههای تلخ تاریخی از عهد ترکمانچای تا برجام، از قذافی تا مردم اوکراین، و همچنین بلوغ صبورانه ملت ایران در چند سال گذشته، سبب شدهاند که جامعه، امروز پشتیبان نیروی نظامی خود باشد؛ نیرویی که در اوج فشارها و تهدیدها با صداقت، فداکاری و هوشمندی عمل کرده و پشتوانهای واقعی برای مردم شده است.
در پایان، نوده فراهانی از نقش مسئولان متعهد و در صحنه در این روند تاریخی تمجید کرد و صراحتاً اعلام داشت که این بلوغ و انسجام کنونی، نتیجه عقلانیت، صبر و خون دلی است که جامعه و حاکمیت در این سالها متحمل شدهاند.
ایران؛ آزمون علوم انسانی و عرصهی شکلگیری ارادهی جمعی
در ادامه این نشست دکتر علیرضا بلیغ عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با نگاهی عمیق و تحلیلی، تصویری متفاوت از ایران معاصر ارائه کرد؛ تصویری که ایران را نه «موضوع» علوم انسانی، بلکه «آزمونی» برای بازتعریف دستگاه نظری علوم انسانی معرفی میکند.
وی بر این نکته تأکید دارد که نمیتوان با نظریههایی که در بستری تاریخی، فرهنگی و جغرافیایی دیگر تولید شدهاند، به تحلیل واقعیت منحصربهفرد ایران پرداخت؛ بلکه ایران، خود، نیازمند صورتبندی نظریههایی نو و بومی برای درک و تبیین مختصات تاریخی، اجتماعی و سیاسی خویش است.
بلیغ با اشاره به تجربهی مواجههی ۲۵۰ سالهی ایران با مدرنیته غربی، از دورهی پس از صفویه تا انقلاب اسلامی، سه مؤلفهی کلیدی تاریخ، جغرافیا و سیاست (یا همان ارادهی جمعی) را برای تحلیل وضعیت ایران پیشنهاد داد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با بیان اینکه درک انسجام اجتماعی در ایران بدون رجوع به این سه محور، ممکن نیست، تصریح کرد: ایران کشوری است که علیرغم موقعیت ژئوپلیتیک پرتلاطم و تجربیات متعدد شکست و تجزیه، همواره توانسته هویت تاریخی خود را بازیابد و ارادهای جمعی را در مقاطع بحرانی بازآفرینی کند.
از نظر دکتر بلیغ، انقلاب اسلامی نقطهی عطفی در پیوند میان دین و سیاست در تاریخ ایران است؛ امری که پیش از آن نیز در تجربهی ساسانیان و صفویه بهگونهای دیگر ظهور داشته است. اما انقلاب اسلامی بهواسطهی ریشههای شیعیاش، توانست ایدهی وحدت دین و سیاست را با مشارکت عمومی مردم ترکیب کند و شکل نوینی از ارادهی جمعی را در مقیاسی بیسابقه شکل دهد؛ امری که در دفاع مقدس به اوج خود رسید.
وی با تأکید بر اینکه در دوران جنگ تحمیلی، ایران تنها با عراق نمیجنگید، بلکه با شبکهای از قدرتهای جهانی مواجه بود، از دههی ۶۰ بهعنوان نماد عینی «اقتصاد مقاومت مردمپایه» یاد کرد و افزود: این دهه دورانی است که بهرغم فشارهای اقتصادی و نظامی، ایران توانست به بالاترین نرخ تولید ناخالص ملی خود برسد، آن هم نه به پشتوانه فروش نفت، بلکه با تکیه بر مشارکت مردم در ساخت کشور.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با بیان این هشدار که پس از جنگ، بهجای تداوم الگوی استقلال و مقاومت، نوعی غفلت تاریخی پدید آمد، یادآور شد: مسئولان و نخبگان تصور کردند که میتوان در نظم جهانی مشارکت کرد، بیآنکه نقشهای از پیشتعیینشده آن را بپذیرند.
وی تأکید کرد که توسعهی برونزا، خامفروشی و وابستگی به ساختارهای جهانی، ما را از آرمانهای انقلاب دور کرد؛ درحالیکه تجربههای گذشته نشان میداد که تنها با بازسازی ساختارهای حکمرانی بر پایهی اصول انقلاب اسلامی و ظرفیتهای مردمی میتوان مسیر استقلال و پیشرفت را ادامه داد.
بلیغ در بخش پایانی سخنانش، حملهی اخیر رژیم صهیونیستی به ایران را لحظهای تاریخی برای بازیابی ارادهی جمعی دانست و تصریح کرد: با افتادن پردهی تزویر نظام سلطه، بخشهای گستردهای از مردم که پیشتر تصور میشد با گفتمان انقلاب فاصله دارند، اکنون به صحنه آمدهاند و از نظام حمایت میکنند. این انسجام اجتماعی، سرمایهای بزرگ است که باید بهدرستی سازماندهی شود.
به باور او، تداوم این انسجام و تبدیل آن به پیشرفت، نیازمند بازشناسی اولویتها و پرهیز از طرح مسائل فرعی و انشقاقآفرین است. بازسازی نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر اساس ارزشهای اصلی انقلاب – همچون عدالت، استقلال و ایستادگی در برابر ظلم – شرط حفظ این سرمایهی اجتماعی و عبور از بحرانهای پیشروست.
توحید، یگانهساز جامعه؛ آنِ ما شدن در پرتو ولایت
بخش پایانی سومین نشست «آنِ ما شدن» به ارائه تحلیل حجتالاسلام حمزه وطنفدا عضو سابق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی اختصاص داشت که وی با تأکید بر تأخیر نخبگان در پرداختن به مفهوم وفاق، تصریح کرد: ما باید خودمان مبدع و پایگاه طرح موضوع «وفاق» میبودیم. این تأخیر تاریخی، آسیبهای خود را به همراه داشته، اما امروز خوشحالیم که چنین مجالی فراهم شده است.
وی در ادامه با اشاره به ریشههای فلسفی و عرفانی وحدت در اندیشه حضرت امام خمینی (ره)، گفت: توحید نهتنها سنگبنای معرفتی جامعه دینی است، بلکه تنها مفهومی است که میتواند امکان «ما شدن» را در یک جامعه متکثر فراهم کند. امام (ره) وحدت کلمه و کلمه توحید را دو روی یک سکه میدانستند.
حجتالاسلام وطنفدا با انتقاد از تلقیهای پراگماتیستی از وحدت، افزود: در نگاه توحیدی، وحدت حول منافع جمعی شکل نمیگیرد؛ بلکه وحدت زمانی رخ میدهد که انسان از «من» عبور کرده و در افق الهی ذوب شود. این مسیر، جز با اتصال به ولیّ الهی محقق نمیشود.
وی با اشاره به آیه ۱۰۳ سوره آلعمران «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» توضیح داد: جامعهای که به ریسمان خدا چنگ بزند، از ورطه تفرقه نجات مییابد و به اخوت حقیقی دست مییابد؛ همانگونه که انقلاب اسلامی در مقاطع حساس تاریخی، ملت را ذیل رهبری امام خمینی (ره) متحد کرد.
به باور این استاد حوزه و دانشگاه، جریانهای مخالف وحدت حقیقی در ایران دو تیپ هستند: نخست، طیفی که میخواهند ایران را با مدل غربی بسازند و حاضر به تقابل با غرب نیستند؛ و دوم، طیفی که گرچه با مبانی انقلاب همراهاند اما صبر و تدبیر ولیفقیه در مواجهه با مسائل جهانی را برنمیتابند. او این دوگانگی را از عوامل اصلی اختلال در فرآیند «آن ما شدن» دانست.
حجتالاسلام وطنفدا همچنین به پدیدههایی چون مقاومت، جنگ غزه، سلام فرمانده و اربعین به عنوان نمونههایی از تجربههای جمعی ایرانیان در مسیر وحدت حقیقی اشاره کرد و گفت: این لحظه، فرصتی تاریخی است. اگر مردم بتوانند دوباره ولیّ جامعه را ببینند، دشمن را تشخیص دهند و دوست را درک کنند، وحدت بزرگتری از دل این حادثه زاده خواهد شد.
عضو سابق شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی با انتقاد از سطحینگریهای رایج در تحلیل مسئله فلسطین، هشدار داد: نباید همه نگاهها معطوف به پیروزی یا آتشبس نظامی شود؛ بلکه آنچه در حال رخ دادن است، تولد دوباره یک «ما»ی اجتماعی است، یک ملت که در پرتو مقاومت و ولی فقیه، میخواهد ایران را از نو بسازد.
وی در پایان، بر مسئولیت نخبگان و فعالان فرهنگی در تبیین این شرایط تأکید کرد و گفت: دختر دانشجوی امروز، آن نوجوان دهه نودی، امروز آماده شنیدن است. او را بخشی از امت بدانیم، نه صرفاً موضوعی برای امرونهی؛ امروز فرصتی مناسب برای گفتوگو، تبیین، و ساختن یک ایران پیشرفته با افق انقلاب اسلامی ایجاد شده است.