24 مهر 1401, 14:1
گزارش تحلیلی | کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام به ارائه تحلیلی بر مواجهه سیاستی جریان انقلاب با موضوع سلبریتیسم (پس از حوادث مهرماه 1401) پرداخته که از چند جهت حائز اهمیت است.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام، در ایران همچون بسیاری از جوامع، سه دسته عمده وجود دارند که در راستای تحلیل سیاستهای حاکمیت فعالیت مینمایند. کارشناسان سازمانی، محققان نهاد علم و حامیان. حامیان در ادبیات فعلی ما با عنوان "جبهه یا جریان انقلاب" یاد میشوند، این جریان مهمترین پایگاه تولید عقلانیت برای انقلاب اسلامی محسوب میگردد و به همین جهت در پیشامدهای اجتماعی و سیاسی همواره تلاش مینماید در لایههای متعددی، راهبردها و سیاست های جمهوری اسلامی را به چالش کشیده و مورد بررسی قرار دهد. بررسی رویکردهای سیاستی جبهه انقلاب از چند جهت حائز اهمیت است، اول؛ بخش قابل توجهی از کارگزاران حاکمیتی در این جریان تعریف میشوند. دوم؛ ظرف و بستر ارتزاق راهبردی بسیاری از سیاستگذاران فعلی کشور است. سوم؛ گفتمان حاکم بر فضای رسانههای رسمی کشور وابسته به آن است و چهارم؛ خاستگاه تربیتی تصمیم گیران کشور در آینده خواهد بود. در جریان حوادثِ پس از فوت خانم مهسا امینی در شهریورماه سال جاری، موضوعات اجتماعی متعددی محل بحث محافل نخبگانی و کارشناسی کشور قرار گرفت. یکی از جدیترین آنها، مداخله صریح و چشمگیر جامعه هنری و ورزشی در این اتفاقات بود، به نحوی که شاید برای اولین بار در تاریخ پس از انقلاب شاهد رهبری و لیدری اعتراضات توسط بخشی از هنرمندان یا ورزشکاران در نقش مراجع اجتماعی غیررسمی بودیم. همین مسأله باعث شد تا بار دیگر بسیاری از کارگزاران، تحلیل گران، اندیشهورزان و کنشگران جریان انقلاب نسبت به سیاستهای جمهوری اسلامی در قبال پدیده سلبریتیها، به اظهارنظر پرداخته و در ضمن آن تحلیلهای سیاستی خود را ارائه نمایند. همانگونه که ذکر شد با توجه به نقش نامحسوس و غیر رسمی جبهه انقلاب در فرآیند سیاستگذاری کشور، مداقه در رهیافتهای تجویزی این جریان و تلاش برای ارتقای آن از مسیر بررسیهای انتقادی ضروری به نظر میرسد. به همین جهت در گزارش پیش رو تلاش شده است این نظرات در دو لایه رویکردهای تبیینی و تجویزی صورتبندی شده و در ادامه مورد نقد و ارزیابی قرار گیرند. رویکردهای تبیینی اظهار نظرهایی است که عمدتاً به بیان علل و ریشههای موضوع پرداخته و رویکردهای تجویزی ناظر به توصیهها و الزاماتی است که مورد پیشنهاد قرار گرفته است.