✍️ رضا سامان
سکوهای مجازی دارای سه بعد است:
1- دارای ایده محوری بوده و دارای جهتگیریهای ارزشی و اقتصادی مالکان و طراحان سکو است. 2- از سویی این ایده با ساختار خاصی طراحی میشود که میتوان از آن به بدن یا ظرف سکو تعبیر کرد. 3- محتوا و تعاملات سکو نیز از طریق شکلگیری جامعه کاربران شامل بازیگران کلیدی و کاربران عادی ایجاد میشود.
سکوی دینی آن سکویی نیست که صرفا ایده دینی دارد مثل سکوی مسجدمحور یا هیئتمحور بلکه در تمام نیازها و ساحتهای زندگی انسان میتوان نگاه دیندارانه داشت و در نتیجه ظرف و مظروف یا به تعبیری جسم و روح سکو دینی باشد. بدین ترتیب طراحی و مدیریت دینی سکو به معنای آن است که عناصر دینی دخیل در هر کدام از این سه بعد ملاحظه شود و در نظام محاسبات مالکان، مدیران و طراحان سکو تاثیرگذار باشد. و به تعبیر قرآنی ایشان باید دارای ترازوهای وزین باشند. اینگونه نباشد که کیلوی هندوانه را بتوانند وزن کنند اما گرم طلا را نتوانند. مناسبات دنیایی را بتوانند ببینند اما آخرت را نبینند. اقتصاد را بتوانند ببینند اما حق و باطل را نبینند. «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ وَ ما أَدْراكَ ما هِيَهْ نارٌ حامِيَةٌ» (قارعه، 6-11): اما هر كه موازينش (ترازوهایش) وزین است در عيشى پسنديده است، و اما هر كه موازين وى سبك است، پس جاى او هاويه است، و تو چه مىدانى كه هاويه چيست؟ آتشى است سوزنده.
در حساب و کتاب صاحبان سکو از صفر تا صد کار خود باید ملاحظه حق و باطل و عدالت بیاید. «وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ» (رحمن، 9): و وزن را با رعایت عدالت برقرار نموده و در سنجش کم مگذارید.
اشکال: ما قبول داریم قرآن و لزوم عمل به این آیات را، اما هنوز نسبت میان دین و سکوی مجازی ملموس نیست.
پاسخ: به نظر میرسد برای رفع این اشکال سه مسیر را طی کنیم: 1-ابتدا منشأ استبعاد را در ذهنیتهای موجود جستجو کنیم. 2- سپس برویم محضر قرآن کریم تا خود واژه دین را تعریف کند و با زاویه نگاهی که قرآن میدهد به مسئله نگاه کنیم. 3- نهایتا برای تثبیت پاسخ و شفافیت بیشتر آن برگردیم و نسبت هر سه بعد سکو را با دین روشن کنیم.
1ـ ذهنیتهای موجود در نسبت دین و سکو
در نسبت دین و سکو یا هر امر فناورانه دیگر و به تعبیری سطح حضور و نقشآفرینی دین در این عرصه، در حال حاضر چند دیدگاه وجود دارد که ممکن است ناخواسته زاویه نگاه ما به مسئله را تحت تاثیر قرار داده باشد. در این زمینه حجتالاسلام نجف لکزایی در جلسات حکمرانی قرآنی خود پنج سطح دیدگاه را بیان فرمودند:
سطح اول: اینکه بین دین که یک امر قدسی است با امر فناورانه هیچ ارتباطی نیست.
سطح دوم: وظیفه دین و حاکمیت است هر زیر ساخت فناورانهای را به عنوان یک ابزار فراهم کند. در این صورت مواجهه با فضای مجازی مانند مواجهه با سیمکشی برق و لولهکشی آب و گاز، به سیمکشی اینترنت و توسعه پهنای باند محدود میشود و کار نداریم که تبعات و آثار آن چیست و در چه مسیری قرار میگیرد و استفاده میشود.
سطح سوم: دین و حاکمیت باید در هر امر فناورانه سیاستگذاری و قانونگذاری و تنظیمگری کند. در این سطح مسئله فراتر دیده شده است و از جنس حکمرانی است اما ورود نسبتا انفعالی است. به طور مثال امر فناورانه مانند برق است که در تهیه زیرساختها نباید متوقف شد، در عین حال باید تنظیمگری کرد تا به طور مثال در خانهها پریزهای برق درپوش داشته باشند و در یک ارتفاع و فاصله خاص استفاده شود.
سطح چهارم: یک قدم بالاتر آنکه دین و حاکمیت دینی باید بالاترین بهرهبردار امر فناورانه و فضای مجازی باشد. چگونه گوگل و فیس بوک و انواع سکوها بالاترین بهرهبرداری را از سکو در راستای اهداف و مقاصد مادی و حاکمیت خود میکنند؛ ما نیز نباید از دنیا عقب بمانیم و باید سکو بسازیم و بزرگترین بهرهبرداری را از سکوها جهت پیادهسازی اهداف مادی و معنوی دین برای تعالی و سعادت انسانها رقم بزنیم.
سطح پنجم: در چهار سطح قبل، دین و حکمرانی دینی در خود امر فناورانه نقشی نداشته است و مسئله در این سطح بالاتر از بهرهبرداری است. و آن اینکه فضای مجازی و سکو خود به مثابه حکمرانی، کنترل و هدایت است. وقتی یک فرودگاه با اهدافی خاص ساخته میشود و با معیارهایی به هواپیماها اجازه فرود میدهد یا نمیدهد و بستر حکمرانی است؛ به طریق اولی فضای سایبر با اقتضائات فراوانی که در مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی جامعه دارد، محل حکمرانی است.
با توضیحات فوق روشن میشود که تمام فضای سایبر و سکوها، حوزه ورود شریعت است و در آن تکلیف، عدل و ظلم، و حق و باطل تعریف میشود و مقاصد دینی و نظام محاسبات دین در همه ابعاد آن نقش آفرینی میکند. حکمرانی دینی حکمت، عفت و عدل محور است.
و در مقابل حکمرانیهای مزورانه، سلطهجویانه و منفعتطلبانه تعریف میشود و این امر در تمام عرصههای سکو نقشی تعیینکننده ایفا میکند و تمایز جدی در جسم و روح سکوها ایجاد میکند. عالَم سکوی توحیدی از جنس عالم بقاء و حضور است و در حوزه وجود تمرکز دارد و عالم سکوهای شیطانی از جنس نفاد و فنا است و در پندارهها خود را بنا میکند.
2ـ معنای دین در قرآن کریم
حال که گفتیم سکو محل حکمرانی است و دستگاه حکمرانی دینی مقاصد و محاسبات متفاوت خود را دارد و در نتیجه میان طراحی و مدیریت سکو و دین نسبت مستقیمی وجود دارد، سئوال بعدی آن است که آیا مفهوم و واژه دین تاب آن را دارد که وصف و قید طراحی، مدیریت و حکمرانی قرار گیرد؟ بهترین مسیر پاسخیابی مراجعه به اطلاقات واژه «دین» در قرآن است.
واژه «دین» در بسیاری از آیات قرآن به معنای یک نوع نظام زندگی است که اسلام آن نظام استوار (ذلِکَ الدِّینُ القَیِّم- یوسف،۴۰) و دین فطری و حنیف (اَقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفا فِطرَتَ الله- روم،۳۰) است و در مقابل آن بقیه نظامها و آئینها قرار دارد. دین به انسان میگوید چون خلقت و حیات دنیوی و اخروی و همه هستی تو متعلق به خداوند متعال است؛ روش و سلوک زندگی خود را از رب حکیم اخذ کن و در مسیر رسیدن به او حرکت کن. نظامهای دیگر با غصب مُلک و حاکمیت الله خود را حامی و پاسخگوی نیازهای انسان نشان میدهند و از این طریق و همچنین مسیر زور و زر و تزویر و نیازسازی، انسانها را به اطاعت و پذیرش نظام خود فرا میخوانند.
انبیا و اولیای الهی مبعوث میشوند تا دین و نظام زندگی الهی را بر همه نظامات رقیب غالب کنند و علت مخالفت با دین، به خطر افتادن موقعیت سرکردههای نظامهای رقیب است. (هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ- صف ۹) و آنها از مؤمنین به چیزی کمتر از پذیرش آئینشان راضی نمی شوند. (حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم- بقره،۱۲۰)
بله تجربه و عبرت از مسیر غرب لازم است؛ اما غلفت از دین خود جایز نیست که؛ لَکُم دِینُکم وَ لِیَ دِین (کافرون، 6) و غفلت از توان اسلام جایز نیست که؛ انتُمُ الأعلَون إن کُنتُم مُؤمِنِین. (آل عمران، ۱۳۹) و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا (نهج البلاغه، نامه 31) و در دنباله روی از مدلهای غربی باید مواظب بود که؛ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُون(عنکبوت، 41)
با توضیحات فوق طراحی و مدیریت در نظام دین متفاوت با سایر نظامات است و دینی بودن طراحی معنای محصل دارد.
دلیل دیگر امکان دینی بودن طراحی و مدیریت، استفاده از آیات جامعیت دین است که قرآن و دین هدایتگر انسان در همه امور و تمام حوزهها؛ از جمله معماری و اداره سکوهای مجازی است. نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمين (نحل، 89)
3ـ بررسی نسبت دین با ابعاد سکو
با مقدمه قبل روشن شد دینی بودن طراحی و مدیریت سکوها به معنای انطباق روشها و الگوهای طراحی و مدیریت سکو با نظام استوار دین و مسیری است که دین ترسیم کرده است. و دینی بودن و داشتن ترازوها، سنجهها و شاغولهای دینی در سه بعد سکو قابل بررسی است.
الف- در طراحی ایده محوری و ارزش پیشنهادی و جهتگیریهای سکو، به جهت جهانبینی متفاوت، مسیر نیازشناسی، مسئلهیابی و ارائه پاسخ متفاوت است. نیازسازیهای بیمورد یا ارائه پاسخ بر اساس درگیر کردن نقاط ضعف انسان همچون شهوت و وهم به قیمت کسب سود و مصرفی کردن جامعه، نگاه ابزاری، بازاری و سودجویانه علیه گوهر عالم امکان یعنی انسان در دین جایز نیست. از سویی افزایش عدالت و معنویت، مردمسالاری، رشد و حریت انسان و حفظ کرامت او و ایجاد جامعهای با بصیرت و صبر و صدق و اهل مواسات و ایثار و احسان و.. از اهداف دین است.
بعضی فکر میکنند سکوی دینی یعنی سکویی که ایده محوریاش دینی باشد مثلا مسجدپایه، هیئتپایه، عبادتپایه یا مناسکپایه باشد؛ اما با توضیحاتی که گذشت همه عرصههای زندگی محل ورود دین است، خواه حوزه اقتصاد باشد، آموزش باشد یا سیاست و.. و در همه این عرصهها خطوط فوق باید پیگیری شود و از منطق لیبرالیسم، اومانیسم، سکولاریسم، فردگرایی و تولرانس و پلورالیسم باید پرهیز شود.
ب- طراحی ساختار و ظرف سکو و نظام ارتباطاتی بر پایه قواعد و حقائق وجودی انسان و با الگوهای دینی امتیازدهی، رتبهبندی کاربران، اعتبارسنجی، گزینههای بازخورد، قالبها و انواع فیچرها باید صورت پذیرد. و در تکتک این خطوط انبوه گزارهها و آموزههای دینی موجود است که در محل خود باید بررسی شود.
در این ظرف و انواع قالبها و نمادهای آن، نشانههای نهاد وحی، دین و عقل حذف نمیگردد.
نظام ساختاری سکو صرفا بر اساس مؤلفههای سرعت، آسانی، راحتی، در دسترس بودن و ایجاد فضای لذتجویی و تنوعطلبی توسعه نمییابد و ارزشها و قواعد عقلی، اخلاقی و تربیتی و فقهی نیز در آن دخیل است. و الا صرف توسعه ابعاد مادی و افزایش سرعت و آسانی جهان بهتری را برای انسان رقم نخواهد زد و در این زمینه تجربه نظام مادی غرب چیزی جز ایجاد جهان نابرابریها، آلودگیها، تخریب نسلها و طبیعت و ناامنی روحی و روانی و افسردگیها و اضطرابها و اشاعه فحشا و بیماری و فروپاشی خانواده نبوده است.
ج- در ناحیه کاربران و محتوا، از جذب کاربر تا تثبیت و ایجاد یک جامعه با فرهنگ خاص نیز در اسلام قواعد مرگ و میر فرهنگها و نقش امام و حزب او در پیادهسازی توحید و معارف در جامعه و ایجاد زیست دینی تا چگونگی متأثر شدن مردم و قواعد اخوت و نظام روابط مطلوب ترسیم شده است. در مقابل روش ائمه کفر و ملأ او و روش فرعونها و هامانها و قارونها در استضعفاف و استخفاف قوم بیان شده است.
گفتنی است گاه دینی بودن سکو به ایجاد محیط پاک و استرلیزه تعریف میشود. اما این نگاه ناظر به هدف و غایت است و چه بسا با روشهای غیر دینی و کمونیستی راحتتر بتوان به سمت آن رفت. دینی بودن یعنی عمل به حجتها و تکالیف، و غایت دین نیز عبودیت، رشد و تعالی انسان است. بله محیط پاک با تعریف خاص دینی نیز از آثار آن است. بنابرین عمل به تکالیف اسلامی لزوما در پاکی محیط مؤثر است، اما هر چیزی که به پاکی محیط بینجامد، لزوماً اسلامی نیست.