به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (ع)، آقایان مهدی افراز و عبدالله صفری از پژوهشگران کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام در نشستی تحلیلی با عنوان «گونهشناسی معترضین» که سهشنبه 15 آذرماه 1401 در سالن اجتماعات شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد، به ارائه گزارشی از گفتگو با 70 نفر از بازداشت شدگان حوادث اخیر پرداختند.
مهدی افراز در ابتدا با اشاره به ابعاد و زوایای متفاوت اتفاقات اخیر و گونههای مختلفی که تحلیل این اتفاقات را پیچیده کرده است، اظهار داشت: هرچند اتفاقات اخیر تحلیلهای متفاوتی در فضای کشور به دنبال داشت اما یکی از ضعفهای این تحلیلها داده بنیاد نبودن آن بود که اهمیت پرداختن همه جانبه به علل حوادث و ماهیت آن را دوچندان میکرد.
وی تحلیلهای ارائه شده در فضای کشور را رسانه زده و برگرفته از تحلیلهای مختلف در فضای رسانهای کشور خواند و افزود: برخی صاحب نظران تحلیلهای موجود در فضای رسانهای کشور را ارائه میکنند و حتی برخی نهادهای سیاستگذار در کشور، تجویزهایی را مطرح کردند که برگرفته از همین تحلیلهای رسانهای و مقداری عجولانه بوده است.
این پژوهشگر سیاستگذاری فرهنگی با بیان اینکه یکی از جایگاههای ویژه در بررسی و فهم لایههای اعتراضی اخیر مسئله بررسی شخصیت معترضین است که میتواند ماهیت این اتفاقات را نمایندگی کند، بر لزوم تحلیلها و پژوهشهای گستردهتر از طریق نهادهای علمی و دانشی در کشور تأکید کرد که باید مکمل هم باشند و به عنوان بسترساز یک روند سیاستگذاری بهینه در فضای عمومی را رقم بزنند.
چهارچوب تحلیل گونهشناسی معترضین
وی در ادامه با اشاره به چهارچوب مدنظر در تحلیل گونهشناسی معترضین گفت: در این روند سه پیش فرض اصلی وجود دارد: تشابهات را میپذیریم و آنها را متمایز از هم نمیدانیم؛ با بودن یک سری تشابهات، تمایزهایی هم هم زمان وجود دارد؛ این تمایزها و تشابهها از ثبات برخوردارند که میشود میدان مورد بررسی و جامعه آماری را به سنخها و گونههای مختلف تبدیل کرد.
افراز با اشاره به فواید گونهشناسی ابراز کرد: گونهشناسی امکان تبیین و توصیف را پدید میآورد، کمک میکند پیچیدگی دادهها کم شود و مؤلفه دادهها کاهش پیدا کرده و صورت ساده پیدا کند و همچنین چون به دنبال این خواهیم بود که نگاه فرصت محور و تهدیدمحور به اتفاقات داشته باشیم در روند سیاستگذاری سیاستها باید متکی بر تیپهای مختلف با انگیزههای مختلف باشد.
وی گونههایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتهاند را گونههای نماینده معرفی کرد که حالت معدل و میانگینی از آنگونه را دارند و وجه قطبی گونه محسوب نمیشوند، اما گفت: یکی از ضعفها این است که تحلیلها یک واحدی است و کل فضای اعتراضی را از یک منظر بررسی میکند و گونهشناسی این کمک را میکند که خود را در مقام سیاستگذاری با شعور مختلف مواجه بدانیم.
این استاد حوزه و دانشگاه درباره روش گردآوری دادهها توضیح داد: با توجه به وضعیت خاص افرادی که مورد بررسی قرار دادیم روش سنتی مصاحبه کارایی نداشت، از اینرو تکنیک براساس تحلیل تماتیک صورت گرفت که هدف از آن شناسایی تمها، یعنی الگوها در دادههای مهم یا جالب توجه پژوهشگر است. در این تحقیق برای انجام تحلیل تماتیک، از فرآیند شش مرحلهای برونل و کلارک استفاده شده است.
ابعاد و شاخصهای گردآوری دادهها
وی درباره ابعاد و شاخصهای گردآوری دادهها اظهار داشت: برای استخراج محورهای نهایی مصاحبه، ابتدا با 8 نفر از معترضین به صورت مصاحبه ساخت نیافته گفتوگوهایی صورت گرفت و ابعاد و شاخصها بر اساس محورهای پیش از حوادث فوت مهسا امینی و محورهای حین حوادث فوت مهسا امینی دستهبندی شد.
افراز درباره جامعه مورد پژوهش به چگونگی گزینش معترضین اشاره کرد و با بیان اینکه در این بررسی با توجه به هدف گونهشناسی و روش روایی، از استراتژی نمونهگیری تدریجی بهرهگیری شده است، گفت: در انتخاب معترضین با توجه به امکان استناد تام دادهها تمامی نمونهها به معترضین خیابانی و بازداشت شده اختصاص داده شد و مصادیق با عنوان اغتشاشگر حرفهای، تشکیلاتی، سازمانی، گروهکی و اجارهای در دامنه بررسی قرار داده نشده است.
وی با تأکید بر اینکه این پژوهش به دنبال رویکرد جامعهشناختی و سیاستگذاری فرهنگی میباشد و نه رویکرد امنیتی قضایی، تصریح کرد: تمرکز بر معترضین بازداشت شده برآمده از «نمونه گیری موارد افراطی» در موضوع مورد پژوهش است و طبقه مذکور به دلیل ابراز علنی و آشکار فعالیت اعتراضی این امکان را برای پژوهشگر فراهم میآورد که بتواند دادههای خود بدون تردید با عنوان اعتراض طبقهبندی کند.
پژوهشگر پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام افزود: نمونهگیری به جهت فراهم آوردن زمینه مقایسهپذیری و پدیدارشدن وجوه تمایز در سه استان مختلف، در سنین متنوع، مشتمل بر هر دو جنسیت، طی شش مرحله با مشارکت 70 نفر، سی و هشت مرد و سی و دو زن در شش مرحله جمعآوری شده است.
افراز گفت: برای دستیابی به گونهها؛ پیادهسازی مصاحبهها، تعیین جملات کلیدی، معنایابی جملات، تعیین مضامین، دستهبندی مضامین مشترک ذیل یک مقوله و دستهبندی مقولات مشترک ذیل یک گونه صورت گرفته است و بر این اساس جامعه مورد پژوهش به شش تیپ انقلابی، هویت جو، آشفته، زیست مجازی، رفاقتی و جنبشی تفکیک میشود.
تیپ انقلابی به دنبال تغییر نظام سیاسی
وی تیپ انقلابی را در پنج مقوله تغییر نظام سیاسی، تداوم مبارزه، هرچی باشه بهتر از آینه، زیست مذهبی و نظام گزیدگی مورد بررسی قرار داد و گفت: این افراد به دنبال تغییر نظام سیاسی هستند و معتقدند رخدادهای اعتراضی به مثابه راهاندازی برای تسهیل مقدمات تغییر بنیادین در نظام سیاسی ایران است؛ تلاش وافری دارند تا فعالیتهای معترضانه همراه با خشونت آنها حتماً تحت عنوان انقلاب به حساب بیاید و تصریح دارند که معضلات اجتماعی و حتی تنگناهای معیشتی جز با سرنگونی نظام سیاسی فعلی محقق نخواهد شد.
پژوهشگر کارگروه سیاستگذاری فرهنگی ادامه داد: این افراد انقلاب را پدیدهای فرآیندی در نظر دارند که بخشی از آن در یک دهه گذشته و در مقاطع مهمی طی شده است و بخشهای تعیین کنندهای از آن نیز به شرایط امروز و نتایج حاصل شده از اعتراضات پس از فوت مهسا امینی بازمیگردد، بنابراین خود را خونخواه کشتهشدگان حوادث اخیر و حوادث آبان 98 میدانند.
وی بازسازی انقلاب 57، عبور از منتقدین و مصلحین، اصلاح ناپذیری ساختار حاکمیت، مقابله با اسلام سیاسی، ماهیت فرایندی انقلاب، ریزش تدریجی حامیان نظام، مشارکت نسلهای متنوع، انسداد سیاسی، رفع خصومت با دنیا، رضایت به تجزیه، موفقیت منهای روحانیت، اظهار تجربه دینداری و تضعیف خاستگاه دین حاکمیتی را خواسته تیپ انقلابی عنوان کرد.
افراز گفت: ابراز به تعهد نسبت به ظواهر دینی یکی از اشتراکات سوژههای اینگونه است؛ علاقه دارند بر التزام خود نسبت به برخی مناسبات دینی تصریح کنند؛ ابراز به داشتن زیست دیندارانه در برخی با انگیزه زیر سئوال بردن خاستگاه مذهبی حاکمیت بوده که از این رهگذر عملکرد جمهوری اسلامی را به عنوان عاملی برای تضعیف نهاد دین در جامعه ایران مورد مؤاخذه قرار دهند.
گفتار تیپ هویت جو سردرگم و ضد و نقیض
وی در بررسی تیپ «هویت جو» نیز از پنج مقوله نقش اجتماعی، اقتدارناپذیر، زمینهسازی معلمان، بیاعتمادی اجتماعی و گفتگوپسند نام برد و اظهار داشت: گفتار و ادعاهای این افراد که دختران دبیرستانهای متوسطه اول و دوم یا دختران جدید الورود به دانشگاهها در میانه سنی 16 تا 23 سال هستند تا حدودی سردرگم و ضد و نقیض است و خودشان هم به درستی به دلیل یا انگیزه واقعی اعتراضاتشان واقف نیستند.
پژوهشگر پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام خاطرنشان کرد: عمده انگیزههایی که این افراد برای فعالیتهای اعتراضی خود مطرح میکنند غیرواقعی و تصنعی است، تلاش میکنند به خود و دیگران بفهمانند ما فردی متمایز از دیگران هستیم و میتوانیم انسانهایی اثرگذار، مهم و با ارزش باشیم که این روحیه به خودی خود عاملی است تا بدون مبنا و داوری هنجارهای مورد وفاق جامعه و حتی خانواده را زیر سؤال برده و در برابر پذیرش آنها مقاومت به خرج دهند.
اعتراض تیپ آشفته برآمده از حس انزجار نسبت به وضعیت زیست فردی و اجتماعی
افراز در بخش دیگری از این گزارش چهار مقوله بحران خانوادگی، انتقامجویی، انسداد و خشونت رفتاری را در بخش تیپ آشفته مورد بررسی قرار داد که این تیپ دختران، پسران و زنان در میانه سنی 14 تا 48 سال هستند که در فضای خانوادگی پر تنشی زندگی میکنند و این تنشها موجب گسستگی ارتباطات درون خانوادگی شده و فرد را وارد تعاملات مخرب با جامعه کرده است.
وی با بیان اینکه تیپ آشفته شامل فرزندان طلاق، زنان مطلقه و زنان و نوجوانان بدسرپرست میشوند، اظهار داشت: اختلالات خانوادگی این افراد منجر به آشفتگی روحی شده و زمینه را برای بروز رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز فراهم آورده است. این افراد در مقایسه با تیپهای دیگر، کنشهای اعتراضی تخریبگرانه و با سطح خشونت بالایی را از خود بروز دادهاند، اما آرمان یا هدف سیاسی و اجتماعی قابل توجهی ندارند.
این استاد حوزه و دانشگاه اعتراض تیپ آشفته را برآمده از حس انزجار نسبت به وضعیت زیست فردی و اجتماعیشان توصیف کرد و گفت: این افراد اگر انگیزههای سیاسی هم داشته باشند بیشتر از باب پیدا کردن مقصر برای ناکامیهای اساسی در زندگی شخصی و خانوادگیشان است.
زندگی در بستر اینترنت و برنامههای آن ویژگی تیپ زیست مجازی
افراز با اشاره به تیپ زیست مجازی، مقولههایی همچون نت بنیان، رسانه زده، من سانی، خشونت تئوریزه شده و بیسانسوری را در این تیپ واکاوی کرد و افزود: مختصات این تیپ دختران و پسران در میانه سنی 16 تا 22 سال هستند و اصلیترین ویژگی متمایز آنها نوع تعاملشان با فضای مجازی است؛ فضای مجازی صرفاً رسانه یا تکنولوژی ارتباطی نیست بلکه در بستر اینترنت و برنامهها و پلت فرمهای آن زندگی میکنند.
وی با بیان اینکه ذهنیت و نظام معنایی و شناختی این تیپ تا حد زیادی در نظام سایبری شکل گرفته است، تأکید کرد: تحلیل این جوانان و نوجوانان در طرح نسل زد عجولانه است، اما دارای مشابهتهای قابل تأملی هستند، دستگاه محاسباتی مشترکی دارند، زودباور و فاقد تحلیل هستند، نمیدانند هدفشان از رفتار اعتراضی چیست، رفاقتهایشان در گروههای چت و بازی شکل میگیرد و مصرف رسانهای بسیار بالایی دارند.
پژوهشگر پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام ادامه داد: این افراد با توجه به اینکه ساعتهای بسیاری در شبکههای اجتماعی میگذرانند، در این شبکهها هماهنگ شدهاند تا وارد اعتراضات خیابانی شوند، برای اقدامات خشونتآمیز خود منطق تراشیدهاند و ابایی از بیان رفتارهای ساختارشکن و ناهنجار خود ندارند و عمدتاً از وضعیت مالی مناسب و مساعدی برخوردارند.
تیپ رفاقتی بدون تحلیل یا جمعبندی قابل توجه برای فعالیت اعتراضی
تیپ بعدی تحلیل رفاقتی است که در مقولههای رفیق بازی، پشیمان، خانواده دوست، هنجارپذیر و فشار معیشتی بررسی میشود. افراز با تکیه بر همین مقولهها گفت که این تیپ نوجوانهای پسر در میانه 14 تا 18 سال هستند، تا زمان صدور حکم عموماً در کانونهای اصلاح و تربیت به سر میبرند و بیشترین عاملی که در کنش اعتراضی نوجوانان این تیپ دخیل است مقوله رفیقبازی و احساس تعلق نسبت به گروه دوستان بوده است.
وی اظهار داشت: آنان به جهت روابط دوستی و اعتماد متقابل تلاش نمودهاند با مشارکت در این اقدامات دوستی خود با گروه دوستان را محکمتر کنند و احساس تعلق به دوستان موجب شده است برای خودنمائی یا افزایش پذیرش توسط گروه، اعتماد به نفس پیدا کرده و خود را درگیر چنین اقداماتی کنند؛ بنابراین هیچگونه تحلیل یا جمعبندی قابل توجهی در پس فعالیت اعتراضیشان وجود ندارد.
تیپ جنبشی و محوریت زنان در جریان اصلاحی ایران
آخرین تیپی که در این تحلیل مورد بررسی قرار گرفت تیپ جنبشی بود که به مقولههای مبارزه هوشمند، عبور از سنت و دین، عادی سازی، امیدوار، قوانین تحمیلی و غیرمنطقی و مطلوبیت زن غربی تقسیم میشود. به گفته افراز این افراد زنانی در میانه سنی 28 تا 44 سال هستند که معتقدند به دلیل جنسیتشان دچار محرومیتهای خانوادگی و اجتماعی شدهاند که این تبعیض جنسیتی را امری سیاسی و غیر طبیعی میدانند.
وی افزود: آنها تصور میکنند ضعفشان در کسب موفقیتهای اجتماعی به دلیل غیررقابتی بودن فضا با مردان است، قائلند ظلم به زنان در جامعه دینی فراگیرتر از سایر جوامع است و عدم امکان بروز استعدادهایشان به دلیل محدودیتهای ناشی از فرهنگ سنتی و مذهبی است؛ جریان اصلاحی ایران را به محوریت زنان میدانند، حوادث برگرفته از فوت خانم مهسا امینی را فرصت مناسبی برای پیگیری مطالبات خود محسوب کردهاند و معتقدند در گذر زمان و اعمال پارهای از تغییرات از حقوق برابری با مردان برخوردار خواهند شد.
پژوهشگر پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام در پایان با بیان اینکه مسأله حجاب کمترین درجه اهمیت را در میان نظام درخواستهای تیپ جنبشی دارد، خاطرنشان کرد: قانون حجاب از این جهت در کانون اعتراضات این افراد قرار گرفته است که آنان این موضوع را به عنوان نقطه شناسایی کردهاند که حاکمیت تابآوری پایینی در برابر آن دارد، بنابراین به دنبال تغییر نظام سیاسی یا تغییرات بنیادین در سطح سیاسی نیستند بلکه دریافتشان این است که از مسیر فشار سیاسی میتوان تغییراتی را در حوزه قوانین اجتماعی شاهد بود.
گفتنی است، نشست گونهشناسی معترضین گزارشی تحلیلی از گفتگو با 70 نفر از بازداشت شدگان حوادث اخیر از سلسله نشستهای ایران آینده بود که از سوی کارگروه سیاستگذاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم علیهالسلام برگزار و متن کامل گزارش نیز به زودی منتشر خواهد شد.